عوامل کاهش وجهه روحانیت
پرسش : چه عواملی باعث کاهش وجهه روحانیت و افراد مذهبی شده است؟
پاسخ : T} کاهش وجهه روحانیت: {T این مسئله دارای دلایل متعددی است که در اینجا به صورت مختصر، مهمترین آنها بررسی میشود: 1. عملکرد و رفتار تعداد محدودی از روحانیان ـ که در دستگاهها و نهادهای دولتی و حکومتی اشتغال دارند ـ موجب پیدا شدن تعارض و شکاف بین گفتار و عمل گشته و این امر موجبات بدبینی به تمامی روحانیت را فراهم آورده است. مردم انتظار دارند که نه تنها در ردههای سطح اول مسئولان نظام, بلکه در سایر ردهها نیز شاهد صداقت, درست کاری, امانت داری, گرایش به خدمت به مردم, بیتوجهی به تجملات و زخارف دنیا و… باشند; ولی رفتار عده انگشت شماری از آنان موجب بدگمانی و بدبینی اقشاری از مردم نسبت به روحانیت شده است. 2. برخی افراط و تفریطها و برخوردهای ناصحیح در بیان احکام شرع و… موجبات بدبینی عدهای از افراد را فراهم آورده است. 3. اختلافات جناحی و سلیقهای در مسائل اقتصادی, سیاسی, اجتماعی و… باعث افت جایگاه و منزلت روحانیت در دیدگاه مردم شده است. 4. حل نشدن بعضی از مشکلات و معضلات, عدم اجرای ارزشهای اسلامی در جامعه به صورت کامل (مانند عدالت اجتماعی, مبارزه با مظاهر فساد و…) و تحلیل نادرست مردم (مشکلات را همواره از چشم روحانیت دیدن) از علتهای دیگر این مشکل است. 5. پس از پایان جنگ و آغاز دوران بازسازی کشور, مدلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفته شد که موجب بروز تضادها و تغییر ارزشهای جامعه به سوی ارزشهای مادی, تجمّل پرستی, مدرک گرایی و… شد. نتیجه طبیعی این، تغییر دیدگاه جامعه نسبت به روحانیان بود که مدافع ارزشهای اسلامیاند. 6. تهاجم شدید و گسترده فرهنگی غرب، علیه ارزشهای اسلامی با استفاده از تمامی امکانات نرم افزاری و سخت افزاری, عناصر وابسته داخلی، مطبوعات وابسته و نیروهای سکولار و روشنفکران غربزده، از مهمتری عوامل این موضوع است. اینان در صدد ایجاد شکاف میان نسل جوان جامعه با مدیران حکومتی ـ افراد روحانی و مذهبی ـ و ایجاد بدبینی نسبت به آنها و شک و تردید در توان مدیریتی افراد مذهبی برای رفع مشکلات و پیشبرد جامعه در ابعاد مختلف هستند. دشمنان به خوبی به نقش وجایگاه ولایت فقیه و حوزههای علمیه، در مبارزات ضد استعماری و پیروزی وتداوم انقلاب اسلامی آگاهند ودر این راه از هر وسیلهای برای القای ناکارآمدی و فراهم آوردن موجبات بدبینی مردم نسبت به روحانیت بهره میجویند. 7. اشکالات مشاهده شده از برخی افراد به تمامی روحانیت تعمیم میشود؛ چنان که اگر شخصی از یک فرد روحانی خطایی ببیند، فریاد میزند که کل روحانیت منحرف گشته است. 8. از دیگر تحول نسل در جامعه و به صحنه آمدن نسل جدیدی که باورها و یافتههای آنان با نسل انقلاب تا حدی متفاوت است؛ به علاوه فقدان برنامههای جامع و همهجانبه برای تربیت آموزش و توجیه آنان و نیز بیتوجهی به ایجاد تغییرات اساسی و ریشهای در نگرش خانوادهها به اصول و آداب تربیت نسل جوان، موجب بروز شکاف در دیدگاههای دو نسل کنونی و پیشین گشته و اصول و شاخصهای ارزشی نسل نو را متفاوت با اصول و شاخصهای انقلاب نموده است. و این امر از یک طرف موجبات فاصله گرفتن از افراد مذهبی، و از طرف دیگر باعث استقبال از الگوهای و ارزشهای غربی شده است. T} راهکارها: {T راهکارهای حل این معضل به دو بخش قابل تقسیم است: الف. راهکارهایی که خود سازمان روحانیت باید انجام دهد؛ از قبیل: دقت در گزینش روحانیان که در دستگاههای دولتی و نهادهای حکومتی و نظارت دقیق بر اعمال آنان و برخورد با افراد خاطی و… ب. اقداماتی که در جامعه باید انجام بگیرد؛ مانند: بالا بردن شناخت مردم و شناساندن علل و عوامل مشکلات و توطئههای دشمنان در تضعیف روحانیت و… از طریق ارائه برنامههای فرهنگی دقیق و کارشناسانه. مطبوعات و رسانههای ملی و… و یادآوری و تبیین دستاوردهای با ارزش و مفیدی که در کشور ما به برکت رهبری روحانیت حاصل شده در مقایسه با سایر کشورهای همسایه و زمان قبل از انقلاب.