چگونگی پیدایش مکتب رئالیسم را توضیح دهید.

چگونگی پیدایش مکتب رئالیسم را توضیح دهید.

سوال

چگونگی پیدایش مکتب رئالیسم را توضیح دهید.

پاسخ

در قرن چهاردهم میلادی در اروپا تحول فرهنگی و دگرگونی بنیادی در باورها و ارزشها به وجود آمد و به همین جهت به نام عصر «رنسانس» یا تولّد جدید (نوزایش) نامگذاری شده است. این دگرگونیها منجر به پیدایش نظریّات و مکاتب و ایسم‌های مختلف از جمله رئالیسم در حوزه­­های مختلف فلسفی، اجتماعی و تاریخی شد.
رئالیسم در مقابل مکتب ایدئالیسم بوجود آمد همانند مکتب ایمان‌گرایی که در مقابل مکتب عقل‌گرایی پدید آمد. و لذا برای چرایی پدید آمدن مکتب رئالیسم در مقایسه‌ای با مکتب ایدئالیسم آن را تبیین می‌نماییم.
رئالیسم در بیشتر حوزه‌های کاربردش در مقابل ایدئالیسم (تصور گرایی، ذهن گرایی، ایده باوری و اصالت معنی) استعمال می‌شود. ولی ممکن است در مقابل چیزهای دیگری نیز استعمال شود، مثلا در حوزه فلسفه رئالیسم هم درمقابل ایده‌آلیسم به کار رفته است و هم در مقابل نومینالیسم (اصالت تسمیه) استعمال شده است.
در حوزه فلسفه مکتب رئالیسم «در مقابل ایدئالیسم» معتقد است که «هستی اشیا مستقل از شناخت و ادراک و ذهن اشخاص است.» اساساً چه ما به عنوان فاعل شناسا به شناخت اشیا اقدام کنیم و چه اقدام نکنیم ـ و چه چیزی به نام ذهن و فاعل شناسنده وجود داشته باشد یا نه‌ ـ جهان خارج بر سر جای خود وجود واقعی عینی دارد. ولی مکتب ایدئالیسم معتقد است که معرفتِ اصیل ممکن نیست، مگر این که اشیاء به نحوی متّکی به ذهن باشند. تحقق اشیاء منوط به ادراک و شناخت آنها توسط ذهن است. بنابراین هستی اشیاء چیزی نیست جز آن چه که فاعل اندیشنده، ادراک کرده است.
در حوزه اخلاق نیز رئالیسم در مقابل نظریّه مکتب ایدئالیسم اخلاقی است و به معنای اصالت دادن به واقعیات و کنار آمدن با وضع موجود و تحصیل بهترین ثمره عملی ممکن از آنهاست. واقعیت در این جا به معنای چیزی است که ثمره عملی و ملموس از خود نشان می‌دهد. در مقابل مکتب ایده آلیسم یا آرمان‌گرایی بر اهتمام به امور متعالی و دلبستگیهای معنوی تأکید می‌کند. در نگاه انسان آرمان‌گرا معمولاً امور زودگذر و لذات حسّی و واقع بینی‌های مردم پیش پانگر و عمل‌گرا از چندان جذابیتی برخوردار نیستند.
در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی هم رئالیسم در مقابل ایدئالیسم یا آرمان‌گرایی قرار دارد. به معنی ارزیابی و عمل همراه با واقع بینی و استفاده از امکانات موجود است. معمولاً سیاستمداران و علمای علم سیاست واقع‌گرا را کسانی می‌دانند که سیاست را عرصه تلاش و رقابت بر سر تحصیل قدرت می‌دانند. بر این مبنا، اساس تفکر رئالیسم سیاسی، بر منافع قلمداد می‌شود. رفتار عاقلانه و واقع‌گرایانه، رفتاری است که برای کسب قدرت و منافع باشد. در مقابل، آرمان‌گرایان یا ایده‌ئالیست‌ها اصول اخلاقی و متعالی انسانی را در مرتبه‌ای بالاتر از قدرت و سیاست می‌نشانند.
خلاصه آن که مکتب رئالیسم در بیشتر حوزه‌های کاربردش مانند فلسفه، اخلاق، سیاست، هنر و ادبیات و مباحث زیبایی شناسی نظریه‌ای متناقض و متضاد با نظریه ایدئالیسم دارد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ دکتر علی شریعتمداری، فلسفه، چاپ پنجم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373، ص 259 تا 327.
2ـ عبدالرسول بیات (و دیگران)، فرهنگ واژه‌ها، قم، موسسه اندیشه و فرهنگ دینی، 1381.

چگونگی پیدایش مکتب رئالیسم را توضیح دهید. / مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

دکمه بازگشت به بالا