چگونه چشم بصیرت پیدا کنیم؟
پرسش : چه کارهایی باعث تقویت چشم بصیرت می شود؟
پاسخ : «چشم دل»، یعنى شخص با چشم حقیقتبین و نظرى باطنى به طبیعت و اطرافیان خود نگاه مىکند، نعمتى که در نهان همه انسانها بودیعت گزارده شده و تنها غفلت و توجه به جنبههاى فلکى و طبیعى آن را کند و ضعیف و کم سو ساخته است و با اعتقاد راسخ و عمل صالح و اقبال به خداوند دوباره فعال و احیاء شده و باعث نجات وى خواهد شد در روایات منقول از على(ع) از معرفت و بصیرت به عنوان «نور قلب»، «غایت فضایل»، «اصل هر خیر»، «گنج عظیم فناناپذیر» یاد شده است.V}(غررالحکم و درر الکلم، عبدالواحد آمدى (چاپ دفتر تبلیغات)، ص 41 – 42 و 52 – 55){V نکته قابل تأمل این است که در روایات ما از عقل طورى تعبیر و تعریف شده که با تعریف عرفى بسیارمتفاوت است، در عرف مردم هر کس زیرک و زرنگ در کارهاى مادى و امور دنیوى باشد عاقل شمرده مىشود هر چند در کارهاى اخروى و الهى ضعیف و ناتوان باشد، در حالى که از نظر قرآن و روایات کسى که بتواند آخرت خود را تضمین و خود را به خدا نزدیک سازد عاقل و زیرک است هر چند در امور دنیایى و مادى ضعیف و ناتوان بوده باشد، H}«العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان؛{H عقل آن است که به واسطه آن خداوند پرستش و بهشت عدن به دست آورده شود». از نظر امام على(ع) «کم سخنى و گزیده گویى»، «ملازمت با حق»، «استقامت در دین»، «همنشینى با نیکان»، «انجام عمل صالح»، «مدارا با مردم»، «صدق و دوستى»، «ادب ورزیدین»، «عفت ورزیدن»، «عفو و گذشت کردن از مردم»، «تجاهل کردن به خطاهاى مردم»، «غیبت کردن»، «زهد ورزیدن در دنیا»،«موقع سکوت ذکر گفتن»، «اخلاص در عمل داشتن» و «جدال و مراء نکردن»، V}(همان) {Vنشانههاى عقل و بصیرت شمرده شده است، قرآن مىفرماید: A}«ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا ؛{A هر کس تقوا پیشه کند خداوند به او فرقان «قدرت تمیز بین حق و باطل» عطا مىکند». این فرقان که همان چشم دل و چشم حقیقتبین است مؤمن را از مهلکههاى گوناگون نجات داده و به سوى رستگارى رهنمون مىنماید. پس معلوم شد که چشم دل در اثر عادت و انس به طبیعت و عالم ملکى کم سو شده و توان دیدن حقایق را ندارد، تنها راه چاره روشن نمودن آن از طریق اطاعت خداوند (انجام واجبات و ترک محرمات) مىباشد که آن هم به مرور زمان و به تدریج به دست مىآید، چنان که کند شدنش نیز به تدریج و در طول زمان متمادى بوده است، از طرفى حقایق زندگى نیز همان حقایق هستى و خلقت است که براى کشف آن پیامبران الهى مبعوث شده و عقل ما را به آن راهنمایى و دلالت مىکند، از جمله حقایق زندگى فانى بودن حیات دنیوى و کوتاه بودن مدت آن و دل نبستن بدان است که هر شخص عاقلى با اندک تامل و دقتى آن را تأیید و تصدیق مىنماید، شخص عاقل این دنیاى کوتاه مدت را بسان مزرعه و کشتزارى مىداند که باید محصول مورد نیاز را در آن کاشته تا پس از کمال آن را در دنیاى دیگر برداشت کند، چنین شخصى در سایه فرقان وبصیرت معنوى آن دیدگاه و برداشت عرفى از زندگى و هدفهاى آن را از ذهن خود دور ساخته و خود را به خاطر افکار و عقاید سست و بى پایه در وادى هلاکت نمىاندازد، چرا که تمام عمرش را -که از مدت دقیق آن هم بى اطلاع است- براى رسیدن به آن هدف بلند، باز هم کوتاه مىداند، او از تمام ساعات و اوقات عمرش براى ذخیره ثواب و بالا بردن درجاتش در بهشت تلاش مىکند و این است معنى زیرک بودن مؤمن: H}«المؤمن کیّس»{H. برخی از حکما در این باره اصطلاح «اطباع تام» را مطرح کرده اند. به این معنا که اگر شخصی طبیعت حسی خودش را براساس دستورات شرع به کار بگیرد به طور مثال از چشم خود برای دیدن قرآن، چهره مؤمن، آب روان، سبزه و… به کار بگیرد و از گناه دوری کند. رفته رفته طبیعت حسی او تمام شده و فراحسی را خواهد دید. برای آگاهی بیشتر ر.ک: اشارات بوعلی، ج 2.