در مباحث فکری چه نویسندگانی مورد اعتماد هستند
پرسش : در مسائل فکرى، نگاشتهها و مکتوبات چه نویسندگانى و با چه ویژگىهایى قابل اعتماد و قبول است؟
پاسخ : در مباحث فکرى بطور عام، مىتوان از نگاشتهها و مکتوبات نویسندگانى سودجست که درصد قابل قبولى از ویژگىهاى ذیل را داشته باشند. ناگفته نماند که برخى از مباحث نظرى، علاوه بر ویژگىهاى شمارش شده ذیل، باید داراى خصایص دیگرى نیز باشند که مىتوان از آن به «خصوصیتهاى خاص» نام برد؛ اما به دلیل آنکه پرسش به صورت مطلق در باب مسائل فکرى است، ما نیز تنها به «خصوصیتهاى عام» اشاره مىکنیم. T}1- حقیقتجویى. {T نویسندهاى که در پى یافتن حقیقت است، در حد امکان از تأویل آراء و تفسیر به رأى دیدگاهها مصون بوده، مىکوشد تا پیشفرضهاى ذهنى و سلایق شخصى و تعصبات عقیدتى را در فهم مطالب و تحلیل آنها دخیل نگرداند. نویسنده حقیقتجو، مىکوشد صداقت و امانت را در نقل اندیشهها رعایت کند و سخن خود را چه در ابطال نظرهاى دیگران و چه در اثبات دیدگاههاى خود، به دلایل موجه و معقول، مستند سازد. T}2- عقلمدارى.{T نویسندهاى قابل اعتماد است که براى یافتن و تبیین حقیقت، تابع محض دلیل و برهان باشد و حتى بالاتر، از خوانندگان خود انتظار داشته باشد که با برهان و دلیل سخنان و آراء او را بپذیرند و مقلّد محض گفتههاى او نباشد؛ همچون شیخ شهاب الدین سهروردى از فیلسوفان و عرفاء بزرگ اسلامى که در مجموعه نگاشتههاى خود مىگوید: «از من و غیر من تقلید مکنید، معیار پذیرش کلام، برهان و دلیل است». V}یحیى سهروردى، شهاب الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج اول، ص 121.{V البته کاملاً واضح است که این عقلمدارى رهیده از تقلید، در حوزه خود باید به کارگرفته شود؛ یعنى، در عرصه مباحث نظرى و مثلاً در مباحث دینى در ساحت اصول دین؛ اما در حوزه مسائل تقلیدى – که اصل آن یعنى «تقلید» نیز با دلیل عقلى مبرهن و مستدل گشته است – این مطلب معنا ندارد؛ چنان که مقصود شیخ اشراق نیز عدم جواز تقلید در مسائل نظرى و اصول آن مىباشد. T}3- متخصص.{T به دلیل پدید آمدن رشتههاى گوناگون در عرصه علم و گسترش کمى و کیفى این رشتهها، دیگر نمىتوان به نوشتار نویسندگانى اعتماد کرد که تنها با یک سلسله اطلاعات عمومى از برخى مباحث، مقاله یا کتاب مىنویسند. با توجه به گستره علوم و شاخه شاخه شدن آن در هر ساحتى باید به کتابى مراجعه کرد که نویسنده آن در آن حوزه خاص از اطلاعات لازم و کافى برخوردار باشد. T}4- آزاداندیشى.{T نویسندهاى قابل اعتماد است که در برخورد با دانش اندیشمندان، علاوه بر استفاده از فکر اندیشه آنان، مقلد محض نباشد؛ بلکه با کمال احترام به زحمات آنها، وجود خطا و اشتباه را در دیدگاه ایشان محتمل دانسته و آنها را مصون از خطا نداند. چنین نویسندهاى، با فکر رهیده از هر گونه تعصب و تقلید؛ و تنها با آزاداندیشى در تحلیل و بررسى آراء، منصفانه نظرگاههاى خطا و غیرمدلل را به نقد کشیده و شجاعانه نظریه خود را مبرهن و مبین مىکند. ناگفته نماند، از آنجا که انسان موجودى اجتماعى است، به صورت طبیعى ملزم است که اراده خود را در اراده دیگران دخالت دهد و به بیان دیگر، اراده خود را در عرصه اجتماع با اراده دیگران شریک سازد. از این رو، باید در برابر قانونى که حدود براى ارادهها و آزادىهاى مردم معین کرده و آنها را تعدیل نموده، خضوع کند. بنابراین، نویسنده آزاداندیش به دلیل حضور فعال و زنده در فکر اجتماع، باید آزادى خود را در برابر قانون محدود سازد؛ و به بیان بهتر، اندیشههاى خود را در چارچوب قانون براى دیگران مطرح سازد. T}5- آزادمنشى.{T در عرصه نوشتن تنها آزاداندیشى کافى نیست؛ بلکه آزاد منشى نیز لازم است. نویسنده آزادمنش کسى است که در برخورد با اندیشههاى دیگران در نقد و ردّ نظریات خود، دچار جمود نشده و مىکوشد تا با رعایت اخلاق علمى و تحمل اندیشههاى دیگران، به دقت به سخنان طرف دیگر توجه نماید و در صورت موجه، منطقى و معقول بودن، آن را بپذیرد و در هنگام برخورد با دلایل ضعیف و سخنان غیرمستند، در نقد آراء خود بکوشد تا با نیکخویى و خوشگویى، اشتباهات منتقدان را خاطر نشان ساخته، افقهاى معقول دیدگاههاى خود را روشن و مبین سازد.