از ترس ریا خیلی از کارها را انجام نمیدهم

پرسش : می خواستم در مورد مساله ریا از شما بپرسم من گاهی اوقات خیلی از کارها را انجام نمی دهم که فکر می کنم ریا می شود و می ترسم با این طرز فکر از انجام خیلی از کارها بی نصیب شوم و باز هم ریا نشود؟
پاسخ : از وجود چنین خوفى نه تنها نباید نگران باشید بلکه باید آن را قدر بدانید و از آن پاسدارى کنید. این نگرانى یکى از عوامل مبارزه با ریا است. لیکن آنچه مهم این است که نگذرید از حد تعادل خارج شود و به عکس‏العمل منفى بیانجامد. به عبارت دیگر دیگر نباید ترس از ریاموجب شود که انسان اعمال صالح را کنار گذارد چه این خود دامى شیطانى و وسوسه‏اى انحرافى است. بنابر این همواره از این عامل استفاده مثبت کنید یعنى در نیات خود دقیق شوید و نگذارید ریا در آن داخل شود. لیکن هرگز براى گریز از ریا دست از اعمال صالح هر چند در دیددیگران باشد نکشید. اگر احساس کردید این خوف از حد طبیعى تجاوز کرده و آزار دهنده است سعى کنید نسبت به آن بى‏تفاوتى نشان دهید. یعنى با خود بگویید مسأله‏اى نیست بگذار این عملم ریایى باشد و دیگران ببینند و تعریف کنند سپس با خود بگویید خوب حالا تعریف و تمجیددیگران به چه درد من مى‏خورد؟ در این صورت پوچى آن برایتان به خوبى روشن مى‏شود و به آن بى‏اعتنا مى‏شوید. فرصت را غنیمت می شماریم. اندکی بیشتر در این زمینه صحبت می کنیم. ریا از رؤیت گرفته شده و عبارت است از: طلب منزلت و مقام در دل‏هاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال. این‏گونه ریا حرام است و سبب باطل شدن عبادت مى‏شود. شخص ریاکار در بین مردم نشان مى‏دهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است. در صورتى که در حقیقت چنین نیست. باید توجه داشت که اولاً، تحقق ریا مشروط به قصد ریاست یعنى اگر قصد و نیت بر ریا نباشد، گناه نیز محسوب نمى‏شود. ثانیا، ریا وابسته به داشتن غرض از اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت، ثروت و جاه و مقام مى‏باشد. ریشه‏هاى این رذیله اخلاقى عمدتا به بینش و معرفت و شناخت فرد باز مى‏گردد. پس در مبارزه با این مفسده و گناه بزرگ مى‏بایست در ابعاد معرفتى کار شود. 1- ریشه ریا گاهى دوستى جاه و مقام، شهرت‏طلبى و کسب آوازه نزد مردم است که باید با این عوامل مبارزه کرد. 2- باید ضرر ریا را شناخت که چگونه قلب را تیره کرده و توفیق اصلاح نفس را مى‏گیرد و اعمال نیک انسان را نابود ساخته و تبدیل به آتش دوزخ مى‏نماید. عقل مهمترین وسیله و ابزار شناسایى را در اختیار انسان قرار مى‏دهد. عقل ایجاب مى‏کند که آدمى به چیزى که سودى در بر دارد رغبت نشان داده و از چیزى که ضرر و زیان دارد بپرهیزد. در واقع عقل به دنبال لذت پایدار و سود بى‏منتهاست. در برخورد اولیه با مسأله ریا، شخص عاقل رد پاى شیطان و نفس را تشخیص مى‏دهد و با یک ژرفاندیشى درمى‏یابد که هوا و هوس به جنبش آمده است تا براى لحظاتى عقل را در پرده غفلت پوشانده و بهره‏اش ببرد. بهره‏اى که پایدار نیست و فقط قوه خیال و وهم را ارضا مى‏کند. در اینجا عقل حکم مى‏کند که شخص لذت پایدار، یعنى پیروى از دستورات خداوند را که سعادت را در بر دارد، انتخاب کند و به وساوس شیطان خناس وسوسه‏گر اعتنا نکند و پاى هوا و هوس را ببندد. 3- طلب جاه و مقام نزد مردم، اظهار نیاز نزد نیازمندان است چه آنان نیز همگى محتاجانى در پیشگاه خدایند و منزلت نزد آنان اندکى سود ندارد. توصیه شده این آیه شریفه را در تعقیبات فرایض (نمازهاى واجب) بخوانید:A} «قل اللهم مالک الملک تؤتى الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعزّ من تشاء و تذل من تشاء، بیدک الخیر انک على کل شى‏ء قدیر»{A. مضمون آیه این است که خداوند مالک تمام هستى است و از ملک خود به هر که خواهد، بدهد و از هر که خواهد، منع نماید و اگر بخواهد مى‏تواند داده خود را بازپس بگیرد، هر که را بخواهد عزیز مى‏گرداند و هر که را بخواهد خوار و ذلیل سازد، تمام خیر و نیکى‏ها به دست خداوند است و اوبه هر کارى توانا و قادر است. شاید سر این که خواندن این آیه بعد از نمازهاى واجب فضیلت بسیار دارد همین نکته باشد که انسان با دقت در مضمون آن، امید به درگاه خداوند آورد و از مردم و آنچه در دنیاست قطع امید کند و این مرحله را علماى اخلاق «انقطاع عن الناس» و بهتر بگوییم «انقطاع الى الله» نامیده‏اند. خلاصه این قسمت آن است که مؤمن باید تلاش کند یکسره متوجه خدا شود و از همه خلایق قطع امید نماید. 4- توجه داشتن به نعمت‏هاى اخروى و مقامات معنوى و بى‏اعتنایى به زودگذر دنیا A}«والدار الاخره خیر للذین یتقون افلا تعقلون»{A ؛ سراى آخرت و نعمت‏هاى آن براى پرهیزگاران بسى بهتر است، آیا در این باره تعقل نمى‏کنید؟! 5- عادت کردن به عبادت پنهانى؛ تا شخص به جایى برسد که اعمال نیک خود را چنان پنهان سازد که گویى شخص خاطى و گنهکار عمل خود را از دید مردم مخفى مى‏سازد. به مرور و با استمرار در پنهان‏سازى عبادات و نیکى‏ها نفس به اطلاع مردم از عبادات بى‏اعتنا مى‏شود یعنى به این که دیگران آگاهى از نیکى‏هایش یابند توجهى نمى‏نماید. دو نکته مهم در مبحث ریا وجود دارد که در خاتمه بحث متذکر مى‏شویم: اولاً براى از بین بردن ریا لازم نیست انسان خود را در برابر مردم فردى گنهکار جلوه دهد بلکه این کار برخلاف رضاى خدا و امرى ناپسند است زیرا خداوند دوست دارد آبروى بنده مؤمنش نزد مردم حفظ شود و اگر لغزش دارد نزد آنان رسوا نگردد ولى بنده باید رابطه خود را با خدا نیکو گرداند و در خفا از گناهان خویش توبه کند و عهد کند که از معاصى کناره خواهد گزید و در این راه از خداوند مدد جوید. ثانیا، نباید از ترس ریا عبادات و انجام حسنات را ترک کرده این یکى از وسوسه‏هاى شیطانى است که به این وسیله انسان را از خدا دور مى‏سازد. بنابراین باید کارهاى نیک را با جدیت انجام داد و در عین حال بر دورى از ریا نیز مواظبت نمود و از خداوند بزرگ در این‏باره یارى جست. در پایان یک توصیه روانشناختی داریم که اگر احساس تنها بودن و اجتناب از جمع و گوشه گیری بر زندگی شما پرتو افکنده است و به انگیزه تحصیل اخلاص و اجتناب از ریا، دچار انزوای اجتماعی شده اید، زنگ خطری برای شماست. بنابراین سعی کنید همچنین دیگر دانشجویان متدین و پای بند اصول اخلاقی و ارزشی هم در انجام وظایف شرعی خود حساس باشید و هم در انجام تکالیف تحصیلی و علمی خود و به طور عادی فعالیت های مختلف عبادی، تحصیلی، ارتباطی و… انجام دهید. هم نمازهای خود را در مسجد و به جماعت بخوانید (حتی المقدور) و هم در کلاس های درس و… شرکت فعال داشته باشید و مطمئن باشید به مرور زمان این گونه افکار از ذهنتان خارج خواهد شد. براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- عجب ور یا، سید احمد فهرى 2- معراج السعاده، ملا احمد نراقى

دکمه بازگشت به بالا