اثرگذاری دانشجویان مذهبی در دانشگاه

پرسش : ما دانشجویان مذهبی چه کنیم تا بتوانیم در دانشگاه اثرگذار باشیم ؟
پاسخ : مجموعه راه کارهای فرهنگی در دانشگاه ها و بیرون از آن را می توان در دو بعد نظری و عملی مورد بررسی قرار داد. در این زمینه راه کارهایی چند پیشنهاد می شود. الف ) راه کارهای نظری و اندیشه ای: 1. شناخت دقیق عناصر اصلی فرهنگ اسلامی و شناساندن آنها به دیگران . در این زمینه لازم است پایه های فهم دینی را تبیین نموده و با نفوذ شک و ترویج شک گرایی , مبارزه شود. بهترین راه برای مبارزه با این مسأله آن است که شناخت خود و دیگران را از باورها و ارزش های دینی , فزون سازیم و به تبیین منطقی دست یابیم . مثلا” در زمینه ارزشی ها, وجود یک سلسله ارزش های ثابت و پایدار را تبیین و وجه بطلان سخنان بی پایه کسانی که ارزش ها را امور اعتباری و نیاز پرورده می دانند, آشکار سازیم , (فلسفه اخلاق و فلسفه حقوق ). هم چنین در برابر کسانی که می کوشند از میزان پای بندی مردم به اعمال شرعی بکاهند و تقید به مسائل شرعی را تضعیف کنند, ایستادگی کنیم و خود و دیگران را به عمل کردن به مسائل شرعی سوق دهیم. 2. تقویت و تثبیت هویت مذهبی و ملی دانشجویان از طریق آشنایی با تمدن افتخار آمیز اسلامی و دانشمندان نامی و نیز دستاوردهای مهم و با ارزشی تشکیل جمهوری اسلامی و… 3. برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و مشاوره به صورت شفاهی و کتبی برای حل مشکلات و شبهات عقیدتی و… . ب . راه کارها و اقدامات عملی : 1. برگزاری اردوها و سفرهای زیارتی و سیاحتی و تدارک برنامه های پرجاذبه، مفید و سالم به وسیله تشکلات فرهنگی موجود در دانشگاهها یا گروهی از دانشجویان. 2. راه اندازی مرکزی برای رسیدگی و حل مشکلات دانشجویان , مانند صندوق قرض الحسنه و دفتر مشاوره ازدواج دانشجویی و… . 3. برگزاری مراسم با شکوه نماز جماعت , دعا, مراسم مذهبی (مانند اعتکاف ) و… . 4. تهیه نشریات داخلی حاوی مطالب مفید و جذاب , ارائه فیلم های خوب و مفید و… . در پایان توجه به چند نکته ضروریست: 1. آگاهی بر ابعاد مختلف کاری که در پی انجام آن هستیم – تا انسان چیزی را به خوبی و کامل نشناسد نمی تواند آن را به شکل صحیح ترویج کند – باید اولا کار فرهنگی را برای خود تعریف کنید سپس آن را شناخته و به انجام آن مشغول شوید. 2. در هر کار از متخصصین آن کار استفاده کنید. مثلا اگر می خواهید نشریه داشته باشید – کسانی را برای این کار انتخاب کنید که در زمینه نشریه نگارش آشنایی کافی را دارند. 3. پرهیز از افراط و تفریط و شتابزدگی و سستی. 4. اهل مدارا و گذشت و ملاطفت باشید زیرا کار فرهنگی با زور و سر نیزه و تنگ نظری نمی شود. 5. صبور باشید زیرا کار فرهنگی از نظر نتیجه دیررس و در عین حال ماندگار است. کار فرهنگی با روح و شخصیت افراد سر و کار دارد و بیماری روحی مانند بیماری جسمی نیست که با چند قرص و کپسول مداوا گردد بلکه گاهی درمان آن مدت ها زمان می برد. 6. از افراد با انگیزه ای به عنوان همکار کمک بگیرید. پرانگیزه باشید و وقت گذرانی یا صرفا کسب درآمد مد نظر نباشد. 7. نمونه کاری را که می خواهید انجام دهید در مراکز دیگر مورد بررسی و ارزیابی قرار دهید و از تجربیات دیگران همواره استفاده نمایید. 8. هیچ گاه از شکست و نتیجه ندادن کارها نهراسید. 9. هر کاری با اخلاص و رعایت تقوا شروع شود ماندگار و پرثمر و با برکت خواهد بود. 10. در کارهای فرهنگی وظیفه اصلی خود را که ادامه تحصیل است فراموش نکتید. البته جامعه دانشگاهی ما ازمشکلاتی اساسی و ریشه ای رنج می برد که توجه به آنها ضروریست: 1- دانشگاه با زمینه های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ایران بیگانه است، به ویژه در حیطه علوم انسانی. 2- به طور عمده نگاه پیش زمینه ای و سخت افزارانه به علم دارد و به ایجاد تحول در شرایط فرهنگی، ارزشی، اقتصادی و محیطی جامعه کمتر توجه دارد. 3- با نهایت تأسف مرجع صلاحیت علمی را به غرب کشانده اند؟ قانون تصویب می کنند به شرطی استادیار، دانشیار می شود که مقاله ای در نشریات خارجی بنویسد و یا بیشتر به جذب فارغ التحصیلان خارج از کشور توجه می شود. 4- عدم موفقیت در انتقال فرهنگ و هویت تاریخی به دانشجو، ما هنوز هویت ایرانی و ملی خود را نمی شناسیم. یکی از رسالت های دانشگاه انتقال فرهنگ اصیل از نسل گذشته به نسل بعدی و حفظ هویت جامعه باشد تا چه اندازه شاهد ایفای این نقش مهم و کارکردهای اساسی هستیم؟ 5- خط و ربط گرفتن ازگروه های سیاسی به جای خط و ربط دادن به آنها. آرایش جناحی در مورد مسئولان دانشگاه به هیچ وجه توجیه پذیر نیست، سرنوشت دانشگاه را نباید ارتباطات سیاسی معلوم کند. بایستی تخصص، علم و شایستگی حرف اول و آخر را بزند نه اینکه هر کس به زد و بندهای سیاسی وصل شود، مقام بالاتری داشته باشد. 6- فقدان حقوق معنوی در دانشگاه، و کثرت سرقت های علمی در انواع و اقسام آن 7- فقدان رابطه مناسب با نهاد های تحقیقاتی و پژوهشی کشور و عدم رابطه تعریف شده با وزارتخانه های مربوطه و کارخانجات که در نتیجه کاربردی شدن مواد درسی دانشگاه را کم رنگ کرده و انگیزه پویایی را در دانشجویان کم کرده است. 8- عدم پیگیری مطالبات صنفی که منجر به علم سوزی و تحقیقات سوزی شده است. 9- غفلت از فلسفه تعلیم و تربیت که همان غایات و جهت های علم است.

دکمه بازگشت به بالا