چرا خداوند غریزه شهوت و غضب را در انسان قرار داده است
پرسش : خداوند که مىداند بیشتر مردم در برابر شهوت، غضب و غریزه جنسى آسیب پذیر هستند، چرا این غرایز را در وجود انسان قرار داده تا گناه کنند؟
پاسخ : نخست باید دانست زندگى در هر مجموعه نظاممندى، تابعى از هدفمندىها و ابزارهاى لازم براى رسیدن به آن اهداف است. ازاینرو شرایط و امکانات و چگونگى زندگى در دوران جنین، با زندگى در دنیا متفاوت است؛ چنان که زندگى دنیا با چگونگى زندگى در نظام آخرت متفاوت است. پس از بیان این واقعیت به خوبى قابل درک است که زندگى در دنیا و برآوردن نیازهاى مختلف جسمى و روحى انسان و چگونگى روابط با دوستان و مقابله با دشمنان و… نیازمند نیروها و ابزارهاى ویژهاى مىباشد. از آن جمله نیروى شهوت، غضب، خیال و عقل و هر کدام در گردش مجموعه زندگى شخص و روابط با دیگران، نقش خاصى را ایفا مىکنند و اگر با نگاهى همه جانبه به زندگى انسان در دنیا نگریسته شود وجود همه نیروها و غرایز تعریف شده و نمایانگر هندسه مستحکم نظام هستى است. البته چه بسا از نیروى شهوت و غضب، سوء استفادههاى فراوانى شود و فتنهها و آشوبها بر پا گردد. اما مىتوان گفت: براى شکلگیرى خوبان و آشکار شدن چهره زیبایىها، لازم است هزینههاى آن نیز پرداخت شود؛ چنان که بر استحصال چند مثقال طلاى زرین، لازم است چندین تن سنگهاى معدن در سوز و گداز کوره برافروخته شوند و براى دستیابى به یک رگه الماس، باید میلیونها سال فسیلها تحت فشارهاى مختلف قرار بگیرند، که از فرآیند آنها «الماسى» به فعلیت برسد. جامعه انسانى نیز از این قاعده کلى در نظام دنیا مستثنى نیست. ازاینرو براى به فعلیت رسیدن خوبان و پیدایى اولیاى خدا، باید همگان در آن همه فراز و نشیب دنیا قرار بگیرند؛ چنان که براى پیدایى تعدادى فرهیختگان دانش، باید آن همه مدارس و مراکز آموزشى راهاندازى شود و هزینههاى بسیارى پرداخت گردد. البته در مسیر پیدایش طلا و الماس و شناخته شدن برترینهاى علم و معرفت، هر کدام به مقدارى در مسیر قرار گرفتهاند، بهرهاى از وجود و لذتى از زیبایىها بردهاند و مقام و درجهاى از علم و معرفت کسب کردهاند. بنابراین اینگونه نیست که همه چیز و همگان فداى تعداد محدودى شده باشد؛ بلکه هر کس در جایگاه خودش و به مقدار تلاش خودش نقشى ایفا مىکند و در برابر آن از دستمزدهاى مادى و لذتهاى روحى و معنوى در دنیا و آخرت بهرهمند مىشود. این همان تجلى «حکمت» خداوند است که هندسه کلان نظام دنیا را بر آن بنیان نهاده است. البته براساس عدالت خود هر کس را به اندازه استعداد و امکانات او مورد سؤال قرار مىدهد. تا اینجا با نگاهى کلان از آغاز تا فرجام، درباره وضعیت زندگى در دنیا پاسخى کوتاه مطرح شد و از این راه اصل وجود غرایز در انسان -که دو چهره زشت و زیبا دارند توجیه منطقى پیدا کرد. اگر چه بسیارى از انسانها گرفتار چهره زشت آن شدهاند و در این باره نقطه ضعف دارند؛ اما این هزینههایى است که باید براى شکلگیرى نظام زندگى دنیا و هدفمندى آن، پرداخته شود. البته با چشمانداز شخصى و اجتماعى درباره غریزه جنسى، باید گفت: سرکشى این غریزه یا فروکشى آن و یا کنترل آن، هر کدام وابسته به زمینهها و عواملى است که فاکتورهاى مهم آن، اراده انسان و برنامهریزى شخصى او -از قبیل خواب و خوراک و خیال…- است و همچنین وابسته به برنامهریزىهاى کلان فرهنگى، اجتماعى جامعه مىباشد؛ به گونهاى که بستر هنجارها هر چه بیشتر گسترانیده شود و زمینههاى ناهنجارى هر چه زودتر برچیده شود. براى توضیح بیشتر در این باره به چند نکته اشاره مىشود: 1. اینکه «خداوند انسان را از ناحیه غریزه جنسى و دیگر غرایز آسیبپذیر آفریده» تعبیر دقیقى نیست. خداوند انسان را با دو دسته کنش و واکنش نیرومند (معنوى و مادى) آفریده است و این خود انسان است که مىتواند با تکیه بر اراده نیرومندى که خداوند به اوداده است، حکم هر یک از آنها را بر دیگرى غلبه دهد و به پیروى یا سرپیچى از هر کدام اقدام کند. بنابراین آسیبپذیرى انسان تابع خواست و اراده او است. بنابراین آنچه مستقیماً به کار خدا مربوط مىشود، قرار دادن چنین غریزه نیرومندى است، نه آسیبپذیرى انسان. 2. شاید گفته شود: سؤال اصلى همین بود که چرا خداوند چنین نیرو و توانمندى دوسویه را در انسان قرار داده است؟ آیا نمىشد تنها توانایى بر انجام دادن خوبىها را داشته باشیم؟ گفتنى است: معناى قدرت و توانمندى همین است که انسان در دو جهت مخالف، امکان فعالیت داشته باشد و در غیر این صورت قدرت و توانمندى معنا نداشت. ازاینرو انتساب حدوث زیبایى به هر کس و اثبات قابلیت و لیاقت براى هر چیز، آن گاه معنا دارد که او توانایى بر انجام زشتى و قدرت رهایى از انجام مسؤولیت را داشته باشید. 3. نکته مهمتر آنکه شکلگیرى خوبان و بدان انجام نمىپذیرد؛ مگر با وجود غرایزى همچون شهوت و غضب که داراى دو چهره خوبى و بدى مىباشند و ظرفیت وجودى ما ساخته و پرداخته نمىشود؛ مگر آنکه در کنار عقل و قلب، داراى نیروى شهوت و غضب نیز باشیم تا لیاقت راهیابى به بهشت را پیدا کنیم و یا با نگونبختى جهنم را براى خود بسازیم؛ زیرا بهشت و جهنم ما باید با گذر از این دنیا ساخته شود و شکل بگیرد. ازاینرو به عنوان یک اصل کلیدى گفته مىشود: «دنیا محل حدوث و اثبات قالیتهاست و آخرت جایگاه ظهور و ثبات قابلیتها است». به عبارت دیگر، دنیا بستر «شدن»ها است و آخرت استقرار در «شده»ها است. لذا اینگونه نیست که «درجات بهشتى» یا «درکات جهنمى» ما، از قبل ساخته شده باشد؛ بلکه باید آن را بسازیم و ساخته شدن آن وابسته به وجود نیروهاى شهوت و غضب در کنار عقل و قلب است. 4. چهره زیبایىها آنگاه آشکارتر مىشود که در کنار زشتىها قرار گیرد و هنر مردان خدا، آنگاه بیشتر جلوهگر مىشود که با سستعنصران و آلودگان به شهوت مقایسه شوند و در برابر حقستیزان قرار گیرند. ازاینرو با نگاهى کلان به زندگى انسانها، وجود شهوت و غضب در تجلى زیبایىها و حتى به فعلیت رساندن خوبان نقش موثرى دارد. 5. در پایان شاید گفته شود با وجود اینکه بیشتر انسانها در برابر غرایز جنسى و خشم خود نقطه ضعف دارند، آیا سزاوار بودخداوند این غرایز را در انسان قرار دهد؟! در پاسخ گوییم: اگر چه زمینههاى فساد فراوان است و دغدغه آن بسیارى از جوانان را آزرده مىکند؛ اما خروش شهوت و برافروختگى غضب، در برابر عزم و اراده جوانان و جواندلان نه تنها قابل فروکشى است؛ بلکه حتى با یک بار ایستادگى در برابر شهوت، مىتوان همچون یوسف و ابنسیرین به مقامات دست یافت و از رسوایىها دور ماند. خاطره خوش آن تجربه نورانى در زندگى آدمى ماندگار خواهد شد؛ به طورى که در صحنههاى بعدى بسیار آسانتر مىتواند بحرانها را پشت سر بگذرد و شاید این تجربه براى خود شما نیز اتفاق افتاده باشد. در این مسیر لطف خداوند و امدادهاى غیبى او نیز همیشه همراه و راهگشاست: H}«والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین»{H؛ «و کسانى که در راه ما کوشیدهاند به یقین راههاى خود را بر آنان مىنماییم و در حقیقت خدا با نیکوکاران است».