سرچشمه اعمال انسان
پرسش : اعمال انسانها به طور کلی از کجا سرچشمه می گیرد.
پاسخ : بحث خاستگاه اعمال انسان از آموزه های بسیار اساسی و عمیق انسان شناسی است و در جمیع شاخه های علوم نظری و عملی به آن پرداخته شده است. اهل حکمت نظری و علوم فلسفی که متصدی بررسی مسائل وجود شناسانه این بحث هستند، رفتار آدمی را برخاسته از مبادی چندی می دانند که به صورت طولی و سلسله وار باعث انجام عمل می شوند. از دیدگاه مبدأ مستقیم عمل «اراده» است. اراده که یکی از مشخصه های اصلی وجود انسان است، نزدیکترین علتی است که باعث صدور رفتاری از او می شود. تصمیم، عزم انتخاب و اختیار عناوین گوناگونی که تحت این عنوان مورد بحث قرار می گیرند. اراده خود مبتنی بر شوق و علاقه است. فلاسفه در دو مرحله اراده و عمل را برخاسته از شوق و شوق مؤکد می دانند. یعنی انسان ابتدا به کاری علاقه مند می شود و تمایل پیدا می کند و سپس بر اثر تأکید مبادی شوق – که به زودی خواهیم گفت – اشتیاق او به سرانجام آن عمل تقویت می گردد و سرانجام شوق مؤکد و تشدید شده است که آدمی را برای انجام عمل و تحمل دشواری های آن برانگیخته و به تحرک وامی دارد. البته ناگفته نماند که برخی از واکنش های رفتاری انسان نیز ناشی از هیجان ترس است. در مرتبه بعدی که مرحله قبل از اشتیاق است، بحث باور و تصدیق مطرح است. آدمی تا نسبت به فواید، آثار و عواقب مفید یک عمل تصدیق و اذعان نداشته باشد، اشتیاق و اراده انجام آن عمل را پیدا نخواهد کرد. باورها باعث هدفمندی انسان می شوند و هدفداری خود از مبادی بسیار مهمی است که آدمی را به سمت عمل و رسیدن به آن هدف سوق می دهد. در این مرحله باورهای گوناگونی در زندگی انسان وجود دارد. وجود اینگونه باورها، به لحاظ نسبت رفتار آدمی با باورهای او باعث می شود که رفتار او نیز تحت عناوین مختلفی در آید. رفتار دینی انسان مانند «عبادت» برخاسته از باورهای دینی و اعتقادی اوست، رفتار اخلاقی و برخوردهای عملی او با افراد و اشیاء نیز نشأت گرفته از باورهای اخلاقی انسان است و رفتار طبیعی او، در برخی موارد، مستند به علم و آگاهی های تجربی می باشد. این که گفته شد «در برخی موارد» به خاطر آن است که در موارد دیگری اینگونه اعمال مانند، غذا خوردن و خوابیدن مبتنی بر غرایز و امیال انسان است و عامل اصلی در آنها اصلی غریزی است. البته نقش عادت و تربیت را نیز نباید نادیده انگاشت، زیرا بسیاری از اعمال انسان نیز مستند به عادت است و ما بدین لحاظ که بر کاری، در اثر تکرار عادت نموده ایم، قادر به ترک آن نیستیم. در مرتبه نهایی که در حقیقت نقطه آغازین و خاستگاه اولیه این سلسله است، مرحله علم و آگاهی و به تعبیر فلاسفه مرحله «تصور» قرار دارد. در مرحله قبلی هر قسم باوری که گفته شد در حقیقت مستند به قسمی از آگاهی دانش و بینش است که در این مرحله به آنها اشاره می شود. باورهای اعتقادی و دینی انسان برخاسته از حکمت و عرفان نظری و باورهای اخلاقی و عملی او، منسوب به حکمت و عرفان عملی مستند به عقل و وحی است و باورهای مربوط به زندگی طبیعی نیز تحقق یافته از آموزه های علمی و تجربی انسان در طول زندگی او است. نتیجه این که: زندگی عملی انسان از شناخت و آگاهی های نظری، عملی، علمی و تجربی (تصور) آغاز می شود و با باورهای نظری، عملی، علمی و تجربی (تصدیق) ادامه می یابد. آگاهی به طور کلی، زمینه عشق، علاقه و گرایش (شوق و شوق مؤکد) را در انسان پدید می آورد و اشتیاق، آدمی را برای تحقق آن خواسته، آرزو و یا هدف؛ یعنی آنچه را که احساس می کند بدان مشتاق است که اصول یابد به حرکت و تلاش عملی وا می دارد. بدین گونه است که زندگی عملی آدمی شکل می گیرد. برای مطالعه بیشتر ر.ک: الهیات شفا، شهید مطهری، ج 1، ص 128 آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری، ج 2، ص 180