راههای بالا بردن تمرکز
پرسش : در آیین اسلام چه راههایی برای افزایش قدرت و توانمندی های ذهنی و بالا بودن تمرکز وجود دارد؟
پاسخ : پاسخ به این سؤال در دو بخش خلاصه می شود. در قسمت اول به راه های رشد و افزایش توانمندی های ذهنی و هوشی پرداخته می شود. در قسمت دوم به مسأله تمرکز فکر. براساس مطالعات جدید روانشناختی رشد هوش و توانمندی های ذهنی متأثر از دو گروه عوامل وراثتی و محیطی است هر چند تأثیر این دو عامل در همه موارد یکسان نیست؛ یعنی در برخی موارد، عوامل ارثی در رشد هوش نقش تعیین کننده دارد و شرایط محیطی به عنوان عوامل فرعی و زمینه ساز عمل می کند و در پاره ای موارد عوامل محیطی نقش اصلی را دارند. ما در اینجا از دیدگاه روایات به پاره ای از شرایط و عوامل محیطی که در فرایند رشد و تکامل هوش نقش عمده ای ایفا می کند از «کتاب روانشناسی رشد (2) از دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» می پردازیم: 1. اندیشه درباره علم و حکمت و گفتار و رفتار عالمانه و حکیمانه: تفکر، عقل را شکوفا می سازد و موجب می شود تا انسان دقت و کنجکاوی خود را همواره به کار اندازد، هوشمندانه فکر کند و اندیشمندانه سخن بگوید. تلاش پیگیر انسان در این خصوص، وی را به همنشینی با عالمان و حکیمان و یا به گفتار و نوشتار آنان سوق می دهد که این امر به سهم خود انسان را در گسترش دادن به دامنه دانستنی ها و درک حقایق علوم یاری می دهد و این در واقع به مفهوم شکوفایی عقل و خرد است که روایات به آن اشاره دارد. امام صادق(ع): «کثره النظر فی العلم یفتح العقل» V}(بحارالانوار، ج 1، ص 159). {V «کثره النظر فی الحکمه تلقح العقل» V}(همان، ج 78، ص 247). {V 2. اشتغال به تحصیل و دانش: بدون تردید نقش آموزش در پرورش استعدادها، اهمیت بسیار بالایی دارد. اشتغال به تحصیل موجب می شودتا ذهن انسان از رکود و خمودی رهایی یابد و به شکوفایی واقعی نائل شود. چه بسیار افراد خوش استعدادی که به دلیل فراهم نبودن شرایط تحصیل و یا اهمیت ندادن به آن، استعدادهایشان به خمودی گراییده است و در مقابل، چه بسیار افرادی که از ابتدا، هوش سرشاری ندارند اما در پرتو تحصیل و یادگیری، همان استعداد ناچیز خود را شکوفا ساخته و به نتایج پرباری دست یافته اند. حضرت علی(ع): «انک موزون بعقلک فزکه بالعلم» V} (غرر الحکم، تحقیق درایتی، ص 53).{V 3. اشتغال به تعلیم و تدریس: حضرت علی(ع): «اعون الاشیاء علی تزکیه العقل التعلیم» V} (میزان الحکمه، ج 6، ص 426).{V این نکته نیز بدیهی است و قابل تجربه و اثبات که هر اندازه انسان به تعلیم آموخته ها و اندوخته های ذهنی خویش بیشتر اهمیت دهد، عقل او پیراسته تر و زمینه پرورش و شکوفایی آن بیشتر فراهم می شود؛ زیرا در هر نوبت تعلیم و تدریس بر نکات جدیدی واقف شده که قبلا از آنها بی اطلاع بوده است و اگر این امر به طور پیوسته دنبال شود، پس از چندی استعداد عقلانی انسان چندین برابر می شود. 4. پرهیز از مسائل بی اهمیت و کم اهمیت: حضرت علی(ع): «بترک مالا یعنیک یتم لک العقل» V}(همان، ص 427). {V یکی از عوامل پرورش هوش و بهره برداری از استعدادهای هوشی این است که از پرداختن به موضوعات کم اهمیت اجتناب ورزیم و در هر زمینه ای که هوش را به کار می گیریم، به منظور بالندگی و پیشرفت هر چه بهتر هوش و بهره برداری و نتیجه گیری هر چه سریعتر از آن، فعالیت های ذهنی را در جهت صحیح و مشخصی که متناسب با موضوع مورد نظر باشد، متمرکز سازیم. در غیر این صورت ذهن به پراکندگی و آشفتگی دچار می شود و در نتیجه پیشرفتی حاصل نمی کند. 5. مهرورزی نسبت به انسان نادان و تلاش برای رفع جهالت او: حضرت علی(ع): «من أوکد اسباب العقل رحمه الجاهل» V} (همان، ص 426).{V تلاش به منظور جهالت زدایی از جامعه، گذشته از آثار سودمند عاطفی و اخلاقی که به دنبال دارد، در واقع نتایج پرباری را نیز نصیب شخصی می سازد که بر انجام دادن این امر مهم همت گماشته است. شخص دانا و خردمند، بدون این که مغرور به دانش و استعداد خویش شود، آن را در مسیر خدمت به دیگران واز جمله زدودن غبار جهالت از جاهلان به کار می گیرد. وی قبل از هر اقدامی به فکر فرو می رود تا منطقی ترین و سالمترین راه مبارزه با جهل را انتخاب کند و با انتخاب عاقلانه ترین راه، تا آنجا که توان دارد می کوشد نادان را از جهالتی که گرفتارش شده برهاند. تمام این تلاش ها که از حس نوع دوستی و ابراز علاقه و مهر و محبت به همنوع سرچشمه می گیرد، فرایندی را تشکیل می دهد که هسته مرکزی آن، فعالیت پیوسته و مکرر اندیشه و خرد آدمی است؛ فعالیتی که به تعبیر روایت می تواند از با ثبات ترین عوامل رشد و شکوفایی هوش به شمار آید. لازم به ذکر است با سیری در روایات می توان به گروهی از عوامل منفی مؤثر در هوش پی می بریم که می توان آنها را به عنوان موانع و یا آفات هوش طبقه بندی کرد که برخی از آنها عبارتند از: 1. هوسرانی و توجه به خواست های نفسانی. حضرت علی(ع) می فرماید: «هوای نفس، دشمن عقل و هوش انسان است» V} (الحیاه، ج 1، ص 155).{V 2. خودپسندی. حضرت علی(ع) می فرماید: «خود پسندی موجب تباهی عقل می شود و هر کس که به خویشتن ببالد و مغرور گردد در حقیقت عقل خود را ضایع کرده است» V} (بحارالانوار، ج 72، ص 317).{V 3. تکبر. امام باقر(ع) می فرماید: «به هر اندازه که انسان به کبر و غرور مبتلا باشد از میزان هوشمندی اش کاسته می شود V} (بحارالانوار، ج 78، ص 186).{V اما نسبت به بخش دوم سؤال و راه کارهای بالا بردن تمرکز فکر و مبارزه با عوامل منفی و آفات آن به عرضتان می رسانیم که: «عدم تمرکز حواس»، موضوعى است که بسیارى از جوانان از آن رنج مىبرند و دلایل مختلف و متعددى دارد. همان طور که خود مىدانید، تمرکز حواس در هر کارى از جمله مطالعه و درس خواندن – از ضروریات قطعى است. تمرکز حواس، حالتى ذهنى و روانى است که در آن حالت، تمام قواى حسى، روانى و فکرى انسان روى موضوع خاصى متمرکز مىشود و تضمین کننده امر یادگیرى و انجام صحیح کارها و رهایى از خطرات احتمالى است. به هر حال در یک جمعبندى کلى، مىتوان گفت: بیشتر افراد به دلایل عمده زیر، با عدم تمرکز فکر و حواس مواجه مىشوند: 1. کسانى که خود را به انجام دادن کار یا مطالعه درسى مجبور مىکنند؛ در حالى که تمایل درونى چندانى به آن ندارند. در این صورت تمام قواى ذهنى و روانىشان به طور خودکار از آن موضوع پرت مىشود و دچار حواسپرتى مىگردند. چنین افرادى ممکن است مدتها با بىعلاقگى کارهایى انجام مىدهند یا به دنبال درس یا رشته تحصیلى خاصى، تلاشهایى کنند و به عبارت دیگر خود را مجبور به انجام دادن آن کار یا مطالعه مىبینند. 2. فشارهاى روانى نیز از عوامل عمده تشتت فکرى است. بیشتر افراد زمانى که با مسألهاى مواجه مىشوند، اگر معتقد باشند زمان کافى براى حل آن ندارند و یا توانایى حل مسأله و کسب توفیق را در خود نبینند، دچار نگرانى و اضطراب مىشوند و در نتیجه این نگرانىها، ترس از شکست، افکار منفى عدم اعتماد به نفس و خیالبافىهاى منفىگرایانه، توان عمل و ابتکار و خلاقیت را از آنان سلب مىکند و به جاى اینکه روى موضوع خاص تمرکز کنند، بر ترس و احتمال شکست خود تمرکز مىکنند و یأس و ناامیدى بر آنها چیره شده و موجب حواسپرتى مىشود. 3. گاهى برخى حوادث و اتفاقات، فضاى روانى فرد را دچار اختلال مىکند (نظیر آنچه در زندگى شخصى، تحصیلى، خانوادگى، اجتماعى و اقتصادى و… رخ مىدهد)، امکان تمرکز حواس را از بین مىبرد. 4. گاهى عدم رعایت بهداشت مطالعه و اصول و قوانین آن و بهره نگرفتن از روش مناسب مطالعه، باعث خستگى جسمى و روانى شده و آمادگى روانى لازم براى مطالعه و درس خواندن از بین مىبرد. در نتیجه احساس بىعلاقگى و به دنبال آن عدم تمرکز حواس بر او مستولى مىشود. 5. تکثر و تعدد فعالیتهاى فرد مخصوصا اگر در توان انسان نباشد، باعث عدم تمرکز حواس مىشود. T} راههاى مقابله با عوامل حواسپرتى:{T براى مقابله با هر یک از عوامل فوق که هر کدام به گونهاى مانع تمرکز حواس مىشود – باید به راهکار خاص و مناسب با آن توجه نمود. در عین حال نکات زیر مىتواند به عنوان راهکارهاى کلى، مؤثر واقع شود: 1. در ابتدا و قبل از هر چیز، براى تمام فعالیتهاى درسى و غیردرسى برنامهریزى کنید. اوقات شبانهروز را در یک جدول زمانبندى شده از هنگام بیدارى تا موقع خواب، یادداشت نموده و براى هر کارى، زمان خاصى و مناسب آن را معین نمایید، سعى کنید طبق همان برنامه تنظیم شده به انجام دادن همان فعالیت مشخص (کلاس، مطالعه، استراحت، عبادت، ورزش و…) بپردازید. حتى زمان معین و مشخصى را در طول روز، براى اندیشیدن درباره موضوعات مختلف با تخیلات و افکار مزاحم، اختصاص دهید. این کار حداقل دو فایده مهم دارد: الف. نظم و انضباط در تمام فعالیتها حتى در اندیشهها و افکارتان – راه پیدا مىکند که خود بسیار ارزشمند است. ب. اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین، به سراغتان آمد و باعث حواسپرتى شما شد، مىتوانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در این باره، فلان زمان خاص و معین است. تأکید مىکنیم براى هر کار و فعالیتى وقت مشخص معین کنید و در آن وقت به هیچ امرى غیر از آن کار نپردازید. 2. اصول و قوانین لازم براى یک مطالعه سودمند را بشناسید و آن را به دقت رعایت فرمایید. ما نیز در اینجا به چند مورد اشاره مىکنیم: الف. با مد نظر قرار دادن هدف خویش از مطالعه و درس خواندن، احساس نیاز به مطالعه را در خودتان شعلهور سازید. ب. به هنگام مطالعه یا حضور در کلاس، از افکار ناامیدکننده، کسل کننده و غیرمنطقى بپرهیزید و همواره امید، قدرت و توانایى را در ذهن خود حفظ کنید. ج. همیشه براى مطالعه یا سر کلاس، کاغذ و قلمى داشته باشید و نتبردارى کنید یا خلاصهاى از مطالب را یادداشت کنید تا در فضاى روانى درس و مطالعه قرار داشته باشید، نه اینکه به دنبال افکار و ذهنیات خود باشید. د. با پیشمطالعه وارد کلاس شوید و پرسشهایى که درباره درس به ذهنتان مىرسد، بلافاصله از استاد بپرسید و به خود اجازه ندهید سؤال مطرح شده، ذهنتان را به خود مشغول دارد و به تدریج از فضاى روانى کلاس خارج شوید. با این روش ساده، مىتوانید فرایند تدریجى و محتواى درسى کلاس را پىگیرى کنید و خود را در فضاى درسى یا مطالعه قرار دهید. ه. زمان و مکان مطالعه، باید از نظر فیزیکى و روانى از شرایط مناسب برخوردار باشد و هرگونه عاملى را که مىتواند باعث حواسپرتى شود (نظیر سر و صداها، سرما و گرما، نور کم یا خیلى شدید و…) از محیط مطالعه خود حذف کنید. 3. در صورتى که تعدد کارها و فعالیتهاى غیردرسى، باعث عدم تمرکز مىشود، آنها را به حداقل ممکن برسانید و به خود بگویید: در این دوره و زمان، مهمترین وظیفه و کار من مطالعه و درسخواندن و ارتقاى سطح علمى است و فعالیتهاى جانبى متعدد، مزاحم وظیفه اصلى من است. 4. اگر مشکلات شخصى، اجتماعى، خانوادگى و… باعث عدم تمرکز حواستان مىشود؛ بدانید که: الف. زندگى فردى هیچکس، خالى از مشکل نیست و ذهن هیچ فردى خالى محض نیست. از طرف دیگر با صرف فکر کردن و مشغولیت ذهنى درباره چنین مشکلاتى، هیچ دردى دوا نخواهد شد. پس به خود تلقین کنید که هنگام درس یا مطالعه، ذهن خود را از آن مسائل برهانید. ب. به هنگام مزاحمت آن افکار، به خود قول بدهید در این باره خواهم اندیشید (و زمانى را براى این کار در شبانهروز اختصاص دهید). ج. در صورت امکان به اتفاق یکى از دوستان خود، مطالعه یا مباحثه کنید. 5. در صورتى که موضوع یا موضوعات خاص و محدودى، باعث حواسپرتى شما مىشود، به دنبال راه حل مناسب آن باشید؛ چرا که آن موضوع خاص، در حکم علت عدم تمرکز حواس شما است. پس براى مقابله با آن باید ابتدا علت و عامل اصلى را شناسایى کنید و در پى حذف یا تقلیل آن برآیید، ولى اگر موضوعات متعدد مختلف باعث حواسپرتى مىشود. به نکات چهارگانه بالا توجه نمایید. 6. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: – تقویت و تمرکز فکر، ترجمه هوشیار – رزم آزما، انتشارات سپنج – اسرار تمرکز فکر، علی اکبر محمدزاده، انتشارات طلایه