دوستی با اهل سنت
پرسش : دوستی و برخورد مناسب با اهل سنت، چگونه باید باشد؟
پاسخ : T} دوستی با اهل سنت{T رفتار و برخورد با برادران اهل سنت، هیچ تفاوتی با رفتار با دیگر برادران دینی ندارد. برخورد معقول و عاطفی و عادلانه، وظیفه ما است. در این مسیر، اگر زمینههایی فراهم شد که شخص بتواند آگاهیهای دقیق و مطالعه شدهای درباره مذاهب و بدون مجادله و درگیریهای لفظی بینتیجه، طرف را به مذهب حق دعوت نماید، این کار را حتماً انجام دهد. با این حال، تأکید میشود ورود بدون مطالعه و آگاهی به این مباحث، فاقد هرگونه سود و نتیجه است. برخورد ما با اهل کتاب نیز باید برخوردی عاطفی و اخلاقی باشد و با عمل صالح و شایسته، آنها را دعوت به اسلام نمود. در این زمینه نیز داشتن معلومات لازم در زمینههای مورد بحث، بسیار ضرور است. بنابراین، ارتباط و دوستی با چنین افرادی ـ به ویژه اگر دارای زمینه حقپذیری باشند ـ هیچ اشکالی ندارد. درباره چگونگی رفتار با اهل سنت و دیگر فرقههای مذهبی، باید به این نکته مهم توجه کرد که حساب «سردمداران بدعتگذار» از «پیروان دلپاک» جدا است و سرانجامِ «دانایان لجاجت پیشه» را باید از «ناآگاهان عبودیت پیشه» جدا دانست. آنچه درباره «تبرّا» و لزوم «بغض» گفته شده، بیشتر درباره گروه اول است. اما عموم مردم و پیروان ناآگاه ـ در صورتی که روحیه حقپذیر و «قلب سلیم» داشته باشند، ولی در تشخیص حق، اشتباه کردهاند ـ مورد لطف خداوند قرار میگیرند. ما نیز در رفتار با آنان، باید نگاه محبتآمیز و هدایتگر داشته باشیم. البته باید مراقب باشیم که اختلاط و رفتارهای محبتآمیز، موجب سستی در اعتقاد و بیاعتنایی به احکام ویژه مذهبِ خود ما نشود. بهترین شیوه در رفتار با اهلسنت، آن است که بدون تحریک احساسات و بروز تعصبات، بر نقاط مشترکْ تکیه کنیم و هر چه بیشتر از فضایل اهلبیت و تعالیم و سیره آنان بازگو کنیم تا در پرتو این گفت و گوها محبتِ هر چه بیشتر حاصل آید، و طبیعی است که به دنبال «محبت»، «متابعت» و پیروی خواهد آمد. بنابراین، وظیفه هر دانشجوی شیعه است که در بحث با دانشجویان اهل تسنن، به این نکات توجه کند: 1. با مبانی معرفتی و اعتقادی هر دو مذهب آشنایی کامل داشته باشد. 2. بیشتر اهل تسنن، در دفاع از عقاید خویش متعصب هستند و به سادگی دست از عقاید خویش برنمیدارند. پس ضمن رعایت جوانب احتیاط، از معاشرتهای توأم با مکارم و محاسنالاخلاق، جهت وحدت و همبستگی در مقابل اجانب، دریغ نورزد. 3. در بحث، از اختلافات بپرهیزد و با ذکر جنبههای اشتراکی بسیاری که بین فرقههای اسلامی هست، از ایجاد کدورت و قهر، دوری کند. اگر جو مناسب بود، بکوشید آزادی در اندیشه (دوری از تعصب) را که مورد عنایت اسلام است، در او تقویت کند و بپذیرد که بین سیره برخی از مدعیان تشیع با حضرات معصومین(ع) اختلاف هست. سپس با طرح پرسش و توضیح سؤالات او از کتابهای خودشان، و بیان خرافاتی که در مذهب آنها هست، بیداری لازم را برای رضای الهی، در ایشان ایجاد کند. در فضایل حضرت زهرا(س) وائمه معصومین(ع)، احادیث بسیاری در کتابهای آنها وجود دارد؛ که میتواند مورد استفاده در بحث قرار بگیرد. برای نمونه، در مورد اینکه چرا یزید را لعن میکنیم، بگوید تفتازانی ـ که از بزرگان سنی است ـ میگوید: «آن دسته از علمایی که لعن یزید را جایز ندانستهاند، برای مصلحت بوده؛ یعنی، میترسیدهاند که با تجویز لعن او، راه برای لعن پدر و جد و خاندان او هم باز شود». و نیز بگوید: یکی از بزرگترین مقتلها برای امام حسین(ع) از خوارزمی است، (بنام مقتل الحسین) و در مورد خرافات بگوید که آیا صحت دارد در صحیح بخاری، در باب الطب نوشته شده است: اگر بال مگسی در ظرف غذا افتاد، شما کل بدن مگس را در ظرف غذا فرو ببرید و سپس غذا را بخورید… و اگر مقدمات را فراهم دید، او را به بحث با علمای شیعه دعوت کند. 4. مواظب باشد که مطلبی را بدون دلیل نگوید و تحت تأثیر القاءات آنان قرار نگیرد.