تا چه اندازه رابطه دختر و پسر اشکال ندارد

پرسش : . دانشجویی هستم به سن 20 سال . به نظر شما داشتن دوست دختر در چه محدوده ای عیبی ندارد.
پاسخ : دوست گرامی , قبل از اینکه به این سؤال پاسخ گوئیم و از چگونگی و کم و کیف اعتماد به دیگران سخن بگوئیم باید به این مسئله پرداخته شود که آیا ارتباط با دیگری بخصوص جنس مخالف به چه منظور و هدفی شکل گرفته است؟ و محتوای رابطه چیست ؟ اگر این رابطه یک رابطه ی آموزشی و به منظور تعلیم و تعلم است شرائط خاص آموزش را می طلبد و اگر رابطه اقتصادی جهت داد و ستد و خرید و فروش و نظایر آن است خصوصیات خاص دیگری را لازم دارد و همینطور دیگر روابط که محتوای رابطه امر دیگری است , همان محتوا, تعیین کننده ی ویژگی های لازم جهت ارتباط با طرف مقابل خواهد بود و هر کدام باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد, اما اگر «خود رابطه» و «ارتباط با دیگری» به عنوان یک هدف مطرح باشد و اینکه در دوران جوانی انسان نیاز دارد با دیگری ارتباط داشته باشد و هم راز و هم سخنی داشته باشد در این صورت ابتدا باید بررسی شود که آیا اصولا” ارتباط با جنس مخالف عرفا”, عقلا” و شرعا” مقبول و مطلوب و صحیح است یا نه ؟ با نگاهی به آموخته های دینی و تجارب افراد با تجربه و حتی با اندکی دقت و تأمل در فطرت سلیم و پاک خود در خواهیم یافت که اصل ارتباط با جنس مخالف به عنوان یک هدف و داشتن رابطه با وی , مطلوب و معقول و مشروع نیست . قرآن هم زنان را از داشتن رابطه ی پنهانی با مردان نهی کرده است و هم مردان را از داشتن ارتباط با زنان منع نموده است . البته به این معنا نیست که هر گونه ارتباطی با جنس مخالف ممنوع است بلکه ارتباط با جنس مخالف به منظور «صرف رابطه داشتن» و هم سخن بودن با وی به عنوان یک دوست مورد نهی عقل و شرع و عرف واقع شده است . وقتی امیرالموئمنین(ع) می فرماید: من به زنان جوان سلام نمی کنم و از داشتن یک رابطه ی بسیار کوتاه و اندک اکراه دارد چگونه می توان ما انسان های عادی به خود چنین اجازه ای بدهیم که از تعمیق ارتباط با جنس مخالف سخن به میان آوریم . البته گاهی برای اموری همچون ازدواج و مقدمات آن و آشنایی دختر و پسر با یکدیگر قبل از ازدواج لازم است دو جوان در جلساتی به بررسی وضعیت اخلاقی , اجتماعی و خانوادگی همدیگر بپردازند و بهتر بتوانند زندگی مشترک آینده ی خود را پایه ریزی کنند که در این مورد هم , باید دختر و پسر این ارتباطها و روابط کلامی را تحت اشراف و اطلاع خانواده های خود انجام دهند که از هر گونه شائبه ای مصون باشند. چه اینکه به تجربه ثابت شده در بسیاری موارد تحت پوشش آشنایی قبل از ازدواج , جوانان در دام های خطرناکی گرفتار شده اند و پاکی و صفای دوران جوانی خود را از دست داده اند و پس از چندی جز افسوس چیزی را به دنبال نداشته است . با توجه به شرایط خاص دوران جوانی , لازم است برادران و خواهران روابط خود را از نظر کمی و کیفی دقیقا” تحت کنترل قرار دهند و در سطح ضرورت حفظ کنند پیدایش علایق و الفت ها – هر چند غیر اختیاری است – ولی مبادی و شیوه های هدایت آن اختیاری است . بنابراین حتی الامکان باید کوشید علایقی که سرانجام معلوم و مشخصی ندارد, پدید نیاید و اگر پدید آمد, دو راه وجود دارد: 1- یا آنکه در صورت امکان انسان با بررسی ها و مشورت های لازم آن را در جهت صحیح و مشروع مانند ازدواج هدایت کند. 2- در صورت عدم امکان ازدواج حتی الامکان با آن مقابله و مبارزه کند و از چنگال آن بگریزد, زیرا در غیر این صورت ممکن است انسان را گرفتار خطرات و گرفتاری های دنیوی و اخروی سازد. همچنانکه بارها و بارها تجربه شده حوادث ناخوشایندی در پی خواهد داشت , به ویژه لطمه بیشتر را دخترها می خورند. وقتی باب صحبت باز شد کم کم روابط بیشتر و بیشتر می شود تا می رسد به آن چیزهائی که خودشان هم باور نمی کردند. روزی آگه شوی از حال دلم ای صیاد که به کنج قفسم نیست بجز مشت پری در حالی که اگر از همان اول بر اساس مقررات عقل و شرع گام بر می داشتند و قاطعانه خود را کنترل می کردند, نه با چشم به نگاه نامشروع , و نه با زبان به صحبت و سخنان فریبنده نمی پرداختند, آن سرنوشت را پیدا نمی کردند. به هر حال آنچه از انبیائ و اندیشمندان و افراد مجرب روزگار برای ما در این مورد بیان شد, همه بخاطر مصلحت و سعادت و از روی دلسوزی بوده است . مبادا آنها را دست کم بگیرید. . بنابراین , توصیه اکید ما این است که : اولا”, اگر ضرورتی ایجاب نمی کند حتی الامکان چنین روابطی با نامحرم برقرار نشود . اینکه در احکام شرعی می فرمایند در غیر ضرورت مثلا” مکروه است مرد با زن هم صحبت شود, مخصوصا” مرد و زن جوان , به این دلیل است که چه بسا همین هم صحبت شدنها, غرایز جنسی افراد را تحریک کند و یک الفت و محبت شهوانی بین مرد و زن ایجاد گردد و نقطه آغازی برای غوطه ور شدن در انحراف و فاسد شود. در هر حال انسان باید دقیقا” درون خود را بکاود و باطنش را عمیقا” مطالعه کند که مثلا” صحبت کردن با افراد نامحرم چه ضرورتی برای او دارد. ثانیا”: در صورت ناچاری و ضرورت , روابط با نامحرم تا آنجا که به شکستن حریم احکام الهی منجر نشود, اشکالی ندارد.

دکمه بازگشت به بالا