ضرورت اجتماعی زندگی کردن
پرسش : آیا زندگی اجتماعی ضرورت دارد؟ علت گوشه نشینی برخی از مردان الهی چیست؟
پاسخ : T}زندگی اجتماعی دراسلام: {T در اسلام، زندگی اجتماعی هدف نیست و ارزش مطلق ندارد؛ بلکه ارزش آن نسبی است. زندگی اجتماعی، وسیلهای است برای تأمین ارزشهای بالاتر. مطلوبیت زندگی اجتماعی، تابع شرایطی است که زندگی فردی را با زندگی دیگران پیوند میدهد. عواملی که زندگی فرد را به جامعه و اجتماع پیوند میدهد، غریزی، عاطفی و عقلانی. این عوامل انسان را وامیدارد که به جامعه گرایش یابد و زندگی خویش را با زندگی دیگران پیوند دهد. کمالات انسان، در سایه اجتماع حاصل میشود و بدون آن، انسان از چنین کمالاتی محروم خواهد ماند. البته این بدین معنا نیست که بگوییم: اجتماع دارای ارزش مطلق است. در قرآن کریم، به همان اندازه که به محبت کردن مردم به همدیگر اهمیت داده شده، به تبّری و بیزاری جستن از برخی انسانها نیز اهمیت داده شده است. از جمله، در داستان «اصحاب کهف» آمده است که آن جوانان صالح، از اجتماع فاسد زمان خود کناره گرفته به غاری پناه بردند. V}«و إذ اعتز لتمو هم و ما یعبدون…» سوره کهف(18)، آیه 16 {V قرآن این کنارهگیری را میستاید؛ زیرا آنان برای آنکه دین خود را حفظ کنند، از آن جامعه کوچیدند و از آن منجلاب فساد، کنارهگیری کردند. داستان گوشهگیری ابوذر را بعد از رحلت پیامبر(ص)، میتوان در همین مقوله (فساد دستگاه حکومتی) توجیه کرد، وگرنه ابوذر عزلت انتخاب نکرد. اگر تاریخ زندگی ابوذر مطالعه شود، پرخاشگریهای او به کارگزاران خلفا، نشانگر سوز و گداز اجتماعی است. به عبارت دیگر، ابوذر از اجتماع نبرید؛ بلکه او را از اجتماع بریدند. کنارهگیری حضرت ابراهیم(ع) از جامعه شرک آلود نمرودیـ که در قرآن آمده است ـ V}«و اعتز لکم و ما تدعون…» مریم(19)، آیه 48 {V و یا رهبانیت اصحاب حضرت عیسی(ع)، V}همان، آیه 49 و50{V به دلیل وضعیت بد زمانشان بود و میخواستند دین خود را حفظ کنند. اما در جایی که خشنودی خدا در بازگشت به جامعه و اجتماع است، برای هدایت دیگران و معاشرت با آنها، رهبانیت، دیرینشی، گوشهگیری و عزلت، ارزشی ندارد. پس زندگی اجتماعی در اسلام، دارای ارزش مطلق نیست؛ بلکه تابع شرایط زمانه است. V}استاد مصباح یزدی، معارف قرآن و اخلاق در قرآن