زود رنجیدن و قهر کردن همسر
پرسش : آیا قهر کردن و زود رنجیدن در یکی از طرفین ازدواج می تواند جزء معیارهای اصلی ازدواج باشد و آیا این قضیه در زندگی آینده تاثیر دارد یا نه؟
پاسخ : یکى از زیبایىهاى اخلاقى داشتن سعه صدر و صبور بودن در برابر تندىها و بداخلاقىهاى دیگران است. داشتن اخلاق خوب گرچه در همه جا لازم است ولى در زندگى مشترک با همسر، ضرورىتر و واجبتر است. معمولاً افراد وقتى در محیط گرم و صمیمى قرار مىگیرند خوش اخلاق و مورد محبت و دوستى دیگران واقع مىشوند، ولى وقتى احساس مىکنند مورد محبت نیستند و کسى قدر آنها را نمىداند و به آنها کم لطفى و بى توجهى مىشود بداخلاق و ترشرو مىشوند. البته اولیاء خدا و افراد بسیار مؤمن اینطور نیستند، بلکه آنها در همه حال خوش اخلاقند و سعى مىکنند ناملایمات را تحمل کنند و خشم خود را فرو برند. حال با توجه به این مقدمه در پاسخ به سؤال شما چند نکته را یادآورى مىکنیم: 1. اگر کسى خود را فردى صبور و پرحوصله مىبیند و از طرفى نامزد ازدواجش را هم فردى مناسب و خوب مىداند که جز همین یک عیب مشکل دیگرى ندارد بهتر است تصمیمش را عوض نکند و با او ازدواج کند ولى اگر مشکل آن فرد جدى است و او هم تحمل ندارد و ممکن است زندگى شان هر روز منجر به دعوا و مشاجره شود، بهتر است ازدواج نکند. 2. جوانها معمولاً به دلیل بى تجربگى و خامى جوانى، ممکن است در ابتداى زندگى، تندى هایى داشته باشند و اگر کمى به آنها محبت شود و در مقابل آنها عکس العمل منفى نشان داده نشود، اخلاقشان بهتر مىشود. 3. قهر کردن و زود رنج بودن در ابتداى آشنایى یا ابتداى ازدواج گاهى به خاطر این است که فرد اعتماد کافى به محبت و وفادارى نامزد ازدواجش ندارد. اگر در مقابل این افراد سعى کنیم صبور باشیم و اعتماد آنها را به خود جلب کنیم، دست از تندى و بداخلاقى برمىدارند و عادى مىشوند. 4. یکى دیگر از علل قهر کردن افراد این است که آنها که توانایى ابراز احساسات منفى خود را به صورت شفاف و ساده ندارند و یا اینکه به آنها چنین فرصتى داده نشده، از این روى با قهر کردن و امثال آن، ناراحتى خود را نشان مىدهند. به همین خاطر ما اگر بخواهیم رنجش و قهر کردن افراد را تقلیل دهیم بهتر است در مقابل قهر کردن و زود رنجى آنها موضع تدافعى نگیریم، بلکه مستقیماً یا به صورت غیر مستقیم از آنها بخواهیم ناراحتى و احساس رنجش خود را بیان کنند تا هم بار ناراحتى از قلب آنها برداشته شود و هم ما بفهمیم اشکال کار از کجاست. ممکن است فردى در ذهن خود تفسیر غلطى از کار یا سخن ما بکند و به جاى اینکه احساس خود را به طور ساده به ما بگوید، با قهر کردن یا بداخلاقىهاى دیگر این کار را بکند؛ در این مواقع لازم است ما او را به ابراز احساساتش تشویق کنیم و علت ناراحتى او را با اصرار جویا شویم و اگر تفسیر اشتباهى از کارهاى ما در ذهن او بود، اصلاح کنیم. مطمئناً پس از مدتى همدیگر را بیشتر مىشناسیم و درک مىکنیم و در نتیجه اخلاقمان هم بهتر مىشود. 5. در ابتداى زندگى عشق و محبت بین همسران چون نهال کوچکى است که باید دائماً تغذیه شود تا رشد پیدا کرده و ریشههاى آن محکم شود، از این روى بر هر یک از همسران لازم است با انجام کارهایى که به نوعى ابراز محبت و عشق است، رابطه عاطفى بین خود و همسرشان را تقویت کنند. این کارها مىتواند گفتن کلمات محبتآمیز و زیبا چون: دوستت دارم، تو تنها عشق گمشده من هستى و… باشد و یا هدیه دادن، احترام کردم، تحسین و تشویق کردن و مانند آن باشد. در خلال همین کارهاست که احساس رنجش و ناراحتىها از بین می رود و صفا و صمیمیت در زندگى همسران حکمفرما مىشود.