حفظ همه جانبه پایدار و هویت دینی و ملی
پرسش : در جهان بهم پیوسته امروز چگونه می توان با پرهیز از نقشهای جهانی و دستیابی به پیشرفت همه جانبه و پایدار هویت دینی و ملی خود را حفظ کرد؟
پاسخ : «بشر حافى» V}از عرفا و صلحاى معروف دوران گذشته{V.) گوید: از بازار بغداد مىگذشتم یکى را هزار تازیانه بزدند که آه نمىکرد. آنگاه او را به زندان بردند. از پى وى رفتم پرسیدم این زخم بهرچه بود؟ گفت از بهر آن که شیفتهى عشقم! گفتم: چرا زارى نکردى تا تخفیف دهند: گفت: معشوقم به نظاره بود! به مشاهدهى معشوق چنان مستغرق بودم که پرواى آزار بدن نداشتم. گفتم: آن دم که به دیدار بزرگترین معشوق رسیده بودى چون بودى؟ همان دم نعرهاى زد و جان نثار این سخن کرد( V}کشفالاسرار، ج 1، خواجه عبدالله انصارى، ص 64{V). A}یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم الى الله مرجعکم جمیعا{A اى کسانى که ایمان آوردهاید مراقب خود باشید، شما مسؤول خویشتنید، اگر شما هدایت یافتید گمراهى دیگران، اعم از نیاکان یا دوستان، لطمهاى به شما نخواهد زد بازگشت همه به سوى خداوند است (V}مائده، آیه 105{V). آرى هر آنچه را که به دقت و درستى مىدانید به آن عمل کنید و اگر در این مسیر چنانچه خللى ایجاد شد بدانید که از پارهاى اصول چشم پوشیدهاید. هر چه هست در درون است. بیاییم و تصمیم بگیریم چهار مهارت دینى را چهار ستون زندگى خود سازیم: 1- مهارت خویشتندارى در شرایط نابهنجار: گاه نیروهاى هنجارشکن در درون انسان سکّاندار هدایت انسان به مقصد میل خود مىشوند (هواى نفس) ایستادگی انسان در برابر اینگونه فشارهاى غیر سازگار با فطرت انسانى، در خوشبختى ابدى انسان نقش بنیادى دارد. گاه فضاى درونى انسان بر اثر فشارهاى نوعى خواسته، مانند: ریاست طلبى، مال دوستى یا شهوت جنسى، توفانى مىشود. خویشتندارى مهارتى است که اگر به دست آید لنگر کشتى وجود مىگردد و مانع از غرق در توفان ناملایمات، بازگشت به گمراهى و یا رفتن به مقصد نامعلوم و ناخواسته خواهد شد. در این جایگاه است که امام على(ع) خویشتندارى را سرآمد همه خوبىها خواندهاند( V}غررالحکم، ح 1168{V.) و آن را موجب مصونیت روح انسان و دور داشتن آن از پستىها() دانستهاند. در آموزههاى دینى ما، قناعت و راضى بودن به موجودى، دورى از چشمداشت نا به جا و افزون طلبىهاى بى اساس، منشأ پیدایش مهارت خویشتندارى معرفى شده است. کاهش اندوهها، راحتى، بهرهمندى و آسایش، بخشندگى و پاکیزگى عمل و خشنودى پروردگار از بهرههاى مهارت خویشتندارى است. 2- مهارت در «مدارا با دیگران»: خداوند همانگونه که صورتها را متفاوت آفریده است، سیرتها و ویژگىهاى باطنى افراد را نیز یکسان نیافریده است. با رشد جسمى و روحى یک فرد، کنشها و واکنشهاى متفاوتى را در رفتار او مشاهده مىکنیم که گاه با اعتقادات و گاه با رفتار، تفاوت دارد و گاه این تفاوت به حد تضاد و رویارویى مىرسد. براى رسیدن به یک زندگى مدنى و تحقق اهداف یک جامعه پیشرفته، باید امورى چند را سرمشق خود قرار دهیم. اول این که: بدانیم همه انسانها جز معصومین(ع) ناقصاند؛ از این رو باید با «حرکت» به سوى کمال سیر کنند. دوم این که: نگرشها و روشها در گسترهى زندگى اجتماعى متفاوت است. سوم این که: در حرکتهاى علمى و عملى، پندارها و رفتارهاى مشترک و غیرمشترکى وجود دارند و مىتوان با تکیه بر اصول و مبانى مشترک، زندگى سالمى را بر اساس آن نقاط مشترک بنا نهیم( V}آل عمران، آیه 64: «قل یا اهلالکتاب تعالوا الى کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله؛ بیایید تا بر گرد آنچه بین ما و شما مشترک است جمع شویم{V.) و با آسانگیرى در امورى که به اصول، زیان نمىرساند و با چشم پوشى از خطاهاى دیگران و تغافل از امور جزئى و بىاهمیت، «با هم» و «براى هم» زندگى کنیم. از اهمیت مداراست که راهنمایان راستین اسلامى، مدارا کردن با مردم را «نیمى از ایمان» و «میوهى خرد» و «سلامت دین و دنیا» و «مانع از بروز اختلافات و کشمکشها» V}غررالحکم، ح 4629 و 5610 و 8539{V.) دانستهاند. مداراى با دیگران ثمرات بسیارى از کرامتهاى انسانى و اخلاقى در بر دارد که معاشرت نیکو، همبستگى ، امنیت اجتماعى، اعتماد عمومى و.. از آن جملهاند. 3- مهارت در «عبرت آموزى و استفاده از تجربه دیگران» V}نامه 31 نهجالبلاغه را با دقت و تأمل و نیز به صورت مداوم و به تدریج بخوانید{V.) : خوشبخت چه کسى است؟ خوشبخت کسى است که از تجربههاى دیگران استفاده کند و پند گیرد. مىدانیم که انسان فقط و فقط یک بار حق زندگى کردن در این دنیا را دارد. درسآموزى و عبرتگیرى از رویدادهاى گذشته، یکى از مهمترین مهارتهاى زندگى است. گاه انسان ادبآموز مکتب تاریخ مىشود و الگوهایى راستین براى حیات دنیوى خود برمىگزیند و زندگى خویش را دور از شکستهاى گذشته و امید دستیابى به موفقیتهاى گذشتگان سامان مىدهد. هر حرکت و رفتارى که نمادى از نزدیکى و دورى به سمت پروردگار است، به عنوان تجربه و آگاهى آماده استفاده انسان، توسط قرآن و عترت پیامبر(ص) بیان شده است و آنچه که انسان از بدو تولد خود تا قیامت به آن نیاز دارد، توسط ثقل اکبر و ثقل اصغر معرفى و تبیین گردیده است( V}«یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعا لکم لما یحییکم»، (انفال، آیه 24){V). عبرتآموزى و استفاده از تجربه دیگران و به عبارت کلىتر «الگوگیرى» فوایدى را به بار مىنشاند که مصونیت از لغزش و خطا یکى از مهمترین آنها و رسیدن به خوشبختى از دیگر فواید آن است. 4- مهارت در «تفکر». فکر فرایندى ذهنى است که نادانسته را به دانش تبدیل مىکند و در نتیجه این فرآیند بینایى، بصیرت و آگاهى به دست مىآید. اندیشیدن مهارتى است براى پایدار کردن آموختهها و یافتن گمگشتهها. اندیشه صاف، انسان را از تاریکىهاى خیالات و اوهام، به روشنایى علم و یقین رهنمون مىشود. اندیشیدن در عظمت خداوند و جهان آفرینش، اندیشیدن در نیکىها و در مطالب علمى و دینى، همچون آینهى صافى است که حقایق شفافى را به ما مىنمایاند. در فرهنگ اهلبیت(ع) تفکر را پدر و مادر همه خوبىها شمردهاند؛ یعنى، اگر انسان از دانستههاى قطعى خود به سمت نادانستهها برود، به حق خواهد رسید و هیچگاه بر مرکب باطل نخواهد نشست تا او را در وادى هلاکت بیفکند( V}بحار، ج 78، ص 379{V.) و نیز تفکر را از موارد «عبادت» دانسته و یک ساعت آن را برابر یا بهتر از سالها() عبادت معرفى کردهاند. درباره ابوذر غفارى نقل شده است که بیشتر عبادت ابوذر، تفکر بوده V}همان، ج 71، ص 327{V. است: P}چشم دل باز کن که جان بینى{E}آنچه نادیدنى است آن بینى{P P}گر به اقلیم عشق روى آرى{E}همه آفاق گلستان بینى{P P}آنچه بینى دلت همان خواهد{E}وانچه خواهد دلت همان بینى{P P}دل هر ذرهیى که بشکافى{E}آفتابیش در میان بینى{P P}جان گدازى اگر به آتش عشق{E}عشق را کیمیاى جان بینى{P P}از مضیق جهات درگذرى{E}وسعت ملک لامکان بینى{P P}آنچه نشنیده گوشت آن شنوى{E}وآنچه نادیده چشمت آن بینى{P P}تا به جایى رساندت که یکى{E}از جهان و جهانیان بینى{P P}با یکى عشق ورزد از دل و جان{E}تا به عینالیقین عیان بینى{P P}که یکى هست و هیچ نیست جز او{E}وحده لا اله الا هو{P V}(هاتف اصفهانى) {V در این آیه شریفه تدبر بسیار کنید A}والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین{Aآنها که براى رسیدن به خداوند تلاش و کوشش کنند خداوند به طور حتم ایشان را به راه خود هدایت مىنماید خداوند همراه و یار و یاور نیکوکاران است( V}عنکبوت، آیه 69{V). امروز که ارتباطات جهانی بسیار گسترده است و بلکه مطالعه سیر زندگی بشری نشان می دهد که ارتباطات، زندگی اجتماعی روز به روز گسترده تر و پیچیده تر شده است. بنابراین نه امروز که آن قدر ارتباط جهان وسیع و پیچیده و نزدیک شده است که از آن به دهکده جهانی یاد می کنند و نه هیچ زمان دیگر، لازم نیست در حالت انزوای اجتماعی بسر بریم بلکه زندگی اجتماعی توجیه عقلانی دارد بلکه یک ضرورت است و نه یک توصیه. اما نکته مهم همان است که در سخن شما بدان اشاره شده و آن نیل به پیشرفت همه جانبه و پایدار و حفظ هویت دینی و ملی است به نظر می رسد سفارش قرآن کریم در این زمینه بهترین چاره را باشد که مختصر بدان اشاره می کنیم: 1. تلاش برای شکوفایی استعدادها و کسب بالاترین حد آمادگی آن چنان که هیچ قدرت مستکبر و تجاوزگری به خود جرئت تهاجم و رویارویی به ما را ندهد. A}«و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه»{A ؛ V}(انفال، 61){V و این کسب قدرت اولا همه جانبه است و ثانیا انسان دوستانه و با هدف مقدس باز دارندگی دشمن از فکر تجاوز و سلطه گری است. یکی از ابعادی که باید تلاش مضاعف شود در مسائل دینی و انسان شناسی دینی است که متأسفانه زیاد مشاهده می شود که جوانان ما علیرغم همه سرمایه های مادی و معنوی آن را نادیده می انگارند و دچار خودباختگی و بحران هویت می شوند. 2. تهذیب نفس و تعهد. سلامت جامعه اسلامی و تقوای همه اقشار آنان مخصوصا نسل جوان مانع بروز بحران های بزرگ اخلاقی و سیاسی و اجتماعی می شود.