عواقب بی احترامی به پدر و مادر

عاقبت بی احترامی به والدین

پرسش: آثار و عواقب بی احترامی به پدر و مادر چیست؟

خداوند متعال در قرآن کریم تاکید زیادی بر احترام به والدین داشته است و یکی از مهمترین واجب بعد از خداپرستی دستور به احترام پدر و مادر است[1]

پیامبر اکرم (صلی­ الله­ علیه­­ و آله) چند نمونه از گناهان را نام می­ برند که از کبیره ­ترین گناهان کبیره است. «شرک به خداوند»، «کشتن یک مؤمن» و «عاقّ والدین» از جمله­ ی آن گناهان است.[۲] در روایت دیگری آمده است که اگر کسی والدین خود را محزون کند، عاق والدین شده است.[۳]

والدین هر کس، اساس و ریشه­ ی جسمانی او هستند. کسی که به والدین خود بی­ احترامی می­ کند در واقع خود را بی­ ارزش، و بنیان خود را سُست کرده است. شاید روی همین اساس باشد که در روایات می­ فرمایند: بی­ احترامی به والدین، عمر را کوتاه، و روزی ـ مادّی و معنوی ـ را کم می­ کند. اگر کسی از روی خشم به والدین خود نگاه کند، خداوند او را از حوزه­ ی رحمت خود دور کرده و نمازش را نمی­ پذیرد.» [۴]

بی احترامی به پدر و مادر علاوه بر مجازات اخروی – در صورت توبه نکردن-  مجازات دنیایی را نیز در پی دارد که در این جا به برخی از آنها اشاره می شود:

1. سلب توفیق در انجام عبادات و ترک گناهان؛ امام رضا(ع) در این باره می فرماید: «خداوند، عقوق والدین و نافرمانی از آنان را حرام کرده است؛ زیرا این کار باعث سلب توفیق الاهی در اطاعت از دستورات او می شود».[5]

2. جلوگیری از استجابت و برآورده شدن دعا؛ امام صادق(ع) فرمود: «یکی از گناهانی که مانع قبول شدن دعا می گردد، و هوا را تیره می کند، عقوق والدین است»؛[6] و تیره شدن هوا کنایه از این است که بی احترامی به والدین مانع ادراک قلب نسبت به حق است.[7]

3. شقاوت و بدبختی؛ امام صادق(ع) می فرماید: «آزار رساندن به پدر و مادر، جزو گناهان کبیره است؛ زیرا خداوند کسی که مورد عاق والدین قرار گرفته است را گناه کار و شقی و بدبخت قرار داده است».[8]

4. مورد لعن و محروم شدن از رحمت خداوند؛ امام صادق (ع) فرمود: «ملعون است، ملعون است کسی که پدر یا مادرش را کتک بزند. ملعون است، ملعون است کسی که والدین خود را آزار دهد».[9] مقصود از لعن در آخرت؛ عقوبت الاهی و در دنیا؛ انقطاع و دور شدن از قبول رحمت‏ و توفیق خداست‏.[10]

5. پذیرفته نشدن نماز؛ امام صادق (ع) فرمود: «کسی که نگاه غضب آلود به پدر و مادرش کند، هر چند که آنها به او ظلم کرده باشند، خداوند هیچ کدام از نماز هایش را قبول نمی کند».[11]

[irp]

حکایت بی احترامی به پدر و مادر
مرد مؤمن و صالحی که از خوبان روزگار بود در خواب باغ وسیعی را دید که قصر با شکوهی در آن ساخته بودند. در تعجبّ بود که این قصر زیبا از آن کیست. به او گفتند این قصر متعلّق به حبیب نجّار است. با شگفتی به قصر نگاه می­ کرد که ناگهان صاعقه­ ای در باغ افتاد و همه­ ی باغ و قصر را به آتش کشید.
وحشت­ زده از خواب بیدار شد و متوجّه شد که این خواب رؤیایی صادقه بوده است. فردای آن روز بلافاصله سراغ حبیب نجار رفت و به او گفت: شب گذشته چه خطایی از تو سر زده! او ابتدا کتمان می­ کرد و چیزی نمی­ گفت. امّا در نهایت لب باز کرد و گفت: دیشب با مادرم مشاجره می­ کردم و در حین مشاجره دست خود را به روی او بلند کردم![12]
مرد صالح خواب دیشب خود را برای حبیب تعریف کرد و به او گفت که چنین مقامی نزد خداوند داشتی، امّا به خاطر عمل دیشب خود همه­ را از دست دادی.

از سوی دیگر، کسی که حرمت «رَحِم» خود را نگاه دارد، و والدین خود را «محترم» بشمارد، در واقع به «رحمت» بی­کران الهی وصل شده و بهره­ های مادّی و معنوی فراوانی هم در این راه خواهد برد.

پیامبر اکرم (صلی­ الله­ علیه­ و آله) می­ فرماید: «اگر فرزند نیکوکاری با نگاه رحمت به والدین خود بنگرد، خدای متعال در مقابل هر نگاهش برای وی یک حج مقبول می­ نویسد. و اگر در طول روز صد بار هم این کار را انجام دهد، خداوند هم صد حج مقبول برای وی در نظر می­ گیرد».[13]

[irp]


پی نوشت ها:

[1]. بقره، 83.
[2] . عن النبی (صلی ­الله­ علیه­ و آله): «إنّ أکبَرَ الکَبائِر عِند الله یَوم القیامۀ الإشراک بالله و قتل النفس المؤمنۀ بغیر الحق … و عقوق الوالدین». (میزان الحکمۀ، حدیث۲۲۷۱۰)
[3] . عن النبی (صلی ­الله­ علیه­ و آله): «مَنْ‏ أحْزَنَ‏ وَالِدَیْهِ‏ فَقَدْ عَقَّهُمَا» (من لا یحضره الفقیه، جلد۴، صفحه­ ی۳۷۲)
[4] . أبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه­ السلام): «مَنْ نَظَرَ إِلَى وَالِدَیْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلاهٌ.» (مستدرک‏ الوسائل، ج۱۵، ص۱۹۵)
[5]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2، ص 479، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1358ش.
[6] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالحدیث، ج 4، ص 257، چاپ اول، دارالحدیث، قم، 1429ق.
[7]. مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی-الأصول و الروضه، محقق و مصحح: شعرانى، ابوالحسن، ج 10، ص 173، ‏المکتبه الإسلامیه، تهران، چاپ اول، 1382ق.
[8]. علل الشرایع، ج 2، ص 479.
[9]. کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، نعمه عبدالله، ج 1، ص 150، دار الذخائر، قم، چاپ اول، 1410ق؛ شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج 16، ص 281، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409 ق.
[10]. راغب أصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص 741، دار القلم، الدار الشامیه، بیروت، دمشق، چاپ اول، 1412ق.
[11]. الکافی، ج 4، ص 65.

توجه بفرمایید که این روایت بدین معنا نیست که چنین شخصی نمازش از جهت فقهی قبول نبوده و بدین معنا نیست که باید بعد از توبه نمازش را قضا نماید. بلکه معنای روایت این است که چنین نمازی در نزد خدای متعال پاداش و اجری ندارد و نمی­تواند معراج او باشد. هر چند که نامش در ردیف بی­ نمازها نوشته نشده و به او «تارک الصلاۀ» نمی­ گویند.
[12] . داستان­ های شگفت شهید آیت الله دستغیب، صفحه­ ی ۱۵۷ (با مختصری تصرّف)
[13] . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی­ الله ­علیه­ و آله):‏ «مَا وَلَدٌ بَارٌّ نَظَرَ إِلَى‏ أَبَوَیْهِ بِرَحْمَهٍ إِلَّا کَانَ لَهُ بِکُلِّ نَظْرَهٍ حِجَّهٌ مَبْرُورَهٌ» فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ نَظَرَ فِی کُلِّ یَوْمٍ مِائَهَ نَظْرَهٍ؟! قَالَ: «نَعَمْ اللَّهُ أکْبَرُ وَ أطْیَبُ». (بحارالأنوار، جلد۷۱، صفحه­ ی۷۳)

[irp]

دکمه بازگشت به بالا