چرا خداوند حاجات انسان ها را سریع اجابت نمیکند
پرسش : چرا خداوند بعضى حاجات انسان را به سرعت اجابت نمىکند؟
پاسخ : رسول گرامی اسلام فرمود: هنگامی که خداوند بخواهد نیازهای بنده اش را برآورد به او اذن و توفیق دعا کردن می دهد. V}(میزان الحکمه،حدیث5583.){V P}آن یکى الله مىگفتى شبى{E}تا که شیرین مىشد از ذکرش لبى{P P}گفت شیطان: آخر اى بسیار گو!{E}این همه «الله» را «لبیک» کو؟{P P}مى نیاید یک جواب از پیش تخت{E}چند «الله» مى زنى با روى سخت{P P}او شکسته دل شد و بنهاد سر{E}دید در خواب او خضر اندر خضر{P P}گفت: «هین» از ذکر چون واماندهاى{E}چون پشیمانى از آن کش خواندهاى؟{P P}گفت: لبیکم نمىآید جواب{E}زآن همى ترسم که باشم ردّ باب{P P}گفت: آن «الله» تو «لبیک» ماست{E}و آن نیاز و سوز و دردت پیکِ ماست{P P}ترس و عشق تو کمند لطف ماست{E}زیر هر یا ربّ تو لبیکهاست{P؛ V}مثنوى، دفتر سوم.{V گفتنی است؛ آثار عمومی دعا، معنویت، نورانیت، صفا و قربی است که در قلب و روح انسان ایجاد می شود و آثار خصوصی برخی دعاها برای رفع امراض، فقر، گرفتاری و مانند آن است. به ثمر نشستن درخت دعا و نیایش را شرایطى است که بدون فراهم آمدن آن ها, اجابتی که مد نظر نیایشگر است، محقق نخواهد گشت ، آن شرایط به قرار زیر است . T}موانع اجابت دعا:{T 1. گناه : یکى از عوامل مهمى که رابطه انسان با خدای متعال را ضعیف نموده و مانع اجابت دعا می شود, نافرمانى از دستورهاى خداست. حضرت على (علیه السّلام) در دعاى کمیل چنین مى فرماید: پروردگارا! گناهانى را بر من ببخش که موجب حبس و بالا نرفتن دعا مى شوند. و در جاى دیگر از همان دعا چنین مى فرماید: اى آقا و مولاى من ! به عزتت قسم ! از تو مى خواهم که بدى کردار و رفتارم موجب پوشیده شدن دعاى من از تو نشود. امام باقر(ع) در این باره فرمود: بنده حاجتى ازخدا طلب مى کند و مقرر مى شود آن حاجت در زمانى برآورده شود; پس در این فاصله, او گناهى مرتکب مى شود و در نتیجه, خداوند مى فرماید: حاجت این بنده برآورده نشود و از آن محروم شود; چون او خشم و غضب مرا برانگیخت و همین باعث محروم شدن اوست. V}(بحار الانوار،ج73،ص329.){V 2. لقمه حرام: استفاده از درآمد حلال و پاکیزه از دیگر شرایط اجابت دعا است که امروزه بیش از هرزمان دیگر لازم است به آن توجه شود. لقمه ى حرام تا 40 روز مانع استجابت دعا مى شود. V}(بحار الانوار،ج93،ص358){V 3. قساوت قلب: همچنین گناهان زیاد که منجر به قساوت و سنگدلى مىشدند از عوامل دیگر عدم استجابت دعا مىباشد. امام صادق (ع) مىفرماید: خداوند دعایى که از قلب قسى برخاسته باشد اجابت نمىکند. V}(میزان الحکمه،ج3،ص875.){V T}عوامل اجابت دعا{T 1. معرفت به خدا گروهى خدمت پیشواى ششم امام صادق(ع) شرفیاب شدند و پرسیدند: ما دعا و نیایش مى کنیم ولى به اجابت نمى رسد؟ آن حضرت فرمود: بدین جهت است که آن کسى را که مى خوانید, نمى شناسید. V}(بحارالانوار،ج93،ص368){V رسول گرامى اسلام(ص) در مورد نقش شناخت پروردگار در اجابت دعا مى فرماید: اگر خداوند را به شایستگى معرفتش مى شناختید, با دعایتان مى توانستید کوه را از جاى بکنید… V}(المیزان،ج2،ص43.){V 2. حضور قلب : دعا یعنى درخواست از خداى متعال براى برآورده ساختن حاجتى و طبیعى است که این ارتباط در صورتى مؤثر واقع مىشود که باطن انسان متوجه خدای متعال باشد و تضرع به پیشگاه او شکل بگیرد و انسان فقط خدا را مؤثر در امور بداند. رسول اکرم (ص) مىفرماید، بدانید که خداوند دعائى که از قلب غافل برخاسته باشد قبول نمىکند. V}(میزان الحکمه،حدیث5606.){V 3. رعایت زمان مناسب : در همه اوقات و همه لحظات زندگى, نیایش براى ما امکان پذیر است, زیرا همیشه روزنه هایى از دیوارهاى این جهان کهنسال, بربى نهایت باز است و ما از رصدگاه این کالبد خاکى, مى توانیم آن سوى جهان را نظاره کنیم. سرودنیایش که از اعماق جان برمىآید و به خاموشى اشتیاق دارد; شاید روح انسانى درخاموشى مطلق راز دیگرى احساس مى کند; آرى لذت نیایش شبانگاهى, لذت وصف ناپذیرى دارد; شاید در آن هنگام که تاریکى مطلق فضاى پیرامون ما را در برمى گیرد, روشنایى آن دریچه اسرارآمیز, روشن تر و نمودارتر مى گردد. V}(نیایش امام حسین(ع)در عرفات،ص11.){V در آیات صحیفه آسمانى و روایات توصیه شده است که هرگاه نسیم رحمت الهى وزیدن گرفت و انسان احساس کرد دلش میل به سخن گفتن با خدا دارد, نیایش کند. علاوه برآن, زمان هایى نیز در آیات و روایات به عنوان وقت هاى مناسب براى نیایش سفارش شده است; از جمله بعد از اقامه نماز, شب و روز جمعه, نیمه شب, از سحر تا طلوع آفتاب, هنگام بارش باران, هنگام تلاوت قرآن و اذان. در این لحظات امید به استجابت بیشتر است. 4. پیوستگی یاد خدا: شکى نیست که انسان ها همواره نیازمند لطف هاى پروردگار هستند و زمانى نیست که از ذات اقدس خداوندى بى نیاز باشند. به همین جهت مى بایست انسان درتمامى حالات; خوشى و ناخوشى, سلامت وکسالت, همواره به یادخدا باشد. امام صادق(ع) فرمود: هرکسى که در همه حال به دعا مشغول باشد, دعاى او در هنگام گرفتارى به استجابت نزدیک تر است; چون فرشتگان در هنگام بلا مى گویند: این صداى آشنایى است; و دعاى او در آسمان در پرده و حجاب نخواهد بود; در حالى که اگر انسان تنها در گرفتارىها پروردگار را بخواند, دعا و نیایش از اجابت دورتر است; چون فرشتگان مى گویند: این صداى ناآشنایى است. 5. امید واری به خداوند: دعا کننده باید با امید و اطمینان کامل دعا کند و نه با شک و تردید و سوءظن . در دعاى ابى حمزه ثمالى چنین مى خوانیم: بارلها! مى دانم که توبراى کسى که به توامیدوار است در مقام و موضع اجابت هستى . و در اعمال بیست و هفتم رجب چنین آمده است : پروردگارا! با دعا و خواندنى از تو تقاضا و طلب مى کنم که یک فرد امیدوار تو را آنگونه دعا کرد و تو هم او را به آرزویش رساندى. 6. اصرار و الحاح در دعا: یکى از عواملى که سبب استجابت دعا مىگردد اصرار در دعا مىباشد. خداى متعال بنا به دلائلى گاهى اوقات دعاى بنده خویش را سریعاً ا جابت نمىکند حال یا به علت گناهى که انجام داده و باید توبه کند و یا به علت عدم وجود شرایط لازم و نیاز به فرصت براى استجابت دعا از مجراى طبیعى و یا به جهت این که خداى متعال مىخواهد بندهاش ارتباط خود را با او بیشتر کند و به درگاه او توجه زیادتر داشته باشد بنابراین اصرار در دعا خود مىتواند عاملى در استجابت دعا محسوب شود. و خود اصرار ورزیدن در دعا موجب خوشنودى خداوند متعال است. امام باقر (ع) مىفرماید: بدرستى که خداوند متعال کراهت دارد از اصرار مردم نسبت به یکدیگر براى اداى حاجات در حالى که آن را براى خود دوست دارد. V}(میزان الحکمه،ج2،ص880.){V و نیز مىفرماید: به خدا قسم اصرار نمىورزد بنده مؤمن بر خداوند متعال براى حاجتى مگر این که آن را برآورده مىسازد. V}(میزان الحکمه،ج2،ص880.).{V رسول اکرم (ص) مىفرماید:خداى متعال درخواستکننده را دوست دارد. V}(میزان الحکمه،ج2،ص880.){V بنابراین اصرار در دعا به پیشگاه الهى گذشته از اینکه موجب برآورده شدن حاجت مىشود. فى نفسه امرى مطلوب و مورد عنایت خداوند متعال مىباشد بدین جهت هیچگاه نباید از تأخیر در استجابت دعا دلگیر و نا امید شویم. پیامبر اسلام (ص) مىفرماید: خدا رحمت کند بندهاى را که از خداوند متعال حاجتى را درخواست کند و بر آن اصرار بورزد. چه حاجتش برآورده شود و چه برآورده نگردد. V}(میزان الحکمه،ج2،ص880.){V به اجابت نرسیدن دعا هرگز نباید باعث ناامیدى از رحمت پروردگار شود; زیرا گاهى ممکن است دعاى شخص تا 20 سال به تإخیر بیافتد. V}(کافی،ج2،ص355).{V در برخى از موارد خداوند دعاى بنده را مستجاب نمى کند, چون دوست دارد صداى بنده خود را بشنود و همواره او را بردرخانه اش ببیند. V}(کافی،ج2، ص479){V P}اى بسا مخلص که نالد در دعا {E}تا رود دود خلوصش برسما{P P}پس ملایک با خدا نالند زار{E}کاى مجیب هر دعاى مستجار{P P}بنده مومن تضرع مى کند{E}او نمى داند بجز تو مستند{P P}تو عطا بیگانگان را مى دهى{E}ازتو دارد آرزو هر مشتهى{P P}حق بفرماید: نه از خوارى اوست{E}عین تإخیر عطا یارى اوست{P P}خوش همى آید مرا آواز او{E}وآن خدایا گفتن و آن راز او{P 7. رعایت ادب: رعایت آداب دعا در ارتباط موثر با خداوند نقش به سزایی دارد، در این قسمت آداب استجابت دعا که در روایات به آنها اشاره شده، ذکر مىکنیم. از جمله: 1. گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدا 2. فرستادن صلوات 3- 1 بار حداقل 3. استغفار و اظهار فروتنی و دوری از حالت طلب کاری و … . 8. برآوردن حاجت نیازمندان: خدمت به بندگان الهی، به خصوص رسیدگی به وضعیت فقراء اهل ایمان، سبب تقویت ارتباط انسان با خداوند و استجابت دعا مىگردد. طبیعى است که هر قدر اعمال نیک انسان بهتر باشد لطف الهى به او بیشتر است. 9. توسل به اولیای الهی؛ وسیله قرار دادن کسانی که می توانند میان ما و خداوند واسطه شوند، باب وسیعی دارد. هر کسی به هر مقداری که نزد خدای تعالی عزیز و آبرومند است ، می تواند وسیله انسان به درگاه الهی برای رسیدن به حاجت ها و نیازها باشد و در امر استجابت دعا وساطت نماید. برترین کسانی که از وجاهت و آبرومندی کامل نزد خداوند برخوردارند، معصومین (ع) هستند. پس از ایشان البته مقربان درگاه الهی از اهل معرفت و کمال و حتی مومنان و کسانی که اجمالا آبرومند هستند، وسیله خداوند محسوب می شوند. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «خداوند عزوجل مىفرماید: اى بندگان من! گرامىترین خلق و پرفضیلتترین آنان نزد من، محمد و برادرش على و امامان بعد از وى هستند. اینان «وسیله»ها به سوى من مىباشند. هر کس حاجتى دارد و نفعى را طالب است و یا دچار حادثهاى سخت و زیانبار گشته و برطرف شدن آن را مىخواهد، مرا به محمد و آل طاهرینش بخواند تا به نیکوترین وجه حاجت او را برآورم» V}(بحارالانوار، ج 94، ص 22، ح 20.){V پس از اینکه آدم ابوالبشر مرتکب ترک اولى شد، در مقام توبه به پیشگاه خداوند عرضه داشت: پروردگارا به حق محمد(ص) از تو مىخواهم که مرا بیامرزى… V}(مستدرک صحیحین، ج 2، ص615.){V در کتابها و مدارک معتبر اهل سنت آمده است: هرگاه قحطى و خشکسالى پیش مىآمد، عمر از طریق توسّل به عباس عموى پیامبر، طلب باران مىکرد و مىگفت: به خدا سوگند! عباس وسیله به درگاه الهى و داراى قرب و منزلت نزد او است و خدایا! ما به وسیله عموى پیغمبرمان به تو روى مىآوریم، پس سیرابمان کن» V}( اسدالغابه، ج 3، ص 165).{V عثمان بن حنیف مىگوید: روزى در محضر پیامبر اکرم(ص) بودم، حضرت به شخصى که مشکل خود را به ایشان عرضه مىکرد، شیوه دعا و توسّل را چنین تعلیم فرمود: برو وضو بساز و دو رکعت نماز به جا آور و پس از آن خداوند را با این جملات بخوان: «بارخدایا! از تو درخواست مىکنم و به تو روى مىآورم به پیامبرت، پیامبر رحمت. اى محمد! من به حق تو به سوى خدایم روى آوردهام تا حاجتم برآورده شود. خدایا! پیامبرت را در مورد من شفیع قرار ده». V}( مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138).{V T}شرایط خواسته و حاجت: {T 1. با حکمت الهى مغایرت نداشته باشد: خداى متعال بر اساس حکمت خود این عالم را طبق قوانین خاص اداره مىکند و هیچگاه، این قوانین را نقض نمىکند بنابراین استجابت دعا باید از کانال قوانین و سنن الهى جریان یابد و اگر دعایى نقض کننده این مطلب باشد مستجاب نمىشود. زیرا خداى متعال فقط کریم نیست بلکه حکیم نیز هست و هیچ صفتى از صفات او صفت دیگرش را نقض نمىکند. امام على (ع) مىفرماید خداوند سبحان حکمت خویش را نقض نمىکند بنابراین هر دعایى را مستجاب نمىسازد. V}(میزان الحکمه،ج2،ص876).{V 2. مطابق مصلحت باشد: در ضمن شمارش علل گوناگونى که باعث مىشود حاجات انسان سریعاً اجابت نشود، یکى از مهمترین آن علّتها این است که گاهى اوقات انسان از خداوند چیزهایى را درخواست مىنماید و فکر مىکند اجابت آن به نفع او مىباشد حال آن که در واقع اجابت آن درخواست به ضرر اوست. آیه 216 سوره بقره: «چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید حال آنکه خیر شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرّ شما در آن است». 10. ترک شتاب و عجله: امام صادق (ع) فرمود: همیشه مؤمن در خیر و آسایش است تا هنگامى که عجله نکند. در غیر این صورت ناامید مىشود و دعا را ترک مىکند. به درستى که بنده هنگامى که دعا مىکند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت اوست تا زمانى که او عجله نکند. V}(اصول کافی،ج2،ص474 ).{V