معنای لهو و لعب و عبث چیست؟
پرسش : معنای لهو و لعب و عبث چیست؟و چه کار کنیم که در دنیا دچار آن نشویم؟
پاسخ : P}به غیر دل که عزیز و نگاه داشتنی است{E}جهان و هر چه در او هست، واگذاشتنی است{P (صائب تبریزی) زندگی گرانبهاترین چیزی است که یک موجود زنده برای خود سراغ دارد. منشأ این ارزش نیز در شعور و اراده ای است که در پشت زندگی خوابیده، به حیات نشاط و سرزندگی می بخشد. البته در نظر قرآن برای زندگی یک معنای دقیق تری نیز هست، چون در نظر سطحی، حیات عبارت است از زندگی دنیوی از روز ولادت تا رسیدن مرگ؛ ولی پروردگار حکیم غیر این حیات دنیوی، زندگی دیگری برای انسان سراغ می دهد که اشتغال به زندگی دنیا از آن زندگی باز می دارد. و پرداختن به آن امر مهمتر (حیات اخروی)، تحقیق بخشیدن به اهداف و اغراض روحی انسان شمرده شده است. در برخی آیات قرآن، این مطلب با تأکید و تصریح بیان شده که زندگی دنیا «لهو و لعب» است و زندگی واقعی را باید در آخرت جستجو نمود. خوشا به حال کسی که این واقعیت را دریابد و افسوس و صد حیف به حال آن که در غفلت به سر برد! «و ما هذا الحیوه الدنیا الا لهو و لعب و ان الدار الاخره لهی الحیوان لوکانوا یعلمون؛ پس اشتغال به زندگی دنیا حجابی است که میان آدمی و نیل به حقیقت زندگی حایل می شود» V} (عنکبوت، آیه 64).{V به تعبیر دیگر پرداختن به امور مجازی دنیا همان «لهو و لعب» است! اموری که هدف عاقلانه ای در آنها نیست و بیشتر موجب غفلت و باز ماندن از مقصد اصلی اند و اگر از این امور به «لهو و لعب» تشبیه شده به خاطر آن است که معمولا بازی ها و سرگرمی ها، جزو امور بیهوده و بی اساس اند و از حقایق زندگی فاصله دارند. اما در مقابل، زندگی سرای دیگر جاویدان است و فنا ناپذیر، در جهانی وسیع تر و سطحی بسیار بالاتر، در عالمی که سر و کار آن با حقیقت است نه مجاز، و با واقعیت است نه خیال. متأسفانه ظواهر فریبنده دنیا و اشتغال و روزمرگی مانع درک این حقیقت می شود. در مقابل، اسلام برای پدید آوردن روحیه آخرت گرایی نخست مردم را به معارف الهی اشنا ساخت و آن معارف را توسط انبیاء و امامان در میان آنان منتشر نمود و گوشزد کرد که زندگی انسان یک حیات جاویدان است و منحصر به این چند روز مختصر دنیا نیست تا با سپری شدن آن، زندگی انسان هم سپری شود. سعادت در آن زندگی جاودانه، مانند زندگی دنیا به بهره مندی از لذائذ مادی نیست بلکه حیاتی است که انسان از نعمت های قرب خدا بهره مند می گردد. صاحب چنین زندگی ای در دنیا از آنچه در اختیارش قرار داده شده، بهره می برد و حیات ظاهری دنیا را سرمایه نیل به مقصود آخرتی می سازد. بعد به سوی جوار خداوند منتقل گشته، در بهشت رضوان او و در میان صالحان زیست می کند و به حقیقت زندگی می رسد. P}حجاب چهره جان می شود غبار تنم{E}خوشا دمی که از این چهره پرده بر فکنم{P P}چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانی است{E}روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم {P P}عیان نشد که چرا آمدم کجا بودم{E}دریغ و درد که غافل زکار خویشتنم {P P}چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس{E}چو در سراچه ترکیب تخت بند تنم {P (حافظ) پس بر هر مسلمانی واجب است که به پروردگار خود ایمان آورده، تربیت او را بپذیرد. عزم خود را جزم نموده، منحصرا آنچه را که نزد پروردگارش است هدف همت قرار دهد و از آنچه مانع و حجاب این هدف است، در حد وسیله بهره گیری کند. پرداختن به آخرت (سیر در جهت مقصود و معبود) حقیقت زندگی است و هر آنچه مانع این سیر و حجاب این نگرش شود، لهو و لعب و عبث است. اکنون این سؤال پیش می آید که نحوه بهره وری انسان در زندگی دنیا چگونه باید باشد؟ به اصطلاح انسان چگونه زیست کند که چیزی مانع از نیل به هدف اصلی او نشود؟ از آنچه مطرح گردید، به خوبی دیدگاه اسلام در مورد زندگی مادی دنیا روشن می شود که برای آن ارزش ناچیزی قائل است و تمایل و دلبستگی به آن را ناشی از حرکت های بی هدف (لعب) و هدف های سرگرم کننده (لهو) و تجمل پرستی (زینت) و حب مقام و برتری جویی بر دیگران (تفاخر) و حرص و آز و افزون طلبی (تکاثر) می شمرد، و عشق به آن را سرچشمه انواع گناهان می داندV}(حدید، آیه 20). {V اما نکته اساسی اینجاست که اگر این مواهب مادی تغییر جهت دهند و نردبانی برای رسیدن به اهداف عالی گردند، سرمایه هایی می شوند که خدا آنها را از مؤمنان می خرد و بهشت جاودان و سعادت ابدی را به آنها می بخشد. چه نیکو فرموده: «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه؛ خداوند از مؤمنان جان ها و اموالشان را خریداری می کند که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد…»V}(توبه، آیه 111) {V