شناخت و درمان حسادت
پرسش : چگونه مىتوان حسادت را از خود دور ساخت؟
پاسخ : T}شناخت و درمان حسد{T ابتدا باید فرق بین «غبطه» و «حسادت» روشن گردد. «حسادت» آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت شود و آرزوى از بین رفتن آن را داشته باشد. اما در «غبطه»، انسان از نداشتن خود آزرده خاطر است؛ نه از بهرهمندى دیگران. در نتیجه آرزو یا تلاش نمىکند که نعمت از دیگرى سلب گردد؛ بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و دعا و تلاش مىکند که خود نیز به آن برسد. معمولاً در نعمتهاى عبادى و معنوى، مِثلِ حالِ خوش در نماز و سجده نسبت به دیگران، حالت غبطه به انسان دست مىدهد. درمان حسد، دو رکن اساسى دارد: درمان نظرى؛ (شناخت ابعاد و نتایج آن در دنیا و آخرت) و درمان عملى. T}یک. درمان نظرى{T درمان نظرى حسد زمینهها و ابعاد مختلفى دارد؛ از جمله: 1-1. شناسایى ریشهها، علل و عوامل پدید آورنده و رشد دهنده حسد؛ 1-2. گستره، انواع و اشکال بروز حسد؛ 1-3. زیانهاى فردى و اجتماعى حسد؛ 1-4. انگارهها و دانستههایى که تأثیر مستقیم در درمان حسد و یا کاهش آثار آن دارند. اکنون به اختصار پارهاى از آنچه به این بخش مربوط است بیان مىشود:V}جهت آگاهى بیشتر نگا: صدر، سید رضا، حسد، (قم: بوستان کتاب، چاپ سوم 1382)، صص 211 – 290.{V الف. حسد، نه تنها زیانى براى شخص مورد حسد (محسود) ندارد؛ بلکه چه بسا به نفع او و به ضرر حسود است؛ زیرا به فرض که حسادت دیگران موجب غیبت یا تهمت او شود؛ این کار باعث از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنها توسط حسود نیز مىگردد. در حالى که انسان خردمند، هیچ گاه ضرر خود را نمىخواهد و چه ضررى بالاتر از حسدورزى! ب. خداوند بنابر حکمت بالغه خود، نظام جهان را به گونهاى قرار داده است که انسانها از جهاتى – چون استعداد، قیافه، مال، خانواده و … – با یکدیگر تفاوتهایى داشته باشند. یکى از حکمتهاى این مسئله، امتحان و ابتلایى است که باید برقرار باشد. اگر آدمى حقیقت این مطلب را درک کند و به عمق آن دست یابد، آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد؛ چرا که همه این موهبتها و تفاوتها را به جهت جریان حرکت زندگى و فلسفهاى که وراى آن است، مىداند. افزون بر آن این نکته را در نظر دارد که هر نعمتى مسئولیتهاى سنگینى نیز در پى دارد و تحمل هر کاستى و صبورى در برابر هر مشکلى، پاداشهاى بزرگى به ارمغان مىآورد. ج. توجه به معاد و نعمتها و درجات والاى پرهیزگاران در قیامت و آخرت، آدمى را از چشم دوختن به متاع دنیا باز مىدارد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبرصلى الله علیه وآله مىفرماید: A}«لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ» {A؛V}حجر(15)، آیه 88.{V «چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى دادهایم [ براى امتحان]، بازگیر و بر اینان اندوه مخور». اگر آدمى به حقیقت، معناى A}«و رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى»{A؛V} «و [ بدان که ]روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است»، طه (20)، آیه 131.{V را دریابد، دیگر چشم به امکانات و برخوردارىهاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت. به گفته حافظ : P}نقد عمرت ببر و غصه دنیا به گزاف{E}گر شب و روز در این قصه مشکل باشى{P P}گرچه راهیست پر از بیم زما تا بر دوست{E}رفتن آسان بود ار واقف منزل باشى{P د. بسیارى از نعمتهایى که به دیگران مىرسد، جنبه اختصاصى ندارد و با تلاش و کوشش، همراه با درایت و بینش مىتوان بهتر از آن را نیز فراچنگ آورد. بنابراین راه رشد، ترقّى و تعالى بسته نیست؛ لیکن باید واقعبینانه راه آن را شناخت و در جهت آن اقدامات لازم را به عمل آورد. T}دو. درمان عملى{T بدون درمان عملى و تلاش و مجاهدت براى ریشه کنى بیمارى خطرناک حسد، نمىتوان سلامت نفس از این صفت ناپسند انتظار کشید. از این رو کاربست شیوههاى عملى در این راستا ضرورى و اجتنابناپذیر است. پارهاى از این روشها عبارت است از: 2-1. رفتار مخالف: عمل بر ضد مقتضاى حسد در گفتار و کردار؛ مانند: تواضع، خیرخواهى، خدمت به دیگران، شاد شدن از رسیدن خیر به دیگران و ریشه کنى حسد از طریق نابود کردن خباثتهاى نفسانى (مانند تکبر، ریاست طلبى، دنیا خواهى و … ). آیه اللَّه صدر به استناد سخن پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله: «هنگامى که رشک ورزیدى، در پى آن مرو»V}«اذا حسدت فلاتبع»، بحارالانوار، ج 74، ص 153 و ص 122.{V مىنویسد: «آنچه که حسود در مقام عمل باید انجام دهد، چیزى است که در آغاز بر او بسیار تلخ و ناگوار مىباشد. البته دارو تلخ است؛ ولى سرانجام شیرین دارد. حسود باید آنچه را دلش مىخواهد، نکند. براى مثال اگر دلش مىخواهد که از کسى بدگویى کند و رسوایش سازد، دهان خود را ببندد و دندان بر جگر بگذارد و کلمهاى بر زبان نراند؛ اگر آزردن کسى را مىخواهد، او را نیازارد؛ اگر مىخواهد براى نابودى یا سرنگونى کسى به وسایلى متشبث شود، نشود و به طور کلى خواسته دل را زیر پا بگذارد».V}صدر، سیدرضا، حسد، صص 298 – 299.{V این روش وقتى به کمال مىرسد که به جاى پیروى از حسد، شخصى عکس آن عمل کند. به عنوان مثال نسبت به کسى که به او رشک مىبرد، خوبى کند؛ از خوبىهاى او نزد دیگران سخن بگوید؛ در حق او دعا کند و از صمیم قلب از خداوند بخواهد که نعمتهایش را بر آن شخص افزون گرداند. 2-2. یادکرد نعمتها: هرگاه از متنعّم بودن شخصى ناراحت و آزارده شد، باید متذکر نعمتهایى شود که خداوند به خود او داده است؛ چرا که خداى کریم هیچ فردى را محروم از همه نعمتها نمىکند. همچنین اگر در زندگى خود گرفتار مشکلاتى است، باید افرادى را به یاد آورد که مشکلات بیشترى نسبت به خود دارند. 2-3. تقویت عقل: انسان باید عقل خود را با عمل تقویت کند. اگر آدمى از نیروى عقل و خرد به خوبى استمداد جوید و آن را بر دیگر قواى خود، حاکم و از آن پیروى کند؛ به تدریج تقویت خواهد شد و هراندازه به آن پشت و بر خلاف رهنمودهاى عقل عمل کند، به تضعیف آن پرداخته است. یکى از راههاى تقویت عقل، گسترش معارف دین و پیروى دقیق از رهنمودهاى پیامبران است؛ زیرا تعالیم آنان بازگشاینده گنجینههاى خرد است: H}«و یثیروا لهم دفائن العقول»{H؛V}بحارالانوار، ج 11، ص 60؛ نیز، نهجالبلاغه، خطبه 1.{V. 2-4. تبدیل حسد به غبطه: علت اصلى «حسد»، ناراحتى انسان از عدم موفقیت خویش است؛ یعنى، چرا او پیشرفت نکرده و دیگرى رشد خوبى کرده است. حسود به جاى تلاش براى رشد خویش، مىخواهد رشد دیگرى را متوقف کند. حال اگر انسان توجه کند که شکست دیگرى، هیچ کمک و سودى براى او ندارد؛ بلکه چه بسا مشکلاتى نیز به بار مىآورد، در این صورت راه درست را انتخاب مىکند و به جاى تخریب دیگران، مىکوشد خود را مانند آنان به موفقیت برساند. این حالت انسان (غبطه)، نه تنها بد نیست؛ بلکه موجب رشد و ترقّى او مىگردد. بنابراین مىتوان با تبدیل حسد به غبطه، راه رشد و ترقّى را بر خود باز نمود و از آثار منفى آن در امان ماند. 2-5. خوشبینى: یکى از آفات حسد این است که باعث مىشود شخص حسود، به خوبىها و درستکارىهاى دیگران با سوء ظن نگریسته و آن را حمل بر ریاکارى، عوام فریبى و…مىکند و به تخریب چهره مردم مىپردازد. درمان حسد، عمل بر ضد این حالات و نگرش خوش بینانه و برخورد دوستانه و صمیمانه با دیگران است. 2-6. دعا: تضرع و درخواست از خداوند، در پیراستن نفس از آلودگىها – از جمله حسد – بسیار مفید و سودمند است. از جمله دعاهایى که در تصفیه نفس و پالایش آن تأثیر به سزایى دارد، دعاى شریف «مکارم الاخلاق» از صحیفه سجادیه مىباشد. 2-7. تلقین: تلقین یکى از راههاى پیراستن نفس از صفات ناپسند است. کار بست این روش با مخاطب قرار دادن خود، تأثیر زیادى دارد. بدین سان هر گاه شرارههاى حسد در دل زبانه کشید، شخص مىتواند قدرى در خود تأمل کند؛ سپس بگوید: «نه، من دیگر چنین نیستم»، «من دیگر خوب شدهام»، «من از حسد نفرت دارم و ریشه شیطانى حسد را از وجود خود کندهام» و «اى شیطان! از من دور شو که دیگر مرا با تو کارى نیست».V}جهت آگاهى بیشتر نگا: صدر، سید رضا، همان صص 291-304.{