داشتن استاد اخلاق چه فوایدی دارد؟

پرسش : اصولاً استاد اخلاق یعنی چه و به چه دردی می خورد؟
پاسخ : در رابطه با داشتن استاد اخلاق باید به چند نکته توجه کرد: 1- داشتن استاد و راهنما در عرفان , اخلاق و مسیر کمال یک ضرورت است . استاد چندین نقش می تواند ایفا کند: الف ) در سیر و سلوک اخلاقی انسان با مسائل پیچیده و مشکلی روبه رو می شود که استاد پیوسته بیانگر معضلات و مشکلات راه بوده و سالک را ارشاد می کند; وگرنه چه بسا به صورت عقده هایی در دل بماند و عدم حل آنها به تدریج باعث انحراف یا بی تفاوتی انسان گردد. ب ) اطلاعات وسیع و تجارب گسترده استاد, می تواند اطلاع و آگاهی انسان را افزون کند. ج ) وجود استاد و درک محضر او، می تواند ایجاد شوق و انگیزش نماید و هر از چندی انسان شور و نشاط تازه ای پیدا کند. د ) علاوه بر همه اینها وجود استاد می تواند برای اهداف کمالی انسان تجسم عینی داشته باشد و این موضوع نقش بسیار حساسی در پرورش و ترقی انسان خواهد داشت ; چون نفس انسان الهام پذیر است و خواه ناخواه رفتار دیگران در او اثر می گذارد; به ویژه اگر کسی مورد علاقه و محبت او باشد این اثر نافذتر است . بر همین اساس بر انتخاب استاد تأکید بسیار شده است . امام صادق (ع ) می فرماید: H}‹‹ایاک ان تنصب رجلا” دون الحجه فتصدقه فی کل ما قال؛{H مبادا بدون داشتن حجت و دلیل , کسی را برای خود شاخص گردانیده و آن گاه هر چه گفت , او را تصدیق کنید›› V}(وسائل الشیعه , ج 27, ص 126){V. هم چنین در روایت دیگری از امام صادق (ع ) نقل شده است که : H}‹‹ایاک ان تدین بما لاتعلم؛{H بر حذر باشید از این که دیانت خود را بر پایه جهالت قرار دهید›› V}(کافی , ج 1, ص 42).{V احادیث فراوانی در ضرورت وجود استاد و راهنما وجود دارد که قابل توجه و تأمل است: الف) امام سجاد(ع ) می فرماید: H}‹‹هلک من لیس له حکیم یرشده؛{H کسی که حکیم فرزانه ای او را ارشاد نکند, در معرض هلاکت قرار خواهد داشت››. ب ) امام صادق (ع ) می فرماید: H}‹‹من لم یکن له واعظ من قلبه و زاجر من نفسه و لم یکن له قرین مرشد استمکن عدوه من عنقه؛{H کسی که از قلب خویش واعظی و از نفس خویش بازدارنده ای نداشته باشد و هم چنین در کنار خود ارشاد کننده و راهنمایی نداشته باشد, دشمن خود را بر خویش مسلأط ساخته است›› V}(من لا یحضره الفقیه , ج 4, ص 402).{V H}‹‹جالس اهل الورع والحکمه واکثر مناقشتهم فانک ان کنت جاهلا” علموک و ان کنت عالما” ازددت علما؛{H با اهل ورع و حکمت مجالست داشته باش و بسیار با آنها به گفت و گو بپرداز که در آن صورت اگر جاهل باشی به تو آموزش خواهند داد و اگر عالم باشی بر میزان معلومات تو افزوده خواهد شد›› V}(غرر الحکم , ص 429). {V 2- در رابطه با چگونگی ارتباط می توان گفت که شما می توانید ابتدا سراغ استاد شایسته ای را گرفته و نشانی و محل کار و فعالیت او را به دست آورید و با حضور در محافل عمومی استاد, به تدریج خود را به او نزدیک تر سازید و با طرح سؤال و… خود را با او آشنا کنید. سپس با برقراری رابطه نزدیک سعی کنید تا کم کم در محافل خصوصی استاد نیز راه پیدا کنید و بهترین شیوه برای فراگیری از استاد این است که از قبل سؤالات مناسبی آماده کنید و هنگامی که به محضر استاد رسیدید آنها را با او در میان بگذارید, مطمئن باشید که از این طریق به نتایج فراوانی دست خواهید یافت . P} این سخن شیر است در پستان جان{E}بی کشنده خوش نمی گردد روان{P P}مستمع چون تشنه و جوینده شد{E}واعظ ار مرده بود گوینده شد{P P}مستمع چون تازه آید بی ملال{E}صد زبان گردد به گفتن گنگ و لال{P V}(مولوی ){V 3- برای استفاده از محضر استاد به چند نکته باید توجه داشت : الف ) در این رهگذر از وقت خویش سرمایه گذاری نموده و حوصله به خرج دهید. ب ) اشتیاق به فراگیری از استاد را در خودتان بیشتر کنید. ج ) در محضر استاد با تواضع و فروتنی برخورد نمایید. د ) پیوسته به جهل و نقص خود در درون اعتراف کنید و درصدد فراگیری و تکامل باشید. ه’ ) استاد ممکن است در ابتدای امر زیر بار نرود و شما باید با متانت استقامت کنید. گاهی استاد با امتناع خویش، در صدد امتحان شاگرد برمی آید و می خواهد میزان اشتیاق و جدی بودن او را محک بزند. در این جا باید با ظرافت تمام برخورد کنید و تشنگی و جدیت خود را به استاد ثابت کنید. و ) استاد ممکن است در خلال فراگیری و درس انسان را مورد عتاب قرار دهد. در این جا نیز نباید زود برنجید و از عتاب او دلسرد شوید و…. در این صورت بهره ای که از محضر آن استاد خواهید برد, برای شما بسیار ارزشمند خواهد بود. P} عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش{E}که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند{P P}طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک{E}چو درد در تو نبیند کر ادوا بکند{P V}(حافظ){V ز ) به طور کلی در ایجاد ارتباط با اساتید وزین و بزرگوار ممکن است با ناملایماتی رو به رو شوید, ولی هیچ یک از اینها نباید شما را دلسرد کند. شما بدانید که استقامت لطیف و پایداری ظریف شما در گرفتن نتیجه بسیار مؤثر خواهد بود. نقش استاد در سیر و سلوک بسیار تعیین کننده است و عرفا به آن تأکید فراوان کرده‏اند. بدون داشتن استاد، قدم نهادن در مسیر سلوک مى‏تواند آفت‏هایى براى انسان داشته باشد که گاهى جبران‏ناپذیر است. مانند وارد آوردن فشار بیش از حد بر خود و خروج از تعادل روحى و روانى بر اثر ریاضت‏هاى شدید و غلبه اوهام بر ذهن انسان یا گرفتار شدن در دام کبر و عجب و یا عدم تشخیص القائات شیطانى از الهامات غیبى و آفات و مفاسد دیگر که هر یک از آنها براى سقوط معنوى انسان کافى است. البته در سیر و سلوک کار اصلى را خود سالک انجام مى‏دهد او استاد نقش یک راهنماى با تجربه را دارد که از این راه آگاهى دارد و از خطرات و خصوصیات آن مطلع است و وسیله حرکت را به خوبى مى‏شناسد و آن را در اختیار سالک قرار مى‏دهد. گاهى انسان سالک نیازمند ذکر خاصى است تا حالت و مقام معنوى خاصى در او ایجاد شود که استاد آن را تشخیص مى‏دهد. همچنین مراقبت‏هایى که سالک باید انجام دهد که داراى مراتب مختلف است تشخیص آن با استاد است. اگر مراقبه سالک بیش از توان روحى و معنوى او باشد نمى‏تواند دوام بیاورد و از ادامه راه منصرف خواهد شد. فوائد وجود استاد فراوان است و به همین اندازه اکتفا مى‏شود. البته این بدین معنا نیست که انسان بدون استاد هرگز نمى‏تواند به سعادت برسد، بلکه عمل به دستوراتى که به صورت کلى و عمومى در قرآن کریم و روایات آمده است و عمل خالصانه و تقوا داشتن و پاک بودن و وظیفه خود را به نحو شایسته انجام دادن و احترام به والدین همگى زمینه‏ساز سعادت انسان مى‏باشند و کم نبوده‏اند بندگانى که از این راه‏ها به قرب الهى رسیده‏اند و شایسته لطف ویژه خداوند گشته‏اند. دسترسى به استاد سیر و سلوک از طریق کسانى میسر است که در این راه گام برداشته‏اند و اساتید این راه را مى‏شناسند لذا پرسش از اهل سلوک و تحقیق از آنان مى‏تواند استاد مناسب را براى انسان آشکار سازد. البته شناخت کامل استاد سلوک براى سالک میسر نیست زیرا شرایط استاد کامل طبق آنچه بزرگان این راه گفته‏اند بسیار نادر است و تشخیص آن هم از افق فهم افراد مبتدى خارج است. لذا تنها راه شناخت استاد سلوک، تأیید افراد سالک و شهرت خوب استاد در بین سالکین است و نیز تأییدى که استاد سلوک از استاد خود دارد و از طرف او اجازه راهنمایى سالکین یافته است. اما با این همه باید دقت نمود که استاد سیر و سلوک نباید سر سوزنى از دستورات شرع تخطى نماید که در این صورت نمى‏تواند به او اعتماد کرد. براى اطلاع از شرایط استاد سلوک به کتاب سیر و سلوک علامه بحرالعلوم به همراه تعلیقه مرحوم علامه محمد حسین حسینی تهرانى مراجعه فرمایید. و نکته مهم در این رابطه این است که کسانى که به اسم ارشاد و هدایت و داشتن منصب استادى در راه معنویت، جوانان را فریب داده و آنان را از مسیر حق منحرف کرده، در طول تاریخ اندک نبوده‏اند. کسانى که خود بویى از حقیقت و بندگى خداوند نبرده‏اند و قدمى در این راه برنداشته‏اند و با کتاب و سنت آشنایى ندارند و تنها به قصد منافع دنیوى و کسب شهرت و دکان باز کردن خود را استاد راه معرفى کرده و دل‏هاى پاک و با صفا و خداجوى جوانانى را که به دنیال نداى فطرت خدایى در جستجوى حقیقت مى‏باشند، منحرف نموده‏اند. بنابراین نمى‏توان به سادگى و بدون تحقیق کافى و اطمینان به کسى سرسپرد و او را به عنوان استاد انتخاب نمود. پس در سیر و سلوک ملازمت با دستورات شرع مقدس اساس کار می باشد از آیه شریفه سوره عنکبوت استفاده می شود: هر کس در راه رسیدن به رضایت و خشنودی الهی تلاش کند، خداوند او را به راه های خود هدایت می نماید «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا ان الله لمع المحسنین» و کسانی که در راه ما مجاهده کنند، ما به سوی راه های خود هدایتشان می کنیم و خدا همواره با نیکوکاران است. این که می فرماید بعد از مجاهده و تلاش، مؤمن مشمول هدایت الهی می شود اشاره به این است که خداوند اسباب و وسایل هدایت و به عبارتی سیر در طریق صراط مستقیم را برایش فراهم می نماید یکی از این وسایل، همان استاد و مرشد است که طبق وعده الهی نصیب تلاشگران خواهد شد. قدم های نخستین این راه، عهد و پیمان و سپس مراقبت و محاسبه می باشد. وقتی از آیت الله بهجت (دامت برکاته) پرسیده شد استادی به ما معرفی کنید فرمودند: «به هر آنچه می دانید صحیح است عمل کنید اگر دیدید در سیرتان وقفه ای رخ داده است بدانید از دانسته های خود عدول نموده اید».

دکمه بازگشت به بالا