حقوق ما نسبت به دیگران و دیگران نسبت به ما

پرسش : تکلیف من در مقابل 1-خدا 2-پیامبر و ائمه و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و3- پدر و مادر 4- بزرگترها 5-اساتید 6- ودیگران چیست؟ وآنها چه حقی بر گردن من دارند؟
پاسخ : احساسى که در شما وجود دارد. یعنى لزوم ارتباط با خدا شناخت وظیفه و تلاش در راه آن احساس مسوءولیت دربرابر دوستان و …. بسیار ارزشمند و در خور تقدیر است. اما در راستاى جامه عمل پوشیدن آنها نکاتى چند را یاد آورمى‏شود: الف) در بعد وظیفه شناسى: انسان وظایف مختلفى دارد که به یک اعتبار به سه قسمت تقسیم مى‏گردد هر چندهمه در حقیقت به همان قسم اول برمى‏گردند: 1- وظیفه در برابر خدا 2- وظیفه در برابر جامعه 3- وظیفه در برابرخود. 1- هر انسانى با توجه به این که در همه چیز وامدار خداوند است وقتى هستى او از خداست یعنى اوست که مالکما و همه متعلقات ما مى‏باشد. در نتیجه همه ما رهین منت او و موظف به وظایف تکالیف و مسوءولیت‏هایى هستیمکه او بر عهده ما نهاده است. این تکالیف همه در کتاب و سنت آمده و کارشناس دین مستقیما آنها را از منابع اولیهاستخراج و استنباط مى‏کند و دیگران نیز باید از او پیروى کنند. هم چنان که در تمام مسائل عقلایى نامتخصصین ازمتخصصان ره مى‏جویند. بنابراین بخش عظیمى از وظایف ما تقویت بعد معرفتى و خداشناسى و سپس التزام بهاحکام الهى است که یا در رساله‏هاى عملیه ذکر گردیده و یا به طرق دیگر در برخورد با مسائل مختلف مى‏توانیم ازعالمان دین حکم الهى آنها را جویا شویم. بنابراین در این جا باید در دو زمینه تقویت معارف و تعبد و عمل کار کرد. دراین زمینه کتاب‏هاى شهید مطهرى را مطالعه فرمایید. 2- در بعد اجتماعى هر یک از ما باید شرایط خود و شرایط اجتماعى را دقیقا بسنجیم. ببینیم جامعه چه نیازهایىدارد و توانایى من چه اندازه و در چه بخش‏هایى است. بنابراین هر کس به اندازه توان خود باید خدمات اجتماعىداشته باشد. توانایى در این زمینه اقسام مختلفى دارد. از توان بدنى و مالى گرفته تا کارآیى علمى و تخصصى. همه بایددر مسیر بهبود اجتماعى و خدمت به جامعه سیر یابد هر چند در پرتو آن انسان خود نیز بهره بردارى‏هاى مشروعىمى‏تواند داشته باشد. از این‏رو در این زمینه همه آگاهى‏هاى سیاسى و اجتماعى خوبى باید کسب نمود و در این زمینهباید به طور جدى تلاش کرد و هم باید گام‏هایى عملى متناسب با شرایط و توانایى‏هاى خود برداشت. 3- وظیفه در رابطه با خود آن است که هر کس باید بکوشد با اکتساب حسنات و فضایل از خود انسانى نیکو وارستهمتخلق به اخلاق الهى و پیراسته از آلودگى‏ها و رذایل بسازد. در این زمینه لازم است کتاب‏هاى اخلاقى مطالعه گردد ودر پى آن انسان تلاشى جدى براى خود سازى به عمل آورد. در کنار آن از کتاب شریف چهل حدیث امام خمینى(ره)استفاده کنید. ب) براى اینکه در مسیر اهداف و برنامه‏هاى خود بتوانید موفق باشید توصیه‏هاى زیر راهگشاست: 1- برنامه‏ریزى واقع بینانه و متناسب با ظرفیت و توانایى واقعى شما باشد. از این رو بیش از حد برنامه‏ها را سنگیننریزید. 2- در اجراى برنامه کاملا جدى و کوشا باشید و اگر در موردى سستى به خرج دادید به گونه‏اى خود را تنبیه کنید. مثلایکى از دیدارها با دوستانتان را لغو کنید و آن برنامه را عمل کنید. 3- مقدارى از اوقاتتان را براى تفریح سالم اختصاص دهید. 4- برخى از برنامه‏ها را به طور گروهى و جمع بریزید. 5- در هر هفته یک بار میزان پیشرفت برنامه‏ها را چک کنید. سعى نمایید دقیقا کاستى‏ها و نقایص را بشناسید وبرطرف کنید و موارد پیشرفت را تقویت کنید. 6- از خداوند بزرگ مدد جویید و شکر گزار توفیقات او باشید. هر کس در هر موقعیت و شرایطی که قرار دارد و با توجه به امکانات , توانایی ها و آگاهی هایش , وظیفه ای خاص و متناسب با توانمندی های خود دارد. حال هر شخصی دارای توانمندی ها, استعدادها و علایق ویژه ای است که او را از دیگران متمایز می سازد و او باید براساس آنها و نیز تکلیف شرعی , زمینه فعالیت های شغل , علمی و تحصیلی خویش را تشخیص دهد و بر طبق آن عمل کند. خداوند نیز تنها متناسب با توانایی ها و استعدادهایی که به افراد عطا فرموده است , از آنها مسوئولیت می خواهد و نه بیشتر; مثلا” کسی که ذوق علمی و یا توانایی تحصیل علم در رشته ای خاص را دارد, اید در آن زمینه تلاش کند و کسی که توان علمی بالایی ندارد و فقط دارای نیروی جسمانی زیادی است , خداوند نیز در همان محدوده و به همان اندازه از او تکلیف خواسته و فرد نیز در آن زمینه باید به فعالیت بپردازد و… لازم به ذکر است یادگیری معارف الهی برای شناخت کلی جهان (خدا, انسان و طبیعت ) و فهم دستورات دین و وظایف عملی خویش و حلال و حرام خداوند, برای هر انسانی لازم و ضروری است و شخص باید اصول دین و اعتقادات را متناسب با سطح آگاهی و درک خویش و به طور استدلالی بشناسد و در فروع دین و دستورات عملی آن به کارشناسان دین و فقهای اسلامی مراجعه کند. اما اگر کسی بخواهد به یادگیری معارف الهی از راه ورود به حوزه های علمیه و در سطح یک کارشناس و متخصص بپردازد; لازم است در ابتدا هدف , توانایی , استعداد و علاقه خود را ارزیابی کند و متناسب با آن تصمیم بگیرد. در واقع جامعه امروز ما, هم به روحانیان روشنفکر و با سواد نیاز دارد و هم به کارشناسان در دیگر حوزه های تخصصی و فنی . هم باید دین , فرهنگ , ارزش های اخلاقی و دینی جامعه به وسیله انسان های وارسته و کارشناس حفظ و نگه داری شود و هم باید با پیشرفت های تجربی و علمی روز آشنا شد تا از قافله پیشرفت و تکنولوژی امروزی عقب نماند. آنچه که وظیفه شما و دیگران را تعیین می کند, میزان توانایی است ; یعنی , مشخص کنید که استعداد شما در چه زمینه ای است ; ذوق و علاقه شما به چه حوزه و دایره ای تعلق دارد; زمینه های خانوادگی , اجتماعی شما چگونه است و… سپس براساس این مطالب , هدف و راه خود را تشخیص داده , با جدیت آن را طی نمایید. برای رسیدن به این تشخیص چه خوب است علاوه بر فکر کردن با برخی از افراد با تجربه و دلسوز – از جمله با یکی از روحانیان مورد اعتماد خود – به مشورت بپردازید تا با بصیرتی بیشتر از وضعیت کنونی و آینده , به یک تصمیم خوبی دست یابید. وظیفه فرزندان نیز عبارت است از؛ احترام به پدر و مادر و تواضع در مقابل آنها و قدردانى از زحمات آنان. حال اگر هر کدام از این‏ها وظیفه خود را انجام نداد، سبب نمى‏شود که دیگرى هم انجام وظیفه نکند. بنابراین اگر فرضا پدر شما وظیفه‏اش را نسبت به شما انجام نمى‏دهد و آن‏طور که نوشته‏اید نسبت به شما قصورى از او سر زده است، این دلیل نمى‏شود که شما نسبت به او بى‏احترامى کنید و در انجام وظایف خود کوتاهى نمایید. بنابراین بهتر است بهوسیله شخص دیگرى که هم سن و سال ایشان هست یا روحانى محل و…، ایشان را نسبت به وظایفش آگاه سازید و در هر صورت با زبان نرم و برخورد محترمانه نظر ایشان را به خودتان جلب نمایید. T}تکلیف و وظیفه در برابر اساتید{T در رساله حقوق حق استاد و معلم چنین بیان شده است: حق کسی که پرورش علمی به تو می دهد، این است که او را تعظیم کنی، و مجلس او را بزرگ شماری و خوب به او گوش دهی، و به او توجه نمایی، و در یاد گرفتن و آموختن چیزی که بدان احتیاج داری او را یاری نمایی. به این طریق که عقل و فهم خود را برای یادگرفتن جمع نمایی و تمرکز داشته باشی و چشمت را به او بدوزی و اینها جز با ترک لذت ها و کم کردن هوا و هوس ها میسر نمی گردد. باید بدانی که تو نماینده استاد و معلمت هستی در آنچه به تو آموخته ، پس باید آن را به دیگران بیاموزی و در انجام این رسالت و وظیفه خیانت نکنی. V}(رساله حقوق، حق 15){V به طور کلی وظایف دانشجو و شاگرد در برابر مربی عبارت است از: 1. ارج نهادن به استاد و تجلیل از مقام علم و دانش 2. تواضع و فروتنی در برابر او 3. نام بردن و یاد کردن از استاد با احترام و تقدیر 4. سرمشق گرفتن از او و او را مقتدا و راهبر خود دانستن 5. سپاسگزاری از ارشاد و هشدار های استاد 6. تحمل تندی و خشم استاد 7. حضور در کلاس قبل از آمدن استاد و در انتظار او ماندن 8. آراستگی ظاهری و باطنی هنگام ورود استاد 9. مزاحمت غیرضروری برای اشتغالات استاد 10. ایجاد نکردن مانع برای استراحت استاد 11. مواظبت و مراقبت از حرکات و حالات در محضر استاد 12. ملایم بودن و تلطیف صدا در پیشگاه استاد 13. رعایت لطافت و حسن بیان هنگام گفتگو با استاد 14. جبران و تدارک کمبودهای سخن استاد با اشاره های لطیف 15. رعایت ادب و نزاکت در خطاب با استاد 16. نادیده گرفتن لغزش زبانی استاد 17. پیشدستی نکردن شاگرد در پاسخ به پرسش ها در محضر استاد 18. تمرکز حواس و استماع دقیق سخنان استاد 19. تکرار نکردن پرسش های فرساینده و تلف کننده وقت و فرصت 20. سؤال کردن به جا و به موقع. V}(رجوع کنید به آداب تعلیم و تعلم در اسلام، نگارش: دکتر سیدمحمد باقر حجتی، ص 316 و نیز تفسیر نمونه، ج 12، ص 521، تحت عنوان، ادب شاگرد و استاد){V در مورد حقوق دیگران مثل حقوق همسر و فرزندان و اقوام و همسایه و رفیق و … به رساله حقوق امام زین العابدین(ع) مراجعه نمایید.

دکمه بازگشت به بالا