انسان چند نفس داد؟
پرسش : انواع نفس را با مثال نام ببرید؟
پاسخ : نفس آدمى (حقیقت و روح و بعد مجرد) داراى شؤون و مراتبى است. پایینترین مرتبه آن، نفس اماره بالسوء است که مربوط به حالت نقص نفس و مرحلهاى است که انسان از درون میل به کجروى و افراط و تفریط در امور زندگى و گرایش به بدى و شرور دارد و از خیر وحالت تعادل در انتخاب و گرایش منحرف مىشود. مرتبه دوم نفس – که مربوط به نفوس در حال کمال و خودساخته است – نفس لوامه مىباشد. نفس آدمى در این مرحله، بیشتر میل به خیر و نیکى و اعتدال دارد و چنانچه انسان احیانا دچار انحراف، بدى و افراط و تفریط شود، از درون او را ملامت و سرزنش مىکند تا دوباره او را به طرف اعتدال و خیر وادار نماید. مرتبه سوم نفس (مرحله کمال نفس آدمى) نفس مطمئنه است. انسان با رسیدن به نفس مطمئنه، کمال و سعادت و آرامش حقیقى زندگى خود را پیدا مىکند و صاحب نفس راضیه و مرضیه مىشود؛ یعنى، هم او از خدا راضى مىگردد و هم حقتعالى از او رضایت دارد. از این بیان استفاده مىشود که مرحله ضعف نفس، مربوط به نفس اماره است؛ زیرا در این مرتبه نفس آدمى، کاملاً مقهور غرایز، شهوات و هواهاى نفسانى است و به صورت افسارگسیخته، خود را از حکم عقل و فطرت رها نموده است. صاحب نفس اماره، امور زندگى خود را منطبق با حکم عقل سلیم و فطرت الهى انتخاب نمىکند؛ زیرا اراده او در مقابل خواستههاى غریزى و هواهاى نفسانى بسیار ضعیف است و در واقع حالت انفعالى دارد. حالت قوت نفس هم مربوط به انسانى است که با تقویت عقل و فطرت در خویشتن و مبارزه با افراط و تفریط، نفس خود را از اسارت نفس اماره رهانیده و عنان اختیار امور زندگى و انتخاب خویش را به عقل خویش سپرده است و زندگى کاملاً معقول و مشروعى دارد. این انسان، طالب کمال بوده و امید است با وصول به نفس مطمئنه، به نهایت کمال و سعادت نفس انسانى، بار یابد و حیات و عاقبت مطمئن و آرامى بیابد. با توجه به مطالب گذشته، روشن مىشود که وقتى در کتابهاى اخلاقى سخن از مبارزه با نفس مطرح مىشود، مراد مبارزه با حالت نقص و ضعف نفس در مقابل غرایز و افراط و تفریط در شهوات است (نه با خود نفس و کمالات آن). مبارزهاى که نه تنها موجب ضعف بیشترنفس نمىشود؛ بلکه براى تقویت و ایجاد تعادل و قدرت انتخاب صحیح ضرورت دارد. هواهاى نفسانى، در واقع خواستههاى غیرعقلایى و برخاسته از حالت افراط و تفریط در غرایز و شهوات نفس است؛ خواستههایى که موجبات نقص اراده و انتخاب در آدمى را فراهم کرده و اختیار زندگى را از دست او خارج مىسازد. همچنین روشن شد که آدمی یک نفس بیشتر ندارد و همان یک نفس دارای مراتب مختلفی است. براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- فلسفه اخلاق، شهید مطهرى. 2- فلسفه اخلاق، استاد مصباح یزدی.