تفاوت حافظه ها با یکدیگر
پاسخ : پاسخ از :: دکتر حسین خنیفر T}آیا تا کنون از خود پرسیدهاید، من چه نوع حافظهای دارم؟ {T حافظه به صورت قدرتی فوق العاده در تمام پدیدههای هستی وجود دارد. حتّی در جمادات، استعدادی وجود دارد که خواص خود را حفظ میکنند و در جهتی خاص که اساس نخستین آنها بر آن استوار است، حرکت میکنند. این مسأله که در گیاهان نیز وجود دارد، در حیوانات به گونهای غریزی و قابل مشاهده آشکار میشود.(1) قویترین نوع حافظه در انسان نهفته است؛ ولی در همه افراد یکسان نیست. تحقیقات علمی نشان میدهد: 1. حدود 99 درصد مردم از نیروی شنوایی و بینایی و لامسه و شامه و چشایی متعادل برخوردارند و حافظههای متوسط تا عالی دارند؛ امّا شیوههای بهرهگیری و انواع آن را نمیدانند.(2) 2. انسان در زمینه اندیشه و رشد قدرتهایی دارد. به گفته صاحبنظران بهترین و متخصصترین افراد در زمان حیات خویش تنها از 4 تا 6 درصد این توان بالقوه استفاده میکنند و 94 – 96 درصد آن را با خود به سرای دیگر میبرند. 3. بایگانی، مانور، سرعت تطبیق بازیافت و تشخیص مغز چنان بالا و پیچیده است که ادّعا میشود اگر بخواهیم مدل مغز را بر صفحهای از کره زمین شبیه سازی کنیم و سلولهای عصبی و مغزی را به اندازه یک رشته نازک سیم الکتریسته قرار دهیم، به فضایی مکعب شکل در ابعاد 35 * 35 کیلومتر نیازمندیم؛ چون هر انسان به تنهایی حدود 10 میلیون سلول مغزی دارد.(3) حافظه هرگز نابود نمیشود. حتّی کهنسالان و افرادی که از کندی حافظه رنج میبرند، میتوانند با پشتکار و شناخت نوع حافظه خویش به باز یافت آن پردازند. نکته عمده در این خصوص آن است که عموماً وقتی سن بالا میرود، یادگیری انسان بینشیتر میشود؛ بر خلاف سنین آغازین زندگی که یادگیری مکانیستیکی و دقیق است. بدین سبب در سنین بالا تا مطلب درک نشود و منظم در اختیار حافظه قرار نگیرد، حافظه نمیتواند آن را حفظ کند و در مواقع لزوم تحویل دهد. جالبتر اینکه فیزیولوژیستها ادّعا میکنند حافظه آشفته و بینظم فشارهای روانی را فزونتر میسازد و حافظه منظم و دارای دیسیپلین از فشارهای روحی و فکری میکاهد. افزون بر این، بسیاری از زیانهای مالی و فکری و اجتماعی با حافظه مرتبط است. زندگی دانشمندان بزرگ نشان میدهد، بسیاری از آنان از روشهای یادگیری، یاد سپاری و بهرهگیری بهینه از حافظه بهره میبردند و آن را به طریق شایسته و بایسته به کار میگرفتند. شماری از این بزرگان در آغاز راه افرادی ضعیف بودند؛ ولی با تلاش و همت و به کارگیری درست این نیروی بیکران، مرزها را شکستند و از رکود و جمود رهایی یافتند. جابربن حیان شاگرد فرهیخته حضرت امام صادق که در علم کیمیا (شیمی) سر آمد 6000 دانشجوی مکتب جعفری بود، از حضرتش پرسید: چرا انسان در پیری کم حافظه میشود؟ امام صادق فرمود: این مسأله همگانی نیست. آنچه فراموشی میآورد، به کار نینداختن نیروی یاد سپاری است؛ زیرا نیروی یادگیری چون دیگر نیروهای بدن انسان است؛ باید به کار گرفته شود تا توانمند گردد. جوان نیز اگر حافظه خود را نشناسد و به خوبی از آن بهره نگیرد، به ضعف حافظه دچار میگردد.(4) ژرژدو هامال میگوید: حافظه را تحقیر نکنید. آن را تربیت کنید و به اطاعت وادارید.(5) تربیت حافظه و امدار شناخت انواع حافظه است. T}تقسیم بندی کلی حافظه{T در نگاه نخست، حافظه 3 نوع است: کوتاه مدّت (آنی)، میان مدّت و بلند مدّت. مطالبی که به حافظه کوتاه مدّت سپرده میشود، معمولاً تا 24 ساعت مانایی دارند و سپس محو میشوند. مکانیزم مغزی ما به گونهای است که بسیاری از محفوظات حافظه کوتاه مدّت را تا زمان یاد شده نگه میدارد و سپس حذف میکند. آنچه باقی میماند، به حافظه میان مدّت میرود و اگر از درجه اهمیّت بالاتری برخوردار باشد، مانند مشاهده یک تصادف، به حافظه بلند سپرده میشود.گاه زمان نگهداری مطالب آموخته شده از ماه و سال فراتر میرود و تمام حیات انسان را در بر میگیرد و گاه – چنان که برای مثال در حفظ شماره تلفن آشنایان تجربه کردهایم – بیش از پانزده دقیقه به درازا نمیکشد؛ چرا؟ زیرا شماره مذکور را از حافظه کوتاه مدّت به حافظه بلند مدّت منتقل نکردهایم. اختلاف حافظه آدمها به حافظه بلند مدّت بستگی دارد. ظرفیت این حافظه نامحدود است و هیچ انسانی نمیتواند ادّعا کند دیگر برای یادگیری مطالب جدید جا ندارد. حتّی اگر عمر آدمی از مقدار موجود بیشتر باشد، باز حافظه کنونیاش کافی مینماید. همه ما از حافظه مناسب برخورداریم. مهمترین مشکل، برنامه ریزی حافظه، اعتماد به حافظه و تربیت آن است. T}تقسیم بندی فردی حافظه{T به طور کلی افراد در یادگیری، مطالعه و نگهداشت مطالب به 4 دسته که در حقیقت نماینده 4 نوع حافظهاند، تقسیم میشوند: 1. حافظه شنیداری (سمعی) 2. حافظه دیداری (بصری) 3. حافظه نوشتاری (یدی) 4. حافظه حسابگرانه (آماری) باید یاد آور شد بسیاری از مردم هنوز این 4 حافظه را نمیشناسند و حتّی نمیدانند کدامیک از آنها در وجودشان قویتر است. البتّهگاه ترکیبی از 2 یا 3 نوع حافظه در موضوعات مختلف علمی در فرد موجود است که باید آنها را شناخت و در جهت تقویتشان گام برداشت. در این مقاله از حافظه شنیداری یاد میکنیم و سه حافظه دیگر را در شماره بعد توضیح خواهیم داد. T}حافظه شنیداری (سمعی){T افرادی که از راه شنیدن و تمرکز شنیداری به مرحله یادگیری پایدار میرسند، دارای حافظه شنیداریاند. این افراد دقیقتر از بقیه به صدایهای جهان پیرامون گوش میدهند و تشخیص صداها نیز برایشان آسانتر است؛ بدین سبب وقتی کسی که یک یا دو بار با آنها سخن گفته، با آنان ارتباط تلفنی برقرار میکند، بیدرنگ صدایش را تشخیص میدهند. اینان همیشه صداها، آهنگها، اصوات و گفتوگوها را با هم میسنجند و یادآور میشوند فلان صدا شبیه فلان چیز است؛ صدای این دو نفر شباهت دارد. این آهنگ را قبلاً شنیدهام و چقدر دقیق کپی برداری شده است. این افراد در کودکی نیز قابل تشخیصاند. آنها در کودکی با صدای بلند سخن میگویند و میزان دقّت و استماع مخاطب برایشان مهم است. حتّی اگر مخاطب به دیدگانشان خیره شود، چنان چه احساس کنند به آنها توجّه ندارد، معترض میشوند؛ سکوت پیشه میسازند یا لب به شکوه میگشایند.و استدلال مخاطب را – به شما مینگریستم و به دقّت گوش میکردم – باور نمیکنند. این دسته از افراد هنگام تدریس معلّم چشمها را میبندند و به جایی خیره میشوند یا سر را پایین میاندازند و به دقّت گوش میدهند. افزون بر این،گاه زیر لب سخنان استاد را تکرار میکنند. گاه معلمان محترم این افراد را به خطا از حالات یاد شده باز میدارند و کردارشان را نشانه بیتوجهی میپندارند؛ در حالی که این حالات برای این گونه حافظهها جز تمرکز معنایی ندارد. آهنگ، طنین، سرعت، صلابت و کیفیت صدا برای این افراد بسیار مهم است. نابینایان بیش از دیگران از این حافظه بهره میبرند و در حفیقت فقدان بینایی را با آن جبران میکنند. T}نشانگان رفتاری حافظه شنیداری{T افرادی که در یادگیری بیشتر از حافظه شنیداری استفاده میکنند، از نشانههای رفتاری زیر بهره میبرند: 1. بیشتر به واژههای سمعی تکیه دارند. 2. اغلب هنگام فکر کردن به اطراف خود مینگرند. 3. پر طنین صحبت میکنند و گاه بیانشان بر حرکاتشان غلبه دارد. 4. معمولاً دست خود را تا نیمه کمر بالا میآورند و با آن ژست میگیرند.(6) 5. عموماً بیش از دیگران، میپرسند. 6. وقتی مخاطب قرار میگیرند، به نقطهای خیره میشوند و حرکات سر و چهرهشان علائم پرسش، پذیرش و تایید و تعجب را تداعی میکند. T}تکیههای کلامی {T این افراد در جملات خویش معمولاً به واژهها و عبارات سمعی بیشتر توجّه دارند و از آنها استفاده میکنند؛ برای مثال آن طور که شنیدم، به ذهنم میرسد، درک کردم، فهمیدم، اعلام کردم، شرح دادم، مذاکره کردم، صدا کردم، اعتراض کردم، غرغر کردم، سکوت کردم، کم صحبت کردم و سلیس بود. ده مرحله برای گوش دادن موثر (حافظه شنیداری) نیکولاس، از صاحب نظران یادگیری و آموزش، برای استماع موثر و بهره صحیح از حافظه شنیداری 10 مرحله بر میشمارد: 1. در حالی که گوش میدهید، بر یافتن زمینههایی که مورد علاقه شما است و آنها را مفید مییابید، تمرکز کنید. 2.به جای پرداختن به روش ارائه، با دید پرسشی به محتوای مطلب ارائه شده بنگرید و بیشتر دربارهشان قضاوت کنید. 3. از قضاوت زود رس درباره مطالب بپرهیزید و آن را به تعویق افکنید؛ چنین حالتی باعث میشود تحلیلگر باقی بمانید. 4. بر نظرهای اصلی ارائه شده به وسیله سخنران یا مدرس تمرکز داشته باشید. 5. در گوش دادن انعطافپذیر باشید. 6. در جهت گوش کردن موثر بکوشید و از رمزگذاری ذهنی استفاده کنید. 7. مقاومت در برابر عوامل اخلالگر فیزیکی، روانی و انسانی را از یاد نبرید. هر کدام از این عوامل میتوانند حواس شما را مشغول کنند و از صحنه فعال ذهنی شما صحنهای منفعل پدید آورند. 8. در برابر واژهها و اطلاعات جدید به جستوجوی معنا بپردازید و ذهن خود را بکاوید. یا آنها را در جایی یادداشت کنید و استمرار استماع موثر را از دست ندهید؛ برای مثال اگر وسط بحث کلماتی مانند پارادایم، لیبرالیسم و هرمنوتیک را ناآشنا یافتید، بهترین راه یادداشت آنها و ادامه دادن به شنیدن فعال است. 9. با آگاهی از جانبداریها و محدودیت تجارب خویش، فکر خود را بر نظرهای جدید گشوده نگهدارید و هرگز مطالب را با تعصب کور، یک سویه و جانبدارانه تفسیر نکنید؛ یعنی همیشه منتظر باشید، بعد چه میشود. 10. قبل از استماع سخنرانی یا درس استاد، مدّت آن را دریابید و از نظر روانی، خود را برای شنیدن مطالب در آن مدّت آماده سازید. T}شیوههای استفاده بهتر از حافظه شنیداری{T 1. از آنجا که معمولاً بلند خواندن و گوش دادن به مطالب به یادگیری میانجامد، بهتر است به جای بلند خوانی زمزمه خوانی تجربه و جایگزین شود تا با مصرف انرژی کمتر اطلاعات بیشتر به دست آید. بلند خوانی، افزون بر مزاحمت، به صرف انرژی بسیار و خستگی زود هنگام میانجامد. 2. محیط خلوت، دوری از سر و صداهای مزاحم و نور کافی و دوری از عوامل باز دارنده بسیار مهم است. 3. بهتر است برای استماع بهتر و جامعتر در حد امکان نزدیک استاد نشست. 4. چون اطلاعات به صورت فلهای (بسته بندی) وارد مغز میشود، برای آن که منظم (دسته بندی شده) جا یابی و طبقه بندی شوند و یادگیری پایدارتر گردد، با آنچه شنیده یا خوانده میشود، به صورت پرسشی برخورد گردد. 5. ضبط درس و استماع مجدد آن بسیار مفید است. باز گو کردن همه درس یا مطالب مهم آن به وسیله خود فرد، ضبط آن و سپس گوش سپردن به آن در فواصل زمانی مختلف، به ویژه در دروس نظری و بالاخص در زبانهای انگلیسی، عربی و قواعد، بسیار سودمند است. T}نکات دیگر{T 1. برای گفتوگو با این مخاطبان نباید در تاریکی قرار گرفت. 2. برای این افراد، لبهای گوینده، فیزیک جسمی و تن صدای وی بسیار مهم است. 3. سخنرانانِ دارای قوت کلام، برای این افراد، مطلوبیت بسیار دارند. T}شیوه زمان شکن و کاربردی{T برای این افراد شیوهای بسیار قوی وجود دارد که از دیر باز در حوزههای علمیه رواج داشته است. این روش که امروزه اصطلاحاً حریف تمرینی یا مباحثه نظری خوانده میشود، روش بحث و تکرار است. در این باره، عبارت زیر نزد حوزویان شهرت دارد: الدرسُ حرفٌ و التکرار اَلفٌ؛ درس سخنی است و تکرار هزار مرتبه آن را غنی میسازد. نکته مهم در این روش، استفاده از حریف یا مباحث مناسب است. این فرد نباید، از نظر توان علمی، با شما فاصله بسیار داشته باشد و بهتر است هم سطح یا کمی بهتر شمرده شود؛ چون حریفان و هم بحثهای قوی و مستعد، افراد ناتوانتر را ابزار تکرار درس خویش میسازند. هم بحث بسیار ضعیف، انگیزهها را نابود میکند؛ گرچه افراد ناتوان باید برای رشد و ارتقای خویش هم بحث متوسط برگزینند. V}پینوشت: 1. آیین حفظ و تقویت حافظ، محمد حسین حق جو، مرکز فرهنگی انصار المهدی (1377). 2. همان. 3. سیاستگزاری در آموزش و پرورش مقطع دکتری، محمدعلی طوسی. 4. مغز متفکر شیعه، ص 584. 5. آیین حفظ و تقویت حافظ، ص 32 – 33. 06 همان، 83 – 81{V. بخــــــــــش دوم(پرسمان پیش 6 صفحه 18-19 ) حافظه به صورت قدرتی فوق العاده در تمام پدیدههای هستی وجود دارد و قویترین نوع آن در انسان نهفته است؛ ولی در همه افراد یکسان نیست. به طور کلی افراد در یادگیری، مطالعه و نگهداشت مطالب به 4 دسته که در حقیقت نماینده 4 نوع حافظهاند تقسیم میشوند: حافظههای شنیداری (سمعی)، دیداری (بصری)، نوشتاری (یدی) و حسابگرانه (آماری). در شماره پیش از حافظه شنیداری یاد شده و سه حافظه دیگر را در این شماره توضیح میدهیم. T}2 – حافظه دیداری (بصری){T افرادی که از راه دیدن و تمرکز روی صفحه و تصویر برداری از مطالب بهتر میآموزند، نگه میدارند، یادآوری میکنند و مطالب را دوباره به صحنه فعال ذهن خود میآورند، از این حافظه برخوردارند. امروزه عقیده بر این است که بیش از 70 درصد آموختهها و تجارب از طریق چشم به دست میآید. این دسته از افراد جهان را به صورت تصاویر ادراک میکنند(1) و حتّی آدرسها را بر مبنای نشانهای فیزیکی میآموزند؛ برای مثال به یاری نشانههای ذهنیای که از اماکن اطراف، تابلوها، مغازهها و ادارات میسازند، مکانی خاص را به خاطر میسپارند. این افراد در کودکی نیز قابل تشخیصاند؛ یعنی وقتی تازه زبان میگشایند، هنگام گفتوگو با بزرگترها در چشمان طرف مقابل زُل میزنند. جالب اینکه وقتی طرف صحبتشان به چشم و چهره آنها نمینگرد، با دستان کوچکشان چهرهاش را سمت خویش میگردانند و میگویند: ببین، ببین! و تا مخاطب نگاهشان نکند، سخن نمیگویند. این گروه در دوران تحصیل به چهره استاد بسیار مینگرند و حتّیگاه مطالب درس را با حرکات استاد کُد گذاری میکنند و به حافظه میسپارند. این حافظه به راحتی قابل توسعه است. میتوان بیشتر مطالب درسی را به یاری تصویر به یاد سپرد و هر صفحه را به صورت تصویری در حافظه نگهداری کرد. بارها اتّفاق افتاده است، هنگام برون آمدن از جلسه امتحان، دیدهایم دوستان ما درباره خاستگاه پرسشی خاص گفتوگو میکنند؛ برای مثال رضا به علی میگوید: سئوال 5 از کجا آمد؟ علی نیز اظهار بیاطلاعی میکند؛ ولی سعید میگوید: صفحه 80. آنها به صفحه 80 مراجعه میکنند و پرسش و پاسخ را دقیقاً مییابند. شاید خود سعید نیز نداند حافظه بصری یا دیداری فوق العاده دارد و اگر آن را تربیت و تقویت کند، در یاد سپاری مطالب توفیق فزونتر مییابد. گروهی از افراد – بیآن که بدانند – از این نوع حافظه سود فراوان میبرند و فکر خود را خسته نمیکنند. یکی از نویسندگان درباره حافظه ابوعلی سینا چنین نگاشته است: وقتی ابن سینا به اصفهان پناه آورد، عالمان از او خواستند نسخهای از کتاب قانون به آنها دهد. شیخ گفت: آن کتاب را نیاوردهام؛ ولی صفحه صفحهاش را به خاطر دارم.(2) آنگاه قانون را برای علاقهمندان باز گفت و آنان به نوشتن پرداختند. T}نشانگان رفتاری{T افرادی که حافظه دیداری دارند، از ویژگیهای زیر بهره میبرند: 1. وقتی صدایی میشنوند، به طرف بالا نگاه میکنند. 2. با سرعت سخن میگویند و آهنگ صداشان بلند است. 3. هنگام صحبت دستها را حرکت میدهند و به طرف بالا میگیرند. 4. به سرعت نفس میکشند.(3) 5. اصطلاحاً تصویری صحبت میکنند. 6. در به کار بردن تشبیه، تمثیل، تخیل و صحنهپردازی مهارت فوق العاده دارند. آنها علاوه بر اینکه خود را در صحنه مییابند، چنان سخن میگویند که دیگران نیز خود را در صحنه مورد نظر احساس میکنند. اگر داستان میگویند، شنونده را در کوچه پس کوچههای داستان راه میبرند. 7. در نوشتن انشا، نامه، خاطره و… به انعکاس صحنهها، شفاف ساختن فضا و تصویر کردن بسیار گرایش دارند. 8. در چهرهشناسی بسیار موفقند و گاه فردی را بعد از سالها از طریق چهره میشناسند؛ بیآن که نامش را به خاطر آورند. T}تکیههای کلامی{T این گروه در جملات خویش از واژههای زیر بسیار بهره میبرند: دیدن، نگاه کردن، منعکس کردن، چشم انداز، هدف، درخشان، شفاف، تصور، ترسیم، انعکاس، عکس، تصویر، مثل، مانند، نور و تابش. T}شیوههای استفاده بهتر از حافظه دیداری{T 1. تمرکز نگاه بر جملات و پاراگرافها و سپس بستن چشمها و انعکاس مطالب عمده به ذهن و نگاه مجدد به آن 2. تلفیق مطالب با تصویرها، شکلها، نمودارها، جدول، نشانهها و شمارههای صفحات 3. علامتگذاری معنا دار از خط کشی ساده زیر کلمات تا علائم ابتکاری مانند * و… 4. مطالعه و تلاش در احضار صفحهای و پاراگرافی مطالب مطالعه شده بعد از هر پانزده دقیقه در آموزش این افراد نیز باید از کتابهای دارای نمودار و تصویر و جدول، و نیز اُپک، ویدئو، CD و فیلمهای آموزشی استفاده شود. 3 – حافظه نوشتاری (یدی) و احساسی افرادی که از راه نوشتن و لمس و دسته بندی منطبق بر ذوق خود بهتر یاد میگیرند، از حافظه نوشتاری و احساسی بهره میبرند. واکنش فیزیکی این افراد بیشتر است و جالب اینکه در زمان تحصیل گاه سخنان معلّم را به صورت جامع و با حداکثر توان یادداشت و نگهداری میکنند. البتّه تاثیر نوشتار بر یادگیری بدیهی است و بعضی افراد از این طریق بیشتر و کاملتر یاد میگیرند. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: H}اَلعِلم وَحْشِیٌ قَیدوُه بِاْلکِتابه؛{H دانش سرکش است؛ آن را با نوشتن به بند کشید. T}نشانگان رفتاری در حافظه نوشتاری{T این دسته از افراد غالباً: 1. هنگام اندیشیدن به سمت پایین و راست خود مینگرند. 2. حرکات دست، تغییرات چهره و اعمال جسمانیشان بسیار است. 3. صدایی عمیق دارند و کلمات را شمرده بیان میکنند. T}تکیههای کلامی{T این دسته از افراد عموماً در گفتارشان به واژهها و عبارات زیر توجّه میکنند: نوشتم، دسته بندی کردم، بالا و پایین، پیوند، در دست گرفتن، لذت بردن، احساس کردم، لمس کردم، لغزیدن، اتصال و…. T}شیوههای استفاده بهتر از حافظه نوشتاری و احساسی{T 1. این افراد اگر با فنون خلاصه نویسی و چکیده برداری آشنا شوند، بسیار موفقند. 2. معمولاً توصیه میشود این افراد ابتدا مطالب را مطالعه و علامت گذاری کنند و سپس آن را در قالبهای 13 و 15 و 110 چکیده و خلاصه کنند. 3. عادت کردن این افراد به چکیده منظم و مرتب و دسته بندی شده بسیار مطلوب است. 4. اگر کسی حس کند حافظه نوشتاریاش در بعضی از دروس قوی است، حتماً باید با تمرین خلاصه نویسی آن را غنیتر سازد و بکوشد مطالب را در قالبهای غیر یکنواخت خلاصه کند. جالب اینکه کم کم خود فرد روشهایی ابتکاری به کار میبرد. 5. یکی از مسائلی که بسیار تجربه شده، نگاشتن چکیده مباحث هر صفحه در حاشیه آن صفحه است. 6. دانشآموزان و دانشجویانی که با آزمونهای چهارجوابی رو به رو میشوند، میتوانند، با بهرهگیری از روش چکیده دروس، دست کم به حدود 50درصد پرسشهای آزمون دست یابند. در سال 1373 کار چکیده برداری با روش نوشتاری جامع را روی کتاب روانشناسی تربیتی دکتر علی اکبر سیف که از منابع کارشناسی ارشد بود، انجام دادم و از 700 صفحه آن حدود 98 صفحه مطلب خلاصه شده استخراج کردم. هنگام آزمون دریافتم 28 پرسش امتحان در چکیده مطالب نگاشته شده است. 4 – حافظه حسابگرانه، منطقی و استدلالگر این دسته از افراد اطلاعات آموخته شده را به قالبهای کوچکتر تقسیم میکنند. جالب اینکه گاه فقط بخشهای مهم پاسخ پرسش را میآموزند و از مکانیسم درون آماری بهره میبرند. این افراد مطالب تقسیم بندی شده را خیلی بهتر یاد میگیرند و به عملیات مرحلهای و فلوچارتی علاقه نشان میدهند. T}نشانگان رفتاری در حافظه حسابگرانه{T 1. گفتار این افراد با منطق و استدلال آمیخته است. 2. وقتی به فکر فرو میروند، معمولاً به پایین و یا چپ مینگرند. 3. لحن صداشان آهسته و آرام است و از شیوایی سخن بهرهمندند. 4. حرکات دستشان اندک است. T}تکیههای کلامی{T این افراد عموماً، در گفتار و نوشتار خویش، به واژههای زیر بسیار اشاره میکنند: آموختن، در نظر گرفتن، به ذهن خطور کردن، عمل کردن، آگاه کردن، آگاه بودن، تصور کردن، تشخیص دادن، تصمیم گرفتن، قدردانی کردن، حدس زدن، تجربه کردن، تولید کردن، جدی بودن، فهمیدن و… T}شیوههای استفاده بهتر از حافظه حسابگرانه{T این گروه باید: 1. مکانیسم یادگیری خود را بر ریز کردن صحیح مطالب متمرکز سازند. 2. مطالب علمی و قواعد و اصول مختلف را که به صورت انشایی نگاشته شده، به قالبهای عددی و مرحلهای تبدیل کنند. اغلب افراد از هر 4 حافظه یا سیستم یادگیری بهره میبرند(4) و اصطلاحاً حافظههای ترکیبی (Compratius Memory) دارند؛ ولی: 1. افراد تنها به یکی از حافظهها بیشتر گرایش نشان میدهند. 2. در دروس و مطالب علمی گوناگون معمولاً حافظه سمعی و نوشتاری بیشتر خود را مینمایانند؛ برای مثال در دروس نظری حافظه سمعی و در دروس متریک (ریاضی و هندسه و…) حافظه نوشتاری. 3. خلقت آدمی چنان است که میتواند از همه حافظههای یاد شده بهره گیرد. ان شاء اللّه در شماره آینده با ارتباط و کنشهای چهارگانه انسانها در این گستره آشنا خواهیم شد. V}پینوشت: 1. کلید طلایی ارتباطات، کریس کول، ترجمه محمد رضا آل یاسین، ص 80. 2. آیین حفظ و تقویت حافظه، ص 208. 3. کلید طلایی ارتباطات، ص 81 – 80. 4. همان، 15 – 16.{