راه عرفان و شناخت خدا
پرسش : راه رسیدن به عرفان و شناخت خداوند؟
پاسخ : عرفان ومعرفت و شناخت خداوند نیازمند تلاش در دو جنبه و جهت است: 1- تلاش علمی و نظری: بدون داشتن اعتقاداتی صاف و روشن و منطبق با قرآن و سنت و بدون آشنایی با اوصاف و اسماء و ذات الهی و بدون داشتن تصوری واقعی از خداوند و اوصاف کمال و جمال و جلال او، معرفت قلبی به او امکان پذیر نمی باشد. البته این به معنای آشنایی با اصطلاحات فلسفی و عرفانی و خواندن دروس فلسفه و عرفان نظری نیست هر چند این آشنایی در رسیدن به مقصود و هدف تأثیر به سزایی دارد ولی مراد شناخت علمی خداوند از طریق معرفی قرآن و معصومین(ع) می باشد. پس آشنایی با اصول اعتقادات صحیح و درس از لوازم این راه است چون تا انسان از مقصود خود نشانی و آدرس و اطلاعاتی اجمالی نداشته باشد نمی داند باید دنبال چه بگردد و نمی داند چه می خواهد. پس مطالعه کتاب های اصول عقاید مثل مقدمه ای برای جهان بینی اسلامی شهید مطهری و نیز آشنایی با احکام شریعت و حلال و حرام و وظایف عبادی و شرعی لازم و ضروری است. 2- تلاش عملی: از مطالعه روایات و نیز سفارش های بزرگان اخلاق و عرفان بر می آید که رسیدن به معرفت قلبی و عرفان پروردگار مسیرش از میان شریعت می گذرد و بزرگان تأکید و تصریح دارند که با تخلف از شریعت و سرپیچی از دستورات شرعی، رسیدن به پروردگار امر ناممکنی است. پس اولین قدم در این راه انجام واجبات و ترک محرمات است که خود نوعی ریاضت شرعی و مجاهده با نفس است و زمینه ساز شکوفایی فطرت و برطرف شدن حجاب های غفلت و گناه که مانع معرفت پروردگار است می باشد. نماز در اول وقت و طهارت و وضوی دایمی داشتن و داشتن دوستان مساعد و در صورت امکان ارتباط با بزرگان اهل معرفت از اموری است که در راه قرب و معرفت نقش عمیقی دارند. شما باید با کتاب و سنت از طریق مطالعه کتاب های اهل فن مانند شهید مطهری و استاد مصباح و آیت الله جوادی آملی عمیقا آشنا شوید و گفته بزرگان را با معیار کتاب و سنت بسنجید. توجه به این نکته لازم است که هدف از مطالعه کتاب هایی که در شرح زندگی اهل معنا نوشته شده عمل به همه محتوای آن نمی باشد چون این کتاب ها بیانگر حالات و خصوصیات و شرایط ویژه آن بزرگان است و حالی مخصوص خود آنهاست و اگر زمینه ها و شرایطی که این حال را در آنها ایجاد کرده در فردی که این کتاب ها را مطالعه می کند موجود نباشد، پیاده کردن آن حال نه تنها نفعی به حال او ندارد، بلکه چه بسا در اثر آمادگی نداشتن و نبودن زمینه، فشارهای جسمی و روحی سختی که قابل جبران نباشد بر او وارد کند. حالاتی که به تدریج در ضمن چندین ساله مثلا 30 یا 40 سال برای بزرگی حاصل شده برای مثل منی که تازه در این وادی قدم گذاشته ام حاصل نمی گردد، بلکه هدف از مطالعه چنین کتاب هایی متوجه وجود فاصله زیاد بین ما و آنها و ایجاد انگیزه حرکت به سوی خدا و تقویت اراده و بلند کردن همت می باشد. اما دانشجوی گرامی! وجود چنین حال و صفایی در شما از نعمت های الهی است ولی باید بدانید این چنین نیست که اگر انسان به استاد اخلاق دسترسی نداشته باشد راه سعادت به رویش بسته است. در بین این همه مردم چند نفر دارای استاد می باشند، در حالی که کم نیستند کسانی از همین مردم که از راه بندگی صادقه و عبادت خالصانه و دستگیری از مردم و افتادگان و احسان و احترام نسبت به پدر و مادر و عمل به واجبات و دوری از گناهان و آلودگی به درجات بلندی رسیده اند. راه قرب و بندگی بر روی کسی بسته نیست و هیچ کس از این درگاه محروم و بی نصیب نمی باشد ولی انسان باید مواظب باشد دچار تفریط و افراط نگردد و بیش از ظرفیت خود باری بلند نکند که بعد مجبور شود آن را زمین بگذارد. گاهی انسان تصور می کند عرفان و معرفت پروردگار را باید از راهی عجیب و غریب و یا اذکاری مخصوص بیابد در حالی که پیامبر(ص) و ائمه(ع) که در صدر همه اهل معرفت بوده اند و دیگران هر چه دارند از برکت وجود تعالیم نورانی آنها دارند برنامه و سیره و روششان عمل به دستورات الهی و پیاده کردن دقیق فرمان ها و خواسته های خداوند بوده و قرب و معرفت را از این راه به دست آورده اند. تصور نکنید اموری که در دسترس ماست و هر روز با آن سر و کار داریم مثل نماز اول وقت و قرائت با حضور قرآن و توسل به اهل بیت و نعمت وجود ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان و احترام به پدر و مادر این توانایی و کشش را ندارند که انسان را به قرب و معرفت پروردگار برسانند، بلکه برعکس هر کدام از اینها، سکوی پروازی هستند که می تواند ما را به اوج بندگی و قرب برسانند به شرط این که حق آنها را به جا آوریم و شرایط آنها را رعایت نماییم.