چکار کنم دروغ و غیبت نکنم
پرسش : من گاهی اوقات دروغ می گویم که بعد خیلی عصبی و ناراحت می شوم و یا غیبت می کنم همین طور هر بار توبه می کنم ولی باز … شما بگویید من چه کار کنم؟
پاسخ : براى پرهیز از غیبت، باید راهکارهاى زیر به دقت عمل شود: الف. شناخت ریشههاى غیبت و مبارزه با آنها: ابتدا باید ریشههاى غیبت را بشناسید، سپس با آنها مبارزه کنید. امام صادق(ع) مىفرمایند که ریشه غیبت ده گونه مىباشد که ما به تعدادى از آنها اشاره مىکنیم: 1. شفاى غضب، شخص به خشم مىآید و به وسیله غیبت خشم خود را فرو مىنشاند در واقع خشم او را به غیبت سوق مىدهد. 2. همیارى با دیگران؛ یعنى عدهاى مشغول غیبت باشند و ما به هر دلیلى آنان را کمک مىکنیم. 3. تهمت: این مورد حداقل مىتواند دو معنا داشته باشد: یک. این که شخصى به ما تهمت زند و ما هم غیبت او را بکنیم؛ مثلاً بگوییم: «اگر فلانى این عیب و آن عیب را نداشت به ما تهمت نمىزد». دو. این که ما مىخواهیم به شخصى تهمت بزنیم، ولى اوّل با غیبت، جاده را صاف مىکنیم؛ مثلاً مىگوییم: «فلانى چنین حرف زشتى را زد. اصلاً او آدم بد زبان و کینهتوزى است». 4. سوء ظن، 5. حسد، 6. سخریه (میزان الحکمه، ج 7، ص 348، روایت 15229) پس باید ابتدا غیبت را ریشهیابى کنید، سپس با شیوههاى مناسب، ریشه غیبت را از بین ببرید. ب. تفکر در آیات و روایات مذمت غیبت: باید هر روز این آیات و روایات را به قصد پندگیرى مطالعه کنید. هرگز گذرا و بى تأمل نگذرید؛ این مطالعه کم و مستمر، به مرور زمان، مذمت غیبت را از اعتقاد به باور تبدیل مىکند و وقتى باور آمد، جرأت بر غیبت یا از بین مىرود و یا کم مىگردد. ج. تفکر در مرگ: بنابر روایات، اندیشیدن به مرگ، براى تهذیب و خودسازى بسیار سودمند است. انسان مرگ اندیش، نه تنها از گناه دست مىکشد، بلکه از تجملات و زواید دنیا نیز متنفر مىشود. د. ترک زمینه غیبت: گاهى دوستان خاص، حرفهایى خاص، مجلسى خاص یا… زمینه غیبت کردن یا شنیدن آن را فراهم مىکنند. اگر نمىتوانید از غیبت نهى کنید و یا با زیرکانه مسیر حرفها را عوض کنید، باید چنین محیطهایى راترک کنید و گرنه غیبت کردن برایتان عادى مىشود. ه. مراقبه و محاسبه: پیش از سخن گفتن بر آنچه مىخواهید بگویید، دقت و تأمل کنید اگر غیبت است، ترک کنید. این مراقبه را باید تا وقتى انجام دهید که غیبت ترک شود. شبانگاه به محاسبه بپردازید. اگر غیبتى از شما صادر نشده است، خدا را شاکر باشید و اگر ـ پناه بر خدا ـ غیبتى کردهاید، هم براى خود و هم براى غیبت شونده استغفار کنید و دوباره تصمیم بر ترک غیبت بگیرید. در آخر تأکید مىکنیم که این راهکارها را دقیقا به کار گیرید تا به نتیجه مطلوب برسید و گرنه بدون عمل بهترین راهکارها هم عقیم مىماند. در پایان چه خوب است برای این که شناخت بیشتری در زمینه این دو گناه داشته باشیم به نکات و مطالب زیر دقت کرده و خوب درباره آنها بیاندیشید: غیبت و دروغ از گناهان کبیره است و کسى که اینها را ترک نمىکند در واقع پایه اعتقاد او به توحید و معاد سست است؛ وگرنه چنانچه کسى معتقد باشد که همه چیز بشر در اختیار خداست و او با اندک اشارهاى مىتواند انسان را از هستى ساقط کند و نیز به همه کارها و گفتارهاى وى آگاهى دارد و همه را ضبط مىکند. همچنین در روز معاد به همه این اعمال رسیدگى مىکند و سر مویى از قلم نمىافتد و براى گناهکاران واهل غیبت و دروغ عقوبت شدید آماده کرده است و… باز چگونه جرأت بر غیبت و دروغ پیدا مىکند؟! در روایتى آمده است: غیبت از زنا بدتر است و وقتى علتش را از امام معصوم(ع) سؤال مىکنند، مىفرماید: چون آدم زناکار با توبه بخشیده مىشود؛ ولى آدمى که غیبت مىکند تا رضایت آن شخص غیبت شده را فراهم نکند توبه او پذیرفته نمىشود؛ مگر در جایى که اگر بخواهد رضایت طرف را حاصل کند، فساد بیشترى مثل خونریزى پیش آید که در این صورت لازم نیست به طرف بگوید؛ بلکه باید براى آن شخص طلب مغفرت کند. همچنین در حدیثى آمده است: «آدمى که غیبت مىکند اگر با توبه و حاصل کردن رضایت صاحب غیبت بمیرد، آخرین کسى است که وارد بهشت مىشود و اگر بدون توبه بمیرد اولین کسى است که داخل جهنم مىشود». در رابطه با دروغ نیز در روایت آمده است: «کلید همه گناهان دو چیز است: یکى دروغ و دیگرى شراب». همچنین از امام سؤال شد که آیا ممکن است مؤمن بعضى از گناهان مثل زنا، قمار و شرابخوارى را انجام دهد؟ امام مىفرماید: بلى ممکن است. و وقتى سؤال مىشود که آیا ممکن است مؤمن دروغ بگوید؟ امام(ع) مىفرمایند: نه ممکن نیست، براى این که دروغگویى با ایمان به خدا سازگار نیست. دروغگویى نه تنها گناهى است که هر انسانى به فطرت خود آن را زشت مىشمارد و در نهایت موجب رسوایى انسان مىشود. بلکه توفیق کسب ایمان را از انسان مىگیرد. حضرت على(ع) در این مورد مىفرمایند: «بنده مزه ایمان را نمىچشد مگر اینکه دروغگویى را رها کند؛ چه دروغ جدى و چه شوخى» (اصول کافى ج 2 ص 340) مىتوان گفت که انسان با شناخت عیب خود به نیمه راه درمان آن رسیده است. ضمنا لازم به ذکر است مبارزه با رذائل اخلاقی نیازمند تلاش مضاعف و همیشگی است و به همین دلیل است که به آن جهاد اکبر گفته اند و هرگاه مرتکب غیبت یا دروغی شدید نباید احساس یأس و ناامیدی کنید و از توبه کردن و اظهار پشیمانی، مأیوس شوید زیرا خود این اظهار یأس، مشکل را مضاعف می کند، بنابراین نباید خسته شد و اگر پس از هر توبه ای مجددا ناخودآگاه و یا از روی غفلت دچار خلاف شدید توصیه شده ایم باز هم اظهار پشیمانی کنیم و از کرده خود توبه نماییم. انسان مؤمن کسی نیست که اصلا گناه نکند، مؤمن کسی است که اگر غفلتا گناهی مرتکب شد بلافاصله توبه کند که الحمدلله این روحیه در شما زنده است و این نشان دهنده نور ایمان است. آنچه در این باره باید بیشتر بر آن تأکید ورزیم آن است که؛ همه گناهان , در این دنیا قابل اصلاح و جبران و در نتیجه قابل بخشش و آمرزش الهی است در این میان نقش توبه در بازگشایی در سعادت و قرار گرفتن در مسیر حق و اصلاح عملکردهای غلط گذشته و گشودن دریچه امید به روی انسان بسیار اساسی است. بسیار می شود که از انسان در طول زندگی و به ویژه در آغاز تربیت و اصلاح نفس، لغزش هایی سر می زند، اگر درهای بازگشت به روی او بسته شود مأیوس می گردد و برای همیشه از راه می ماند و لذا در مکتب تربیتی اسلام، توبه به عنوان یک اصل تربیتی با اهمیت زیاد مطرح است و اسلام از تمام گنهکاران دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از این در وارد شوند. حضرت سجاد(ع) در مناجات تایبین از مناجات های پانزده گانه (خمسه عشر) که در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی نیز آمده است به پیشگاه خداوند چنین عرضه می دارد: خدایا! تو کسی هستی که دری به سوی عفوت بر روی بندگانت گشوده ای و نامش را توبه گذاشته ای و فرموده ای؛ بازگردید به سوی خدا و توبه خالص کنید. اکنون عذر کسانی که از ورود به این در بعد از گشایش آن غافل شوند چیست؟ در روایات به قدری بر مسأله توبه تأکید شده که در حدیثی از حضرت امام باقر(ع) می خوانیم: «ان الله تعالی اشد فرحا بتوبه عبده من رجل اضل راحلته و زاده فی لیله ظلما و فوجدها؛ خداوند از توبه بنده اش بیش از کسی که مرکب و توشه خود را در بیابان در یک شب تاریک گم کرده و سپس آن را می یابد، شاد می گردد» V} (تفسیر نمونه، ج 24، ص 295).{V و باز در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: H}«التائب من الذنب کمن لاذنب له والمقیم علی الذنب و هو مستغفر منه کالمستهزء؛ {H کسی که از گناه توبه کند، همچون کسی است که اصلا گناه نکرده است و کسی که به گناه خود ادامه دهد در حالی که استغفار می کند مانند کسی است که مسخره می کند» V} (همان، ص 296).{V امیدواریم با توجه به آنچه بیان شد بهتر و بیشتر بتوانید در مسیر رشد و کمال با موانع راه مجاهدت و تلاش کنید و از سالکین واقعی باشید.