اگر واقع‌گرا (رئالیست) باشیم چگونه خواب و خیال را از حوزه معرفت منتفی بدانیم شاید همه چیز خواب و خیال باشد؟

اگر واقع‌گرا (رئالیست) باشیم چگونه خواب و خیال را از حوزه مع…

سوال

اگر واقع‌گرا (رئالیست) باشیم چگونه خواب و خیال را از حوزه معرفت منتفی بدانیم شاید همه چیز خواب و خیال باشد؟

پاسخ

واقع‌گرایی (رئالیسم) بیشتر حوزه‌های کاربردش در مقابل معناگرایی و آرمان‌گرایی (ایده‌آلیسم) می‌باشد. مهمترین حوزه‌هایی که واقع‌گرایی در آن‌ها به کار می‌رود، عبارت است از: فلسفه، اخلاق، سیاست، هنر و ادبیات و مباحث زیباشناسی.
واقع‌گرایی، در فلسفه نیز دو کاربرد متمایز دارد؛ یکی به معنای کلیّت‌گرایی در مقابل اصالت تسمیه (نومینالیسم) و دیگری به معنای واقع‌گرایی در مقابل ایدآلیسم و پندارگرایی، معنای رایج واقع‌گرایی همین معنای اخیر است[1] که مورد سئوال پرسشگر محترم نیز می‌باشد. واقع‌گرایی در این معنا به این مفهوم است که هستی اشیاء، مستقل از شناخت و ادراک و ذهن اشخاص است.[2] و در مقابل، ایده‌آلیسم، به معنای تحویل تمام واقعیت به اندیشه و صور ذهنی است. و به عبارت دیگر، هر مکتبی که موضوع شناخت را به فاعل شناخت (ذهن) برگرداند، به نوعی، ایدآلیسم، محسوب می‌شود.[3] آنچه که پندارگرایان (ایدآلیسم) دلیل بر روش خود قرار داده‌اند، عبارت است از: 1. خطای حواس؛ 2. خواب و رؤیا؛ 3. اختلاف نظر متفکران و تغییر ارزشها.

بررسی ادلّه ایدآلیسم
در بررسی این روش باید از معتقدان به آن پرسید که: آیا خود این نظریه، واقعیت دارد یا نه؟ اگر نه، پس ردکردن آن لازم نیست، و اگر واقعیت دارد، پس خود آن ناقض خویش است. و نیز واقعیاتی از قبیل،‌ دلالت الفاظ بر معانی و صدق مفاهیم بر مصادیق و قواعد دستورزبان را پذیرفته است، و بر فرض شک و تردید در همه اینها باز هم یک امر یقینی و واقعی هست که همان شک و تردید خودش است.
پاسخ از خطای حواس این است که اگر عالم و ادراک ما از آن، غیر واقعی و خواب و خیال باشد، باید همه ادراکات ما یک نوع باشد، و صرف توجه ما به خطا بودن بعضی ادراکات، دلیل وجود واقعیات و حقایق در عالم است.
پاسخ از دلیل دوّم این است که خواب در مقابل بیداری است و استفاده از مفهوم خواب برای کل عالم، بی‌معنا است و چون در بیداری اشیاء واقعیت دارند، ما به غیر واقعی بودن ادراکات رؤیای خود، پی می‌بریم، پس اطلاق مفهوم «خواب» که در مقابل بیداری است بر مجموع «خواب و بیداری» درست نیست. پاسخ دلیل سوم این است که: ادراکات ما دو قسم است: واقعی و اعتباری، ادراکات واقعی، در خارج از ذهن ما، وجود مستقل دارند، امّا ادراکات اعتباری مانند، مالکیت، ریاست، و… را ذهن ما برای رفع نیازهای خود، معتبر شمرده است. تغییر ارزشها و اختلاف نظر متفکران، بیشتر در ادراکات اعتباری است، حکم به خوبی و بدی که وجود مستقل خارجی ندارد و تغییر آن‌ها در ذهن ما، دلیل غیر واقعی بودن همه ادراکات، و توهّم بودن کل واقعیت نمی‌شود. البته این گونه ارزش گذاریها و ارزیابیها، تابع قواعد و ضوابطی است که از دسترس هوسهای اشخاص، بدور است و با خصوصیات ثابت آدمی رابطه دارد. اگر کسی تغییرات و اختلافات حاصل در ارزیابیها و نظریات را دلیل غیر واقعی بودن همه ادراکات بداند، معلوم می‌شود به تفاوت اندیشه‌های اعتباری و واقعی، پی‌نبرده است.[4]
نتیجه این‌که:
نمی‌توان همه چیز را خواب و خیال دانست، این نظریه در مرحله اوّل ناقض خویش است و اگر خود را واقعیت بداند متضمن اعتراف به چندین واقعیت است: 1. وجود خیال و خطا کننده؛ 2. وجود قوه ادراکی او؛ 3. وجود صورت ادراکی در ذهن او؛ 4. علم به خطا بودن این صورت؛ 5. علم به وجود واقعی، که این صورت با آن مطابقت ندارد؛ 6. علم به این‌که ادراک خطا ممکن نیست هم خطا و هم حقیقت باشد.[5] (محال بودن تناقض)

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ محمد حسین طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم با تعلیقه شهید مطهری، ج1، مقاله دوم، تهران، انتشارات صدرا.
2ـ محمد تقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج1، درس 12 و 11، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی.
3ـ محمد تقی مصباح یزدی، ایدئولوژی تطبیقی، قم، انتشارات مؤسسه در راه حق.
4ـ محمد حسین زاده، معرفت شناسی و معرفت دینی، قم، مؤسسه امام خمینی.

پی نوشت ها:
[1] . بیات، عبدالرسول، (و همکاران)، فرهنگ واژه‌ها، قم، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دین، 1381، ص289.
[2] . همان ص290 و 291.
[3] . همان، ص57.
[4] . نوشته مؤلفان، اندیشه‌های بنیادی اسلامی، نشر ستاد انقلاب فرهنگی، چاپ دوّم، 1361، ص157 الی 165.
[5] . مصباح یزدی، محمد تقی، ایدئولوژی تطبیقی، قم، انتشارات موسسه در راه حق، 1359، ج ، ص68ـ52.

اگر واقع‌گرا (رئالیست) باشیم چگونه خواب و خیال را از حوزه معرفت منتفی بدانیم شاید همه چیز خواب و خیال باشد؟ / مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

دکمه بازگشت به بالا