رابطه تهذیب نفس با عرفان
پرسش : تهذیب نفس چیست و رابطه آن را با عرفان بنویسید.
پاسخ : هدف از تهذیب نفس و خودسازی و پیراستن درون از آلودگی ها و رذایل نفسانی این است که گوهر جان انسان که چراغ فروزان حقیقت انسانی است و گرد و غبار گناه و غفلت و آلودگی ها مانع از درخشش و نورافشانی آن شد، از این حجاب ها و غبارها پاک و صیقلی گردد و انوار الهی و حقایق و معارف در آن انعکاس یابد. در واقع تهذیب نفس نوعی رفع مانع و کنار زدن حجاب است و انسان با تهذیب نفس به چیزی تازه و نو که قبلا نداشته دست نمی یابد بلکه گنج نهفته در خرابه درونش را هویدا و آشکار می سازد و متوجه چیزی می شود که آن را داشته ولی به آن توجه نداشته و از آن غفلت داشته است. به عبارت دیگر پیامبران و بزرگان دین و رهبران الهی و آسمان هیچ چیز تازه ای برای بشر نیاورده اند بلکه هدف همه آنها پی بردن انسان ها به گوهر نفس جان و فطرت خود است که در زیر خروارها خار و خاشاک و گناه و عصیان مدفون گشته است. کار و هدف آنها کنار زدن این خاک ها و اجازه درخشش و نورافشانی دادن به چراغ جان است. امیرمؤمنان(ع) در خطبه اول نهج البلاغه به این حقیقت اشاره کرده و می فرماید: H}«فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیاءه لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکر و هم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیروا لهم دفائن العقول و یروهم الایات المقدره؛{H خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود و هر چند گاه متناسب با خواسته های انسان ها، رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنها بازجویند و نعمت های فراموش شده را به یاد آورند و با ابلاغ احکام الهی، حجت را بر آنها تمام نمایند و توانمندی های پنهان شده عقل ها را آشکار سازند و نشانه های قدرت خدا را معرفی کنند. پس تهذیب نفس چراغ معرفت و عرفان را در دل روشن می سازد یعنی نفس انسان که همان روح و حقیقت اوست و آینه تمام نمای خدای متعال است را روشن و منور می سازد و انسان را با نفس خویش که راه شناخت خداوند است آشنا می سازد و وقتی انسان نفس خود را شناخت، خدای خود را می شناسد: H}«من عرف نفسه فقد عرف ربه؛{H هر کس خود را بشناسد، خدایش را شناخته است». نتیجه: تهذیب نفس، باعث عرفان و شناخت نفس و شناخت نفس، شناخت رب و پروردگار را که همان عرفان به اوست به دنبال دارد.