استفاده عملی از نهج البلاغه

پرسش : چگونه می توان از کتاب نهج البلاغه در امور عملی زندگی استفاده کرد؟
پاسخ : برای استفاده عملی از نهج البلاغه و به طور کلی هر نوع پند و اندرز و راهنمایی و ارشاد باید شرایطی در بیرون انسان و شرایطی در درون او فراهم گردد تا زمینه استفاده عملی در زندگی ممکن گردد. باید پند و اندرز و راهنمایی در قالبی جذاب و گیرا و تأثیرگذار و از طرف فردی وارسته وعامل و پیوسته و مرتبط با حق باشد و از طرفی زمینه های نظری و فکری و آمادگی روحی و درونی در شنونده یا خواننده یا بیننده وجود داشته باشد تا سخن حق و حکیمانه بر دل آماده نشیند و همچون بذری که آماده رویش است و در زمینی مستعد و آماده کشت شده به بار نشیند و بالنده شود و ثمر دهد. گاه نارسایی پند و راهنمایی و زمانی عامل نبودن راهنما به پند و راهنمایی خویش و گاهی آماده نبودن زمین دل و قلب موعظه شونده باعث می شود تا موعظه و پند و ارشاد اثر مطلوب خود را نداشته باشد و بی اثر یا کم اثر باشد. پس در آغاز باید حق را شناخت و از نظر نظری و تئوری با ملاک ها و معیارهای حق آشنا شد و سپس زمین نامساعد و نامناسب دل و درون را با توجه و استغفار و دوری گزیدن عملی از گناهان و آلودگی ها و انجام وظایف الهی و رعایت تقوا و گام برداشتن در جاده بندگی و عبودیت آماده ساخت و آن گاه ناگزیر سخن حق به ویژه از حلقوم تبلور حق و حقیقت یعنی امیر مؤمنان(ع) بر چنین دل آماده ای می نشیند و تا اعماق دل نفوذ می کند و پرتو و رشحه ای از صفات و کمالات الهی آن امام همام در وجود انسان جلوه گر می شود. در روایت می خوانیم: H}«ما اکثر العبر و اقل الاعتبار؛ {Hعبرت ها چه فراوان و عبرت گرفتن چقدر کم است» V}(میزان الحکمه، ج 6، ص 37، ح 11470).{V یعنی انسان از نظر وجود پند و موعظه و ارشاد و امور عبرت آموز معمولا کمبودی ندارد ولی موانع درونی و حجاب ها و پرده های غفلت و گناهان و علاقه بیش از حد معمول و معقول به دنیا و با همه وجود غرق در دنیا شدن یکسره به دنیا پرداختن و حب جاه و ثروت، نمی گذارند این پندها در دل انسان اثر بگذارند. گاه می شود یک نصیحت و موعظه نسبت به فردی آثار عجیب و عمیقی به جا می گذارد و زندگی او را کاملا دگرگون می سازد ولی در فرد دیگری که در کنار او بوده و این موعظه را شنیده، کوچکترین اثری ندارد و این دلیل بر این امر است که از طرف نصیحت کننده مشکل و مانعی در کار نبوده بلکه مشکل به وجود موانعی در درون این فرد بر می گردد. خطبه 184 نهج البلاغه (فیض الاسلام) که به خطبه متقین معروف است با پیشنهاد و اصرار و پافشاری یکی از یاران امیر مؤمنان(ع) که مردی زاهد و پارسا به نام «همام» بود، ایراد گردید و در پایان خطبه به حدی کلمات آتشین و فصیح و بلیغ حضرت(ع) در دل آماده همام اثر گذاشت که طاقت نیاورد و فریادی کشید و از دنیا رفت. حضرت علی(ع) فرمود: H}«هکذا تصنع المواعظ البالغه باهلها؛{H پند و موعظه رسا و مؤثر این چنین در دل اهلش اثر می گذارد».

دکمه بازگشت به بالا