چرا باید همه از مراجع تقلید کنند
پرسش : تقلید به معناى رجوع جاهل به عالم است. علت اینکه مجتهدان تقلید را بر مردم واجب کردهاند، این است که مردم را جاهل و بىسواد مىدانند. همین نکته باعث مىشود قشر تحصیل کرده هرگز سراغ تقلید نرود و بگویند که اسلام، دین فطرى بوده و امر فطرى همگانى است نه تخصصى، پس چه ضرورتى دارد که حتما به مجتهد رجوع شود؟
پاسخ : اولاً: اینکه تقلید، رجوع جاهل به عالم است، هیچ بار منفى براى مقلد ندارد؛ زیرا جاهل در اینجا به معناى جاهل نسبى و کسى است که در مسائل شرعى، مجتهد و کارشناس نیست، گرچه خودش در مسائل دیگرى متخصص و کارشناس باشد، و یا حتّى در مسائل فقهى از آگاهى نسبى خوبى برخوردار باشد. خودِ مجتهدین نیز در مسائل دیگر به متخصص رجوع مىکنند و این را از باب رجوع جاهل به عالم و اهل خبره مىدانند. نمونه بارز آن حضرت امام خمینى بود که پزشک معالج ایشان گفت: تا به حال کسى را ندیدهام که این قدر در درمان، مطیع پزشک باشد. مردم به طورى عادى، در زندگى روزمره خود، هر جا به کارى نیاز پیدا کنند که تخصص کافى را در آن ندارند، به متخصص و خبره آن کار رجوع مىکنند. پزشک براى تعمیر ماشین خود به مکانیک رجوع مىکند و مهندس براى درمان به پزشک و هیچ یک از آنها، جهل خود را در آن زمینه، اهانت به خود حساب نمىکنند؛ زیرا رجوع به خبره یعنى دنبال علم و تخصصِ متخصصان رفتن. در جهان امروز، تحقیق در همه علوم براى یک نفر کارى است غیر ممکن و غیر ضرورى. امروز اکثر قریب به اتّفاق روحانیون در مسائل شرعى تقلید مىکنند؛ زیرا یا هنوز مقدمات اجتهاد را تحصیل نکردهاند، و یا نیازى به آن احساس نمىکنند، و وقت خود را در تخصصهاى دیگر علوم دینى صرف کردهاند. ثانیاً: اینکه گفته شد: «مجتهدان تقلید را بر مردم واجب کردهاند»، از دو جهت باطل است: 1. لزوم تقلید از مسائلى نیست که فتواى مجتهد در آن، براى مقلد سودمند باشد، زیرا لزوم تقلید مسألهاى است عقلى که هر عاقلى آن را درمىیابد. پس اصل لزوم تقلید، تقلیدى نیست. آرى، فروعات تقلید، مانند بقاى بر تقلید میت و امثال آن، از مسائل تقلیدى است. مکلف پس از آنکه خودش در مساله لزوم یا جواز تقلید به نتیجه رسید و از مجتهدى تقلید کرد، فتاواى او براى مکلف اعتبار پیدا مىکند. 2. آیات و روایات به لزوم تقلید دستور دادهاند، مانند آیه A}«فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» {A؛ V}نحل(16)، آیه 42 – انبیا(21)، آیه 7.{V «اگر نمىدانید از آگاهان بپرسید» و سخن امام صادق(ع): H}«و امّا من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه، مخالفا لهواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه» {H؛ V}حر عاملى، وسائل الشیعه، ج 18، ص 94.{V «هر کس از فقهاى امّت ما که نفس خود را مواظبت کند و از دینش پاسدارى نماید، با هواى نفس مخالفت و فرمان مولاى خود را اطاعت کند؛ سزاوار است که عوام از او تقلید کنند». به نظر مىرسد، تبلیغ این فکر که علماى دین مردم را جاهل به حساب مىآورند و امثال آن، از تبلیغات سوء کسانى است که مىخواهند میان مردم و علماى دین فاصله ایجاد کنند.