کنترل افکار و تمایلات
پرسش : کنترل افکار و تمایلات چگونه باید صورت گیرد؟
پاسخ : باید دانست انسان داراى حواس چندگانهاى است. این حواس در حکم رادارهایى هستند که هر کدام امواج خاصى را دریافت مىکنند مثلاً چشم امواج نورى را از طریق گیرندههاى خود دریافت مىکند. گوش امواج صوتى، بینى امواج بویایى پراکنده در فضا را مىگیرد و همین طور گیرندگان دیگرى که در مفاصل و عضلات ما قرار دارند و یا دستگاه تعادل که در گوش درونى ما قرار دارد هر کدام مسئول دریافت پیامهاى محیطى خاصى هستند آیا تاکنون هیچ فکر کردهاید که اگر این گیرندگان حسى در بدن ما وجود نداشت چه اتفاقى مىافتاد؟ آرى این گیرندگان حسى در واقع مجموعهى اطلاعات لازم را از محرکهاى محیطى مىگیرند و به دستگاه سیستم عصبى (مغز) ما تحویل مىدهند و مغز روى این دادهها عملیات ویژه انجام مىدهد و با توجه به نیازها و انگیزهها و اهداف ما این اطلاعات تفسیر مىشود و نهایتا ما به ادراک و شناخت از محرکهاى محیط مىرسیم و در نتیجه مىتوانیم خودمان را با محیط زندگىمان سازگار کنیم اگر این گیرندگان حسى وجود نداشت. اولاً شناختى و ادراکى براى ما حاصل نمىشد (حداقل ادراکهایى که مبتنى بر دادههاى حسى است). ثانیا ما نمىتوانستیم در خودمان سازگارى ایجاد کنیم در نتیجه هم در خلأ اطلاعاتى بسر مىبردیم و هم در ادامهى حیات دچار مشکل مىشدیم و به خاطر خلأ اطلاعاتى و عدم انطباق با محیط هر چه زودتر از بین مىرفتم بنابراین اصل دریافت اطلاعات و وارد شدن آن در ذهن ما امرى کاملاً طبیعى است و باید این چنین باشد. اما نکتهى دیگرى که باید به آن توجه کنیم این است که دستگاه ادراکى ما از میان اطلاعات و پیامهایى که از محرکهاى محیطى دریافت مىکنیم دست به گزینش مىزند به عبارت دیگر دستگاه ادراکى ما یک ویژگى دارد به نام دفاع ادراکى یعنى هر چیزى را دریافت نمىکند بلکه آن چیزهایى را از گیرندههاى حسى دریافت مىکند که مورد نیاز ارگانیزم است لذا یکى از ویژگیهاى ذهن این است که یک حالت دفاع ادراکى دارد براى اینکه جلوى اطلاعات غیرضرورى را بگیرد تا ذهن ما را شلوغ نکند و از نظر پردازش اطلاعات ما دچار مشکل نشویم اما گاهى اوقات بدلایل گوناگونى سیستم دفاع ادراکى ما ضعیف مىشود و ذهن ما شلوغ مىشود و ترافیک اطلاعات خیلى سنگین و در نتیجه اختلال در پردازش اطلاعات بوجود مىآید اما این مسئله چرا بوجود مىآید گاهى اوقات بخاطر اینکه ما دستگاههاى حسى خود را خوب کنترل نمىکنیم یعنى نگاهمان را کنترل نمىکنیم به هر چیزى نگاه مىکنیم یا گوشمان را کنترل نمىکنیم و هر صدایى را گوش مىدهیم و همین طور سایر حواس در اینجاست که ما هم از نظر اخلاقى دچار مشکل مىشویم و هم ذهن ما با یک هجمه زیاد اطلاعات مواجه مىشود و ممکن است دچار اختلال شود و گاهى اوقات نیز بر اثر بیمارىهایى جسمانى یا روانى دستگاه ادراکى ما دچار مشکل مىشود مثلاً اضطرابهاى شدید که به هر دلیلى در زندگى ما بوجود مىآید و ما را تحت فشار روحى قرار مىدهد سیستم ادراکى ما را ضعیف مىکند و قدرت کنترل آن را از بین مىبرد و در نتیجه ما دچار افکار اجبارى و وسواس گونه مىشویم یعنى افکارى به ذهن ما مىآید که به ارادهى خود ما نیست بلکه جنبهى اجبارى دارد و در نتیجه هجمهى افکار اجبارى ما را دچار وسواس فکرى و بدنبال آن وسواس عملى مىکند. بنابراین اگر چنین مشکلى را در خودتان احساس مىکنید به راهکارهاى زیر توجه فرمائید: 1. حواس مختلف خود را (بینایى، شنوایى و سایر حواس…) را کنترل کنید به خصوص اگردر ابتداى چنین مشکلى قرار گرفتهاید. 2. از قرار گرفتن در خلوت و تنهایى اجتناب کنید. 3. از بیکار ماندن شدیدا پرهیز کنید. 4. سعى کنید در اجتماعات و تجمعهاى مختلف شرکت فعال داشته باشید. 5. با افراد اجتماعى و با نشاط و در عین حال متدین و متشرع معاشرت کنید. 6. افکار و اندیشههاى مختلفى که به ذهنتان خطور مىکند منظم کرده و دستهبندى نمائید. ناگفته نماند کنترل افکار (خواطر) راه های متعددی دارد, ولی نباید پنداشت که با اولین گام همه چیز درست می شود ; بلکه کسی که می خواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد, باید با تمام توان به خودسازی بپردازد و با جدیت این راه را دنبال نماید تا به تدریج به سمت هدف نزدیک گردد؛ برخی از بزرگان اهل معرفت برای کنترل افکار و تمایلات چند راه را توصیه کرده اند: 1- راه دل و عشق: ذهن و فکر انسان همواره متوجه چیزی است که به آن عشق می ورزد; چنان که عاشق , آنی از فکر معشوق خود بیرون نمی رود. این که مثلا ما همیشه در نمازهای خود به یاد دیگر مسائل می افتیم , به جهت تعلق نفس به آنها و عدم آشنایی با محبوب حقیقی است ; لیکن عاشق دلباخته ذات جمیل علی الاطلاق , در همه حال به یاد خدا است ; چنان که گویی همیشه درنماز است . پس باید دل را از تعلق به کثرات پالایید و منزلگه عشق ربوبی ساخت تا اندیشه نیز بدان سوی توجه یابد. 2- ضبط قوه خیال: پرنده لجام گسیخته خیال چون چکاوکی است که هر دم بر سرشاخساری می نشیند, سپس به شاخه دیگر پرواز می نماید. از این رو افکار انسان خود ناساخته , قرار و آرامی ندارد. آن گاه اگر آدمی با دقت در کنترل آن بکوشد; یعنی , همواره از آن مراقبت نموده و هرگاه به این سوی و آن سوی گریخت بلافاصله آن را به امور شریفه متوجه گرداند, کم کم رام و مطیع می گردد. 3- انس دادن ذهن: با داشتن برنامه منظم و پیوسته می توان ذهن را به سمت خاصی جهت داد و فعالیت ذهنی در آن موضوع بیشتر متمرکز کرد. مانند تمرکز در یک ماده درسی به طوری که ابهام باقی نماند و یا مثلا با برنامه های منظم همه روزه به تلاوت و یا حفظ قرآن بپردازد. برای آگاهی بیشتر ر . ک : آداب الصلاه یا پرواز در ملکوت , امام خمینی.