راه سکوت
پرسش : در چه صورتی انسان می تواند کم حرف و خوش خلق، رازدار و همیشه در حال سکوت و آرامش باشد؟
پاسخ : سکوت همواره امر مطلوبى نیست؛ بلکه گاه ضرورى است. پس بایستى سخنان را طبقهبندى کرد و در موارد لزوم سخن گفت. در موارد غیرضرورى نیز از سخن باز ایستاد؛ مثلاً اگر سخن گفتن براى هدایت کسى یا براى ابراز محبت به همسر و فرزند باشد، بسیار نیکو است. همچنین احوالپرسى از دیگران و…؛ ولى اگر سخن لغو و بیهوده و یا خداى ناکرده مشتمل بر گناه باشد، در این صورت بایستى از آن پرهیز کرد. در رابطه با کمحرفى چند نکته را مىتوان مطرح کرد: الف) پرحرفى خصلت نکوهیدهاى است و حتىالامکان تا ضرورتى پیش نیاید، نباید به سخن گفتن مبادرت ورزید؛ اما گاهى افراد در زمینه کمحرفى و سکوت، زیادهروى مىکنند. کمحرفى و سکوت بیش از حد نیز به تدریج از انسان یک موجود عبوس و منزوى مىسازد همان طورى که پرحرفى مذموم است سکوت بىمورد نیز مذموم مىباشد. گفتنى است که برخى با عنوان کمحرفى و سکوت، از ارتباط با دیگران احتراز مىکنند و کمکم به انزوا کشیده مىشوند؛ در حالىکه لازمه همکارى و تعاون، برخورد گرم و صمیمى با دیگران است. ب) در مقابل اتهامات دیگران گاهى باید سکوت کرد و گاهى نیز باید از خود دفاع نمود. ج) در محافل و برخوردها آن سکوتى ممدوح است که برخاسته از تسلط بر نفس و براى پرهیز از اتلاف وقت و پرحرفى باشد به عبارت دیگر دو سکوت داریم: سکوت از روى قدرت و سکوت از روى عجز و آن سکوتى ممدوح است که از روى قدرت باشد نه از روى عجز و ناتوانى. د) پیشنهاد مىشود که اگر تاکنون در سکوت و کمحرفى زیادهروى کردهاید، روش خود را تغییر دهید و در این وادى اعتدال و میانهروى پیشه خود کنید. کمحرفى اگر به جا باشد یک حسن است و از شرور زبان محفوظ مىماند. اما در سخنى از حضرت على(ع) آمده است: H}«لا خیر فى الصُّمت عن الحُکم کما انه لاخیر فى القول بالجهل؛{H هنگام دانایى سزاوار نیست خاموش بودن، همانطور که هنگام نادانى خیرى در گفتار نیست»، V}(نهجالبلاغه، کلمات قصار 173).{V حضرت امیر در جایى دیگر با صراحت فرمودهاند: H}«تکلّموا تعرفوا؛{H حرف بزنید تا شناخته شوید [ زیرا مرد زیر زبانش پنهان است]»، V}(همان، 3845).{V