کارهای ضروری مسئولان نسبت به فرهنگ جامعه
پرسش : چه راه کارهای اساسی برای کار فرهنگی ومتولیان ومجریان عرصه فرهنگ بایسته و ضروری است؟
پاسخ : T}شیوههای کار فرهنگی {T کار فرهنگی میتواند از دو طریق انجام پذیرد: 1. مستقیم 2. غیر مستقیم . کار فرهنگی مستقیم؛ یعنی اینکه مباحث اعتقادی، دینی و فرهنگی عنوان کلاس، گفتوگو، فیلم و صدا و … به جامعه عرضه گردد. اما کار فرهنگی غیر مستقیم آن است که در ضمن ابزار و وسایل، فرهنگ دینی ترویج شود. یک معلم در کلاس درس، یک مربی ورزشی، یک فیلمساز در فیلمی که میسازد و… باید به صورت غیر مستقیم، در صدد فرهنگ سازی باشند. یک شاعر با شعر خوب میتواند نگرش انسان را تغییر دهد و … همه میتوانند در این راه بهترین و بیشترین نقش را داشته باشند. T}مهندسی فرهنگ {T یکی از مسائلی که در جامعه ما مشکل ساز شده، تعدد متولیان فرهنگی است البته این گوناگونی از جهتی خوب است؛ ولی جنبههای منفی آن بسیار است. در حال حاضر در صحنه فرهنگ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و… هر کدام به نوعی مدعی کار فرهنگی هستند. در این شرایط تنها از طریق یک مهندسی فرهنگی، میتوان به ساماندهی این بخش پرداخت؛ یعنی، همان طور که در ساخت یک ساختمان، نیاز به یک نقشه ای هست که تمام زوایای کار در آن سنجیده شود، باید نخست زوایای کار را سنجید و آن گاه هر زاویه ای را به عهده یک متولی خاص گذاشت. پس فعالیتهای قرآنی را نباید هم سازمان تبلیغات و هم ارشاد، موازی با هم انجام دهند. البته این تعدد به شرطی میتواند مفید باشد که هر کدام از متولیان فرهنگی، یک قسمت خاصی از کار را عهده دار شوند تا در کنار هم فضای فرهنگی کشور را توسعه بدهند. T}نیاز شناسی و آسیب شناسی {T دستیابی به اهداف نیازمند برنامه ریزی کار شناسانه است؛ در این برنامه ریزی باید به دو مقوله توجه نمود 1. نیاز شناسی، 2. آسیب شناسی. در بحث نیاز شناسی، بررسی میشود که در مراحل سنی مختلف شخص با چه نیازهایی روبه رو است و از چه طریقی میتوانیم مفاهیم دینی ـ فرهنگی را به او منتقل کرد. در مرحله آسیب شناسی، باید آن دسته از آسیبها و آفتهایی را که جوان، نوجوان و… را تهدید میکند، شناسایی کرد و آن گاه به آسیب درمانی پرداخت . T}اهداف ویژه کار فرهنگی {T برای اینکه بتوان اهداف ویژه یک کار فرهنگی را تبیین کرد، باید نخست دردهای جامعه را شناسایی نمود و آن گاه در جهت درمان آن دردها و ضعفها برنامه ریزی کرد . پنج ضعف عمده و اصلی در جامعهْ کنونی عبارت است از: 1. ضعف روحیه تعبد و بندگی در جامعه. 2. ضعف روحیه علمی؛ اگر عموم مردم در زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … عالمانه برخورد کنند بسیاری از مشکلات مرتفع خواهد شد. 3. عدم تبیین فرهنگ سیاست دینی؛ یعنی به رغم اینکه عنوان میشود سیاست از دیانت جدا نیست، ولی در جامعه به خوبی تبیین نشده است. 4. عدم رشد فضایل اخلاقی به صورت عام و فراگیر؛ یعنی اخلاق دانشجویی، پزشکی، استادی و … هنوز در جامعه فراگیر نشده است . 5. نشستن غبار بر روی فطرت پاک انسانی (عدم توجه به گرایشهای فطری) بر اساس این مشکلات و ضعفها اهداف ویژه در جامعه ما، میتواند به شرح زیر باشد : 1. تقویت روحیه بندگی و عبودیت، 2. تقویت روحیه علمی، 3. تبیین فرهنگ سیاست دینی، 4. بستر سازی برای شکوفایی و رشد گرایشهای فطری، 5. رشد فضایل اخلاقی برای تقویت هر کدام از این بخش ها، میتوان از رسانههای جمعی، جلسات پرسش و پاسخ، میز گرد، نشریات، اردوهای آموزشی و تفریحی چند روزه و… استفاده کرد . T}راههای تقویت انگیزه {T از آن جایی که کار فرهنگی یک کار تربیتی است، نیاز به صبر و حوصله، آرامش و شرح صدر دارد تا مشکلات پیش رو را پشت سر گذاشت. برای این کار هم باید انگیزه را تقویت کرد که میتواند از بیرون یا از درون نشأت بگیرد. انگیزه الهی از درون میجوشد و باعث میشود انسان، همیشه در صحنه تکلیف حضور داشته باشد. پیامبران و اولیای الهی، عالمان، فقیهان و… بر این اساس به جهاد در این راه میپرداختند. چند انگاره نیز میتواند در تقویت انگیزه از بیرون، تأثیر داشته باشد؛ از جمله: 1. وحدت و حضور منسجم در کنار یکدیگر؛ 2. عامل بودن به حرفها و شعارها؛ یکی از مؤثرترین کارهای فرهنگی عمل کردن به وظیفه و شعارها است که در روایت نیز به آن سفارش شده است: «{Hکن نفاعا ولا تکن ضرارا{H»؛ «همیشه نفع رسان باشید، نه ضرر رسان». 3. ارائه الگو، نمونه و مصداق؛ یعنی، مطالعه و بررسی زندگی بزرگانی که در راه رسیدن به هدف فرهنگ سازی دینی، لحظه ای از جهاد و کوشش باز نایستاده اند. نماز خواندن، دعا کردن، توسل، زیارت عاشورا، انس با قرآن، ارتباط با ائمه معصومین(ع) و مطالعه سیره آنان و … میتواند در تقویت انگیزه بسیار مؤثر باشد. T}توصیههایی به مجریان امور فرهنگی {T T}یکم. عدم احساس خستگی در کار: {T در عرصهْ بسیار مهم و گسترده کار فرهنگی، نباید احساس خستگی کرد یا چنان بر خود فشار آورد که از ادامه کار باز ماند. T}دوم. نگاه جامع و فراگیر در کار: {T در کار فرهنگی، نگاهها باید فراتر از محدودههای کوچک و بسته بوده و جامع و فراگیر باشد. مقصود نباید طرح خود باشد؛ بلکه باید هدف، تلاش در عرصهْ جهاد فرهنگی باشد . T}سوم. برنامه ریزی و نظم و انضباط:{T در کار فرهنگی باید از کارهای بدون برنامه ریزی به شدت پرهیز کرد . T}چهارم. خدا محوری و رنگ خدایی دادن به کار: {T باید همیشه خدا را به عنوان یک اصل و پایه و محور اعمال و عبادات در نظر گرفته و همه چیز را برای او قرار داد. اگر کسی میتواند کاری را انجام دهد؛ ولی به قصد اینکه دیگران به نتایجی درباره وی و نقش و تاْثیر او در آن کار برسند، آن را انجام ندهد؛ روشن است که کار او رنگ خدایی ندارد و شرک در اعمال او ظاهر شده است. T}پنجم. انتقاد از خویش: {T در هر نقدی تکامل ،پیشرفت و افزایش و… وجود دارد نقد همیشه یک راه روشن را به روی انسان باز میکند و چه بهتر که نقد را از خود و کارهایش شروع کند. T}ششم. دوری از فرد محوری: {T هیچ وقت در ذهن خویش راه ندهیم که اگر من نباشم، این کار انجام نمیشود. اسلام و انقلاب به شخصی متکی نبوده و نیست. احترامها و عزتهایی که کسب کرده ایم, به واسطه اهل بیت(ع) است. پس برای انجام یک وظیفه و یک کار نباید شرط کرد. T}هفتم. رفتار آگاهانه و عاشقانه : {T هر کاری را آگاهانه و عاشقانه آغاز کرد و از افراط و تفریط دوری نمود که این امر باعث تعدیل در هر کاری میشود. V} برگرفته از: رمضانی، جزوه کار فرهنگی