بی اعتمادی به مسئولان
پرسش : چرا مردم ما دیگر مثل سابق به هم اعتماد ندارند. مسئولان ما چرا با مردم غریبه هستند؟
پاسخ : T} بیاعتمادی به مسئولان{T کلیت این موضوع ـ چه در میان مردم نسبت به یکدگیر و چه بین مردم با نخبگان و صاحب منصبان قدرت سیاسی ـ جای بحث و تأمّل داشته و بررسی دقیق این مسئله و دلایل وجود بیاعتمادی در بعضی عرصههای جامعه، نیازمند تحقیقات جامعهشناختی است. به یقین در بایستگی وجودی و ارزش عنصر اعتماد در بخشهای مختلف جامعه شکی نیست؛ زیرا عنصر اعتماد, لازمه هرگونه روابط اجتماعی, سیاسی و اقتصادی در سطوح مختلف است. تا زمانی که اعتماد در روابط اقتصادی وجود نداشته باشد، توسعه اقتصادی امری محال است. در عرصه سیاست نیز در صورت عدم اعتماد، حکومتها همیشه با بحران مشروعیت مواجه شده و از طرف دیگر ثبات سیاسی خدشهدار میشود. اعتماد در روابط اجتماعی نیز باعث پیوند و ارتباط هر چه بیشتر اشخاص، گروهها، قشرها و نسلهای مختلف جامعه با یکدیگر میشود. اما درباره میزان وجود اعتماد در عرصههای مختلف جامعه می توان گفت که هر چند بدبینی نسبت به حاکمان و بیاعتمادی سیاسی، بخش اساسی فرهنگ سیاسی ایران را از گذشتههای دور ـ که حاصل ذهنیّت تاریخی مردم این دیار از استبداد و خودکامگی حاکمان ایرانی است ـ تشکیل میدهد و اصولاً عناصری که در فرهنگ سیاسی یک مردم در طول قرنها ریشه دوانیده و نهادینه شده است، بعد از از میان رفتن عوامل اصلی ایجاد آن، با تغییر چندین نسل و در درازمدت، امکان تغییر وجود دارد.اما واقعیتهای اجتماعی، نشانگر این است که هر زمان مسئولان صادقانه با مردم احساس همدردی کرده و در رفع مشکلات جامعه کوشیده اند و توانایی خویش را در اداره جامعه به اثبات رسانیدهاند، این میزان بیاعتمادی کاهش یافته است. V} ر.ک: فرامرز رفیعپور، توسعه و تضاد، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، 1379، ص 457 {V T} افزایش اعتماد سیاسی{T بر این اساس بین دو متغیر عملکرد مسئولان و میزان اعتماد مردم رابطه مستقیمی وجود دارد. شاخصهای عملکرد مسئولان در زمینه جلب اعتماد مردم، عبارت است از: 1. تدبیر و دوراندیشی برای حل مشکلات کشور، 2. تخصص و مهارت لازم برای انجام وظایف، 3. آمادگی پذیرش انتقادات و راهحلهای جدید، 4. تجربه و پختگی برای انجام وظایف، 5. استفاده درست از امکانات موجود کشور، 6. دلسوزی کافی نسبت به حفظ بیتالمال، 7. احساس وظیفه و دلسوزی جدی برای مردم، 8. صداقت و درستکاری، 9. فداکاری و ازخودگذشتگی، 10. وفای به عهد. بسیاری از این شاخصها با ارزشهای مسلّط جامعه در ارتباط است؛ زمانی که ارزشها در سطح جامعه کمرنگ شود ـ مانند آنچه که در دوران بعد از دفاع مقدس اتفاق افتاد. V} اعمال برخی سیاستهای اقتصادی و تهاجم فرهنگی غرب، باعث تغییر ارزشهای جامعه شده، مدرکگرایی، گرایش به تجملات، انباشت ثروت، تعقیب منافع فردی و… در بین مردم و به تبع بسیاری از مسئولان کشور رواج یافت {V این شاخصها در میان مردم و مسئولین فروکش کرده و باعث بیاعتمادی اجتماعی، سیاسی و… میشود و راه حل اساسی این مسئله نیز در گرو رشد و تقویت ارزشهای الهی و بسترسازی و فرهنگسازی لازم برای افزایش اعتماد مردم به صورت عقلانی و آگاهانه ـ با جلب مشارکت و حس مسئولیت مردم در سرنوشت خویش و امور عامالمنفعه است. خوشبختانه میزان آگاهی سیاسی ـ اجتماعی مردم بعد وقوع انقلاب اسلامی در حال افزایش است، بالا رفتن سطح تحصیلات و گسترش رسانههای ارتباط جمعی میتواند زمینه خوبی را برای جهتدهی صحیح و بالا بردن سطح آگاهیها، فراهم آورد. افزایش این آگاهیها باعث میشود مردم، به جای منافع شخصی، به منافع عمومی نیز بیندیشند. در مقابل جامعه و دیگران احساس مسئولیت کنند، عملکردهای مسئولان را تحت نظارت خود بگیرند و… و خلاصه زمینههای بالا بردن ضریب اعتماد در روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را ـ که باعث تکامل و پیشرفت جامعه در عرصههای مختلف است ـ فراهم آورند.