توسعه علمی با پذیرش فرهنگ غرب
پرسش : برخی اساتید دانشگاه معتقدند توسعه علمی در ایران تنها با پذیرش کامل غرب و فرهنگ آن است؛ آیا چنین دیدگاهی صحیح است؟
پاسخ : T} توسعه علمی و تکنولوژی : {T توسعه علمی، علم هم افق با تکنولوژی را نیز در برمیگیرد؛ یعنی، اگر مجموعه معرفت سامان یافته علمی، موقعیتهای مختلف اجتماعی و زیستی را از طریق نظریات متناسب با خود شناسایی نکند و مسائل و پاسخهایی مربوط به آن را ندهد، نظام علمی گرفتار کاستی و نقص بوده و توسعه نایافته است. تکنولوژی و علم هم افق با آن، برای پاسخ به نیازهای کاربردی و اجرایی زندگی است و این بخشی از آگاهی، باید در چهارچوب آرمانها و اهداف کلان فرهنگی جامعه شکل بگیرد و در پرداخت نظریات محوری خود، از بنیادنها و مبادی معرفتی متناسب با نظام معرفتی و علمی جامعه خود بهره ببرد. بنابراین علم توسعه یافته، در برابر فناوری و دانشهای هم افق با آن، نه تنها موضعی منفی ندارد؛ بلکه ناگزیر از داشتن آن است. اما نکته مهم آن است که این مجموعه در کاربرد و جهتگیریهای خود، قالب فرهنگی متناسب با دیگر لایههای معرفتی جامعه را داشته و نظریههای مربوط به خود را براساس همان لایهها سازماندهی کرده باشد. تکنولوژی و دانشهای مربوط به آن در نظام معرفتی غرب، این دو ویژگی را به مقدار زیادی دارا است و جامعه اسلامی ایران هنگامی از علم توسعه یافته بهرهمند میشود که به این سطح از معرفت و فناوری راه یافته باشد. جامعه ما هنگامی بهگونهای توسعه یافته از این مجموعه بهرهمند میشود که تولید آن را با دو ویژگی یاد شده، بومی کند بومی کردن فناوری و دانشهای مربوط، غیر از انکار و نفی آن است. فناوری و دانشهای مربوط به آن ـ که میتوان از آن به عنوان علوم ابزاری یاد کرد ـ حلقهای از معرفت و رفتار نیست که بدون ارتباط ساختاری و سازمان یافته با دیگر ابعاد معرفتی باشد. به همین دلیل علم و تکنولوژی غربی، هم در شیوه کاربرد و هم در سطح تئوریک و نظریهپردازی، از معرفتهای بنیادین فرهنگ و تمدن غرب بهره میبرد. بنابراین علوم ابزاری اگر مستقیم و بدون تصرف خلاّقانه دانشمندان و عالمان مسلمان و ایرانی به حوزه آگاهی و رفتار ما وارد شوند شکل نقالانه داشته و به توسعه علمی منجر نمیشود؛ بلکه نظام معرفتی جامعه را گرفتار چند پارگی فرهنگی میگرداند. تکنولوژی غربی، هنگامی که بدون خودآگاهی علمی به عرصه زندگی ما وارد شود ـ به دلیل اینکه شناسنامه فرهنگی خود را به همراه نمیآورد ـ حضورش در جامعه ما فاقد هویت بوده و هویت فرهنگی و تمدنی ما را گرفتار تنش و بحران میگرداند. این مجموعه معرفتی اگر بخواهد دقیقاً به همان صورت که در غرب هست، در ایران به کار برده شود، باید به همراه خود همان ویژگی فرهنگی را نیز وارد کند و این امر ممکن نیست و اگر ممکن باشد، با حذف هویت فرهنگی، تمدنی، اسلامی ایرانی ما همراه خواهد بود. نفی انتقال خام فناوری و دانش غربی، به معنای نفی انتقال آگاهانه آن نیست. در انتقال آگاهانه دانش و فناوری، روند تحوّل و بازخوانی براساس بنیانهای معرفتی و علمی، دنیای اسلام صورت میگیرد. توسعه علمی، در هیچ جامعه و فرهنگی، بدون لحاظ نگرش آن جامعه و فرهنگ به هستی و انسان رخ نمیدهد و دنیای اسلام از این قاعده مستثنا نیست. آنچه که اینک رخ میدهد، انتقال نام فنآوری و دانش غربی است و در این نوع از انتقال، دانش مدرن بدون شناسنامه فرهنگی خود وارد میشود. اساتید و دانش پژوهان ما باید از تنگنظریهای بینش پوزیتیویستی رهایی یابند و بتوانند بنیانهای معرفتی، فلسفی و فرهنگی دانش خود را شناسایی کنند. نیمه دیگر راه، آشنایی با مبانی هستی شناختی و انسانشناختی جامعه اسلامی است. اگر نظریهپردازان، از این دانش و معرفت محروم باشند، توان بازسازی نظریهها را به صورت بومی پیدا نخواهند کرد. روند فوق، مسیری سخت، ناهموار و دشوار دارد و بدون یک پروژه عالمانه و آگاهانه، نمیتوان آن را طی کرد. نظام آموزشی ما باید براساس این هدف سازماندهی شود و دانشآموزان و دانشجویان قبل از همه با تعاریف و هویت اسلامی علم آشنا شوند: در شرایط فعلی علم بومی و دینی در یک نهاد علمی به اسم حوزه و در بخشهایی محدود آموزش داده میشود و علم مدرن چهره غالب آموزشهای رسمی را پوشش میدهد. با نظام فعلی آموزش، هرگز فرآیند یاد شده طی نمیشود و این سیستم مجرای انتقال دانش و فناوری غربی را ـ با همه مفاسدش ـ هموار میکند. V}ر.ک: راه گشایش بنبست علوم انسانی در ایران ـ گفتوگو با حمید پارسانیا، کنفرانس توسعه دانش و فناوری در ایران ،دانشگاه صنعتی شریف