وسواس در عبادت

پرسش : وسواس در عبادت اشکالی دارد یا خیر؟
پاسخ : وسواس در شرایط عبادت در صورتی که موجب اسراف شود اشکال دارد اما اصل عبادت صحیح می باشد در این باره باید دانست: وسواس یک بیمارى عصبى و روانى است و روانشناسان و روانپزشکان امروزى آن را فکر و اندیشه مداوم و مکررى مى‏دانند که فرد مبتلا به آن على‏رغم کوشش فراوان خود قادر نیست آن را از ذهن خویش خارج سازد این افکار مزاحم که بدون اختیار فرد به سراغ وىمى‏روند گاهى او را به تکرار برخى کارها و اعمال بى‏فائده وا مى‏دارد. هر چند وى به بیهودگى و عدم ضرورت و غیرمنطقى بودن آن عمل واقف است ولى نمى‏تواند از انجام آنها خوددارى کند و زندگى عادى و عملکرد فرد را مختل مى‏کند و بسیار وقت‏گیر است. و گاهى بخاطر تمسخریا مخالفت علنى یا ترحّم دیگران عمل تکرارى خود را مخفى مى‏کند در این اختلال چهار الگوى عمده علائم را مى‏توان یافت: 1ـ شایع‏ترین الگو، وسواس آلودگى و متعاقب آن اقدام به شست‏وشوى مکرر براى رفع آلودگى و یا کسب طهارت است. بنابراین عمل وسواس به شکل شستن یا تمیز کردن است. 2ـ دومین الگوى شایع وسواس، وسواس تردید و متعاقب آن اقدام جبرى براى امتحان کردن است. مثلاً احتمال باز ماندن شیرگاز، کلید برق و … به سراغ فرد مى‏آید و به دنبال آن چندین بار براى مطمئن شدن از بسته بودن شیرگاز و یا … به خانه برمى‏گردد و به اجاق گاز مثلاً سرمى‏زند. 3ـ افکار وسواسى سومین الگوى وسواس است این افکار که به طور تکرارى و ناخواسته به سراغ فرد آمده و ذهن او را به خود مشغول مى‏کندمحتواى این افکار معمولاً عمل جنسى یا پرخاشگرى یا آسیب‏رساندن است و از نظر بیمار غیرقابل تحمل و شرم‏آور است. 4ـ چهارمین الگو، کندى وسواس است. این بیماران ساعتها وقت خود را صرف خوردن غذا یا اصلاح سر و صورت، مسواک یا آماده شدن براى خواب یا مرتب کردن لباسها مى‏کنند. لازم به ذکر است گاهى ترکیبى از دو یا چند الگوى فوق به سراغ فرد مى‏آید. عوامل مختلفى ممکن است باعث بروز این بیمارى شود: 1ـ گاهى ترشح ناموزون بعضى مواد شیمیایى در مغز باعث به وجود آمدن این بیمارى مى‏شود که شرح آن در کتب علمى قابل پى‏گیرى است. 2ـ اضطراب نیز یکى از عوامل این بیمارى است که البته گاهى علت آن اضطراب نیز براى فرد مبتلا به وسواس معلوم نیست. 3ـ گاهى بر اثر یک اتفاق مشکل آفرین و پرفشار مثل مرگ یکى از نزدیکان یا بعضى مسائل جنسى یا بیمارى وسواس رخ مى‏دهد. 4ـ عقده‏هاى فرو خورده، ناکامى‏هاى درون ریخته شده نیز گاهى باعث این بیمارى مى‏شود. 5ـ گاهى نیز احساس گناه‏کار بودن باعث وسواس شدن است. و عوامل دیگرى که در این نوشتار نمى‏گنجد. اما درباره روشهاى پیشگیرى و درمان وسواس باید متناسب با عوامل مختلف که در بالا بیان شد، رفتار کرد. روانشناسان و روانپزشکان هم از درمان دارویى براى مقابله با وسواس فکرى یا وسواس عملى استفاده مى‏کنند و هم از درمان غیردارویى. در درمان غیردارویى، از الگوهاى مختلف براى کاهش این اختلال بهره مى‏گیرند که به برخى از آنها به طور اجمال اشاره مى‏کنیم زیرا از این تکنیک‏ها متناسب با نوع و شدت و ضعف بیمارى استفاده مى‏شود: 1ـ شناخت درمانى، در این روش طى جلسات مکرر و متعدد، بینش بیمار درباره تعارضهاى درونى خود به کمک روان‏درمان‏گر تغییر مى‏یابد. 2ـ رفتار درمانى: روشهاى متعدد و متنوعى است از کارشناس مربوطه بیمار را به کارها و فعالیت‏هایى جهت کاهش سطح اضطراب و در نتیجه فکر یا عمل وسواس او وا مى‏دارد. 3ـ گاهى نیز روانشناس با ایجاد ارتباط با خانواده بیمار به کاهش ناهماهنگى‏هاى احتمالى در خانواده و تصحیح ارتباطات خانوادگى آنها مى‏پردازد. در مجموع براى اطلاعات بیشتر به کتاب «شناخت و درمان وسوسه و وسواس» نوشته محمود ارگانى بهبهانى از انتشارات مجمع ذخایر اسلامى و یا کتاب «درمان رفتارى وسواس» نوشته گیل اس‏استکتى ترجمه عباس بخشى‏پور رودسرى و مجید محمود علی لو از انتشارات نشر روان پویا (سال 1376) مراجعه کنید.

دکمه بازگشت به بالا