راه رسیدن به تکامل انسانی

پرسش : راه رسیدن به تکامل چیست یعنی انسان چگونه می تواند تا حدودی بر گناهان و مخصوصاً شیطان فائق آید؟
پاسخ : سؤال شما، پرسشى است بسیار عمیق و اساسى؛ چرا که پاسخ این پرسش همانند قطب‏نمایى است که جهت حرکت وجود آدمى را تعیین مى‏کند و نقش بسیار اساسى در زندگى او دارد. به راستى (از دیدگاه اسلام) کمال چیست و چگونه مى‏توان به آن رسید؟ در این جا یک اصل مورد وفاق است و آن«حرکت به سوى کمال» است. گویى این حقیقت در فطرت همه آدمیان نهاده شده و همگان براى نیل به این کمال درحرکتند؛ گرچه در انتخاب هدف و مسیر دچار خطا و لغزش‏هاى فراوانى مى‏گردند. اما کمال آدمى چیست؟ کمال انسان در رسیدن به خدای تعالی و هماهنگ شدن با هستی ، از طریق علم و عمل است. به هر مقدار که انسان در این دوعرصه کوشاتر باشد، به کمال نزدیک‏تر شده است. در بینش اسلام، برترین حقیقت براى شناختن وجود حق است؛ چرا که او مبدأ و منتهاى هستى است و گویا همه اجزاى هستى پیکان‏هایى هستند که به طرف معرفت خداوند جهت گرفته‏اند، تا او به وحدانیت و احدیت شناخته شود و راه رسیدن به او به صورت عملی برای انسان باز گردد. خود او نیز بندگان خود را بدون هدایت رها نکرده؛ بلکه همه اسباب را براى راه‏یابى انسان به سمت خود برای او فراهم ساخته و آنچه که بایسته است، از زبان پیامبران الهى و به واسطه وحى بیان نموده است. پس راه کمال «علم و عمل» است؛ شناخت آنچه که باید عمل کرد و عمل به آنچه که شناخته مى‏شود: A}«والعصر ان الانسان لفى خسر الا الذین امنوا و عملوا الصالحات…»{A. خلاصه آن که دستورهاى قرآن و پیامبر، روشن‏ترین راه براى کمالآدمى است؛ حرکت در بستر عبودیت خداوند و تلاش براى کسب فضایل اخلاقى و پرهیز از رذایل و آنچه که موجب آلودگى جسم و روح انسان مى‏شود و… چرا که: A}«ان اللّه‏ یحب التوابین و یحب المتطهرین؛{A خداوند بازگشت کنندگان به سوى او و پاکان را دوست دارد» V}(بقره، آیه 222){V در فراسوى این راه، اوج کمال انسان قرار دارد که همان «لقاء اللّه‏» و برخوردارى از سعه وجودى و نعمت‏هاى بى‏پایان الهى است: A}«فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قره اعین…؛{A هیچ کس نمى‏داند که پاداش نیکوکارى‏اش چه نعمت ولذت‏هاى بى‏نهایت است که موجب روشنى دل و دیده مى‏گردد» V}(سجده، آیه 17).{V بنابراین بایستى از وسایط گذشت و به غایات رسید. تمام عوامل مادى زندگى، وسیله‏اى است تا ما را به آن مقصد برساند. زنهار که در واسطه‏ها بمانیم و آنها را ارزش بدانیم! اگر کسى تمام خانه‏اش طلا باشد و همه انسان‏ها نیز خدمتگذار او باشند؛ ولى از ایمان و عمل خالى باشد، هیچ ارزش واقعى در او وجود ندارد؛ بلکه سرگرم اعتبارات وفرو رفته در منجلاب مادیات است. پس ارزش واقعى به آن چیزى است که در درون آدمى شکل گرفته و ملکه او شده است. زندگى پیامبران و اولیاى الهى، الگویى روشن براى این گفته‏ها است. امید آن که ما و شما در مسأله توفیقات الهى، موفق به پیمودن راه کمال شویم. در آغاز بهترین روش براى خودسازى، استفاده از برنامه مراقبه مى‏باشد. برای موفقیت در مراقبه یکی از راه های تجربه شده و کاربردی آن است که بدانیم ندای فطرت، خود یک پیامبر درونی است که به طور همیشگی همراه ما می باشد. اگر در برخورد با هر گناهی و با لغزشگاهی به الهام فطرت پاسخ مثبت دهیم. این الهامات رحمانی رو به فزونی می گیرد و با هر بار تجربه مراقبت نفس، کنترل گناه آسان تر می شود. تا آنجا که رفته رفته انسان احساس می کند یک نیروی الهی همیشه به کمک او می آید و پاکی او را حفظ می کند و قلب او را روشن تر می نماید.

دکمه بازگشت به بالا