شریعت از نظر عرفا
پرسش : دید عارفان درباره «شریعت» چگونه است؟
پاسخ : «شریعت» در لغت به معناى راهى در کناره رودخانه است که دستیابى به آب را آسان مىسازد.V}لسان العرب، ج7، ص 86؛ و لغتنامه دهخدا، ج 9، ص 12568.{V عارفان شریعت را علاوه بر معناى اصلى و لغوىاش، در دو معناى دیگر نیز به کار مىگیرند: 1. مجموعه قوانین مربوط به اعمال ظاهرى که علمى به نام «فقه اسلامى» متکفل بحث درباره آن است. در این معنا اخلاق و عقاید بیرون از قلمرو شریعت است و «عبادت» معناى عامى نسبت به اخلاقیات و قوانین دارد.V}نگا: مرصادالعباد، ص162.{V 2. جنبه ظاهرى همه امورى که بر رسولاکرم«صلى الله علیه وآله» وحى شده است. بر این اساس همه جنبههاى ظاهرى و قشرى و پوستى احکام، اخلاق و عقاید، در حوزه «شریعت» جاى مىگیرد و باطن آنها «طریقت و حقیقت» است.V}نگا: الفتوحات المکیه، ج4، ص 731 – 743؛ اسرار الشریعه و اطوار الطریقه و انوار الحقیقه، ص 193.{V شریعت در هریک از دو معناى فوق، با تعابیر گوناگونى در میان عارفان مواجه است؛ چنان که دیگران نیز با این موضوع در عرفان یکسان برخورد نکردهاند. عدهاى به کلى عارفان را به شریعت ستیزى متهم کردهاند. برخى کوشش کردهاند که هرگونه شریعت ستیزى در میان عرفا را نفى نمایندV}به عنوان نمونه نگا: مجالس المؤمنین، ج2، ص 5.{V گروهى نیز برآنند تا به ستایش از اباحه گرى آنان بپردازند و پایبند نبودن به شریعت را نشانه آزادگى و بلند طبعى شمارند!!V}نگا: سرچشمه تصوف در ایران، ص 212.{V امّا حق آن است که با نقد منصفانه دیدگاه صوفیان و جداساختن عرفان حقیقى از تصوف دروغین، مىتوان دیدگاه اصلى عرفان راستین را در خصوص «شریعت» مطرح کرد. عارفان راستین معتقدند: احکام شریعت بر یک سلسله مصالح حقیقى مبتنى است و عمل به آنها با شرایط آن، انسان را به سعادت و کمال مىرساند. بنابراین، راه رسیدن به کمالات و حقایق، عبادت و عمل به شریعت است و از آنجا که این کمالات لازمه عمل به احکام است، عمل به شریعت در آغاز راه یا در طول مسیر، شرط رسیدن به کمالات است. ابن عربى پایه گذار عرفان نظرى، اعتنا به علوم حقیقت را مشروط به عدم ردّ آن از ناحیه شریعت مىداند و آن را چون جسمى، ملازم و همراه حقیقت تلقى مىکند.V}رسائل (رساله لایعول علیه)، ص233 و 234؛ کتاب التراجم، ص 284.{V جنید بغدادى (م 297ق) یکى از پیشگامان تصوف اسلامى، مىگوید: «همه راهها به بن بست مىرسند، مگر راهى که به دنبال رسول خدا«صلى الله علیه وآله» باشد. پس هرکه حافظ قرآن و کاتب حدیث نباشد، پیروى از وى در این کار روا نیست، چون عمل و مذهب ما در قید کتاب و سنت است».V}عرفان نظرى، ص 373.{V بیشتر عارفان اسلامى معتقدند: عارف حتى در حالت «فنا» و رسیدن به حقیقت نیز باید به تکالیف خویش عمل کند و خداوند، عارف و سالک را در این مسأله کمک و یارى مىکند.V}الرساله القشیریه، ص 19 و 142، التعرف لمذهب اهل التصوف، ص156.{V علامه طباطبایى – از سر آمدان عرفان نظرى و عملى در قرن معاصر – در کتاب وزین رساله الولایه مىفرماید: «واجب و محرمات شریعت احکام عمومى براى همه طبقات است».V}ولایت نامه، ص46 – 47.{V وى معتقد است: «افراد هر چه به خداوند تقرب بیشترى داشته باشند، تکلیفشان سنگینتر است».V}همان.{V P}شریعت پوست، مغز آمد حقیقت{E}میان این و آن باشد طریقت{P P}خلل در راه سالک نقض مغز است{E}چو مغزش پخته شد، بى پوست نغز است{P V}گلشن راز.{V گفتنى است به چند دلیل عرفان راستین و عارفان حقیقى «شریعت» را امرى ضرورى و لازم مىدانند: یکم. ریاضت؛ اساس عرفان، بر سلوک استوار است و سلوک، چیزى جز ریاضت نمىباشد و ریاضت هم جز با اعمال و رفتار تحقق نمىیابد و اعمال چیزى جز «شریعت» نیست.V}جهت اطلاع تفصیلى، نگا: یثربى، سید یحیى، عرفان و شریعت.{V دوم. شوق بندگى؛ مشاهده نتیجه اعمال و عبادات، ذوق و شوق بندگى و عمل به شریعت را در سالک شدت مىبخشد و او را روز به روز، به عبادت و بندگى راغبتر مىکند؛ چنان که پیامبر«صلى الله علیه وآله» آرامش و دلخوشى خویش را در نماز مىدید و این شوق او را تا جایى برد که قدمهایش در اثر قیام شبانه ورم مىکرد.V}عرفان نظرى، ص 383.{V سوم. رهایى؛ شریعت عامل رهایى است، چنانکه عارف بزرگ نجم الدین رازى مىگوید: «در دبیرستان شرایع انبیا، اول الف و باء شریعت بباید آموخت که هر امرى از اوامر شرع، کلید بندى از بندهاى آن طلسم اعظم است. چون به حق هر یک در مقام خویش قیام نمودى، بندى از طلسم گشاده شود، نسیمى از نفحات الطاف الهى، از آن راه به مشام جانت رسد».V}مرصاد العباد، ص 74.{V چهارم. جلوه معرفت؛ شریعت تجلى باطن معرفت در ابعاد جسمانى انسان است. حضرت امام«رحمه الله» به نقل از آیت الله شاه آبادى«رحمه الله» مىگوید: «عبادات، سرایت دادن ثناى حق، به جنبه و مقام جسمانى و مادى انسان است. همان گونه که بطنها و مراتب دیگر وجود انسان، همانند عقل، قلب و صدر حظ بهره خود را از معرفت و ثناى ربّ خود دارند، مرتبه جسمانى انسان و مُلک بدن او نیز باید حظ و بهره خویش را از معرفت و ثناى حق داشته باشد و همین مناسک و اعمال حظ بدن است. روزه ثناى حق به صمدیت و قدوسیت است و نماز ثناى ذات مقدس حق است به جمیع اسما و صفات»V}سرّ الصلوه، مقدمه، فصل دوم.{V. از این رو براى هماهنگى میان باطن و ظاهر، شریعت امرى بایسته است. ابن عربى عارف بزرگ، معتقد است: با عمل به شریعت از مکر الهى در امان هستیم و تنها با شریعت است که مىتوان دنیا را در جهت آخرت تنظیم کرد. به نظر وى: شریعت زمینه ساز ادب بوده و با رعایت آن، مىتوان به مقام خلیل اللهى دست یازید.V}الفتوحات المکیه، ج 2، ص 530، 284 و ج 3، ص 384، و ج 1، ص 325 و … .{V او مىگوید: «شریعت جادهاى روشن و رهگذر نیک بختان است و طریق خوشبختى؛ هر که از این راه برود، به رهایى مىرسد و هر که از آن روى گرداند، سرنوشتى جز هلاکت نخواهد داشت.»V}همان، جز 3، ص 69.{V بنابراین، گفتهها و اعمال عدهاى نااهل را در خصوص شریعت، نباید به حساب عارفان حقیقى و راستین گذاشت.