آیا اسلام و امپریالیسم دینی با هم منافات دارند؟

آیا اسلام و امپریالیسم دینی با هم منافات دارند؟

سوال

آیا اسلام و امپریالیسم دینی با هم منافات دارند؟

پاسخ

یکی از مشکلات جوامع انسانی در طول تاریخ بکارگیری ناصواب قدرت در استثمار انسانها می باشد. انبیاء الهی و انسانهای مصلح همواره تلاش نموده اند تا راه کارها و مکانیزم هایی را جهت جلوگیری از سلطه ستمکارانه بر انسانها ارائه دهند. اسلام نیز به عنوان تنها دین الهی که هم کامل هم جاودانه است، در این راستا، یعنی مبارزه با سلطه گری از ویژگی های مهمی برخوردار است.
پیش از بررسی نسبت اسلام با امپریالیسم دینی به تبیین مفاهیم به کار رفته در اسلام می پردازیم:

اسلام:
بدون شک نمی توان رفتار مسلمانان را ملاک ماهیت اسلام قرار داد بلکه مسلمانان برای شناخت اسلام باید به متون دینی اسلام و منابع آن مراجعه نمایند و با تعالیم آسمانی اسلام آشنا شوند بنابراین اسلام یعنی مجموعه معارفی که توسط پیامبر اسلام حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ و پیشوایان دینی که ائمه اطهار ـ علیه السلام ـ باشند برای هدایت انسانها ارائه گردید. در تعریف اسلام آمده است: گاه در قرآن از اسلام همان دین مشترک توحیدی یا به تعبیری دیگر دین خدا اراده شده است که همه انبیاء مبلغ آنند و دینی جز آن نزد خدا پذیرفته نیست (آل عمران/19، مائده/44) و والاترین نمونه آن دینی است که تکمیل کننده ادیان پیشین الهی است که حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ آن را از طرف خدا برای بشر آورده و در طول 23 سال به ادای این رسالت اهتمام نموده است. (مائده/3).[1]

امپریالیسم
پیش از تعریف امپریالیسم دینی باید واژه امپریالیسم را توضیح دهیم نمود، برخی متفکران غربی در تعریف امپریالیسم و تفاوت آن با استعمار گفته اند: امپریالیسم اندیشه ای است که از رابطه سلطه حکایت دارد… امپریالیسم با استعمار این فرق را دارد که در استعمار قدرت سلطه گر در مستعمره حضور فیزیکی پیدا می کند ولی امپریالیسم منجر به استعمار زمینهای مورد سلطه نمی شود.»[2]
در فرهنگ علوم اجتماعی درباره واژه امپریالیسم[3] گفته شده است:
این واژه پنج کاربرد دارد که از حیث توالی تاریخی یکی پس از دیگری ظهور کرده اند و بنحو گسترده ای با هم پیوستگی دارند: 1. کاربرد بنیانی: که عبارتست از توصیف حکومت امپراطور، خاصه وقتی که مستبد و خودسر باشد. 2. در دهه های 1870 و 1880 امپریالیست انسانی: که امپراتوری بریتانیا و توسعه آن را تأیید می کرد و آرزوی اتحاد هرچه بیشتر آن را در سر داشت این کاربرد تا قرن بیستم ادامه یافت. 3. توصیف توسعه نظارت ارضی اروپا در آفریقا و آسیا: که در دهه های 1880 و 1890 به وقوع پیوست به کار برده شد. 4. در عبارت پردازی های کمونیستی جای گرفته است: نظر این دیدگاه، امپریالیسم مرحله انحصاری سرمایه داری می باشد و در حقیقت امپریالیسم مرحله محتضر سرمایه داری است. بعدها نویسندگان کمونیست هر کشوری را با اتحاد شوروی ضدیت داشت «امپریالیسم» می خواندند. 5. در مورد کنترل کشوری از سوی کشور دیگر: البته امپریالیسم امروزه واژه ای فاقد اعتبار و ناسزاگونه است هنگامی که فردی انگلیسی یا آمریکایی از امپریالیسم سخن می­گوید مقصود وی تحمیل اراده کشوری بر کشور دیگر است.[4]
از آنچه نقل شد امپریالیسم مشتمل بر ویژگی های ذیل است:
الف: سلطه گری و زورگویی.
ب: تحمیل سلطه یک کشور بر کشور دیگر.
ج: تحمیل سلطه در جهت منفعت طلبی سلطه گر و نه در جهت تأمین منافع مورد سلطه.

امپریالیسم دینی
با توجه به ویژگی های امپریالیسم می توان گفت امپریالیسم دینی عبارتست از سلطه دین یا مقامات دینی بر انسانها برای منفعت جویی دین و مقامات دینی، گویا دین همچون سلطان کشوری تلقی شده است که بر انسانها که همچون صاحبان کشور دیگری مورد تهاجم منفعت جویانه دین و مقامات دینی قرار گرفته اند.

اسلام و امپریالیسم دینی
اسلام به معنای دین الهی کامل که توسط پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ به ارمغان آورده شد، هیچگاه مبلغ امپریالیسم دینی نبوده است بلکه همواره دین الهی و انبیاء الهی سرسخت ترین مبارزات را با طواغیت زمانه داشته اند.
بنابراین ویژگی اصلی امپریالیسم دینی سلطه ظالمانه و منفعت جویانه است در حالیکه اسلام از چنین ویژگی هایی به دور است زیرا:
1. خداوند بی نیاز مطلق است: خداوند که نازل کننده اسلام است احتیاج و نیاز ندارد تا بخواهد با نزول اسلام، بندگان را مورد سلطه منفعت جویانه قرار دهد «والله هو الغنی الحمید»[5] (تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هرگونه ستایش است) بلکه مخلوقات هر چه دارند از خداوند می باشد و او همه چیز را آفریده و به انسانها اعطا کرده است. «الله خالق کل شی»[6] (خدا آفریننده هر چیز است).
2. آزادی انسان در انتخاب مسیر زندگی: از دیدگاه اسلام انسان در انتخاب مسیر زندگیش آزاد است. «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً»[7] (ما راه را به انسان نشان دادیم خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس.)
از اینرو اکراه و اجبار در دین وجود ندارد «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»[8] (در قبول دین اکراهی نیست) بلکه این انسان است که با بررسی اندیشه های مختلف باید به گزینش بهترین ها اقدام نماید «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»[9] (پس بندگان مرا بشارت ده. همان کسانی که سخنان مرا می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها خردمندانند.)
از این رو انبیاء الهی و رسولان خدا جز ابلاغ دین الهی و رهبریت امت دینی وظیفه­ای نداشتند. البته از آنرو که رسولان خدا وظیفه هدایتگری انسانها را بر عهده دارند از هیچ گونه کوششی برای تحقق دین الهی در جوامع انسانی خودداری نکرده اند. در نتیجه ادیان الهی و از جمله اسلام نه تنها مایه امپریالیسم دینی و سلطه گری دینی نیست بلکه با هرگونه سلطه گری و زورگویی و موانع آزادی آدمیان مبارزه نموده است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ مگداف، هاری، (و کمپ، تام)، امپریالیسم، ترجمه هوشنگ مقتدر، انتشارات کویر.
2ـ ایازی، سید محمد علی، آزادی در قرآن، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر.

پی نوشت ها:
[1] . دایره المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، 1377، چاپ ششم، ذیل واژه اسلام.
[2] . چارلز رینولدز، وجوه امپریالیسم، ترجمه سید حسین سیف زاده، تهران، انتشارات وزارت امور خارجه، 1374، چاپ دوم، ص3.
[3] . imperialism.
[4] . جولیوس گولدو ویلیام ل. فرهنگ علوم اجتماعی، کوکب، ویراستار محمدجواد زاهدی مازندرانی، تهران، انتشارات مازیار، 1376، چاپ اول، ص5-93.
[5] . فاطر/15.
[6] . زمر/62.
[7] . انسان/3.
[8] . بقره/256.
[9] . زمر/18-17.

آیا اسلام و امپریالیسم دینی با هم منافات دارند؟ / مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

دکمه بازگشت به بالا