چکار کنم که از حسادت و غرور رهایی پیدا کنم؟

پرسش : برای اینکه انسان بتواند از شر حسادت و غرور رها شود چه باید بکند؟
پاسخ : نکته‏اى که باید قبل از پاسخ خدمتتان عرض کنیم این است که فرق بین غبطه و حسادت را دقیقاً ملاحظه نمایید تا معلوم شود آن تغییر حالتى که براى شما حاصل مى‏شود حسادت است یا غبطه. حسادت آن است که انسان از نعمت دیگران ناراحت مى‏شود و آرزوى از بین رفتن آن نعمت را دارد. غبطه، حالتى است که انسان از این که مثل دیگران داراى فلان نعمت نیست ناراحت است؛ یعنى از نداشتن خود، نه از بهره‏مندى دیگران، در نتیجه آرزو یا تلاش نمى‏کند که نعمت از دیگرى سلب گردد بلکه از نعمت دیگران خوشحال است و آرزو و دعا و تلاش مى‏کند که خود نیز به آن خوبى برسد و معمولاً در نعمت‏هاى عبادى و معنوى مثل حال خوش در نماز و سجده نسبت به دیگران حالت غبطه به انسان دست مى‏دهد. در هر صورت درمان حسد، دو رکن اساسى دارد : رکن اول آن شناخت حسد و ابعاد و نتایج آن در دنیا و آخرت است. رکن دوم عمل و اقدام است. اولاً، باید این نکته را درک نمود که حسد نه تنها زیانى براى محسود مورد حسد واقع شده ندارد؛ بلکه چه بسا به نفع او است؛ زیرا حسادت دیگران نوعاً موجب غیبت یا تهمت او شده و این کار موجب از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنها توسط حسود مى‏گردد. انسان خردمند هیچ گاه ضرر خود را نمى‏خواهد و چه ضررى از حسادت بالاتر. ثانیاً، خداوند نظام جهان را بنابر حکمت بالغه خود، به گونه‏اى قرار داده است که انسان‏ها از هر نظر با یکدیگر متفاوت باشند. از نظر استعداد، قیافه، مال، خانواده و … و این به جهت امتحان و ابتلایى است که باید برقرار باشد. اگر آدمى حقیقت این مطلب را براى خود تصور نماید و به عمق آن دست یابد، آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد؛ چرا که همه این موهبت‏ها و تفاوت‏ها را به جهت جریان حرکت زندگى و فلسفه‏اى که در وراى آن است مى‏داند. ثالثاً، توجه به معاد و نعمت‏ها و درجات والایى که پرهیزکاران در قیامت و آخرت دارند آدمى را از چشم دوختن به متاع دنیا باز مى‏دارد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبر(ص) مى‏فرماید: «ولا تمدن عینیک…؛ چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى داده‏ایم (براى امتحان) بازگیر و بر اینان اندوه مخور»، V}(سوره حجر، آیه 88){V اگر آدمى به حقیقت معناى «رزق ربک خیر وابقى» را دریابد، دیگر چشم به امکانات و برخوردارى‏هاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه، گزاف نخواهد گذاشت. به گفته حافظ : P} نقد عمرت ببر و غصه دنیا به گزاف{E}گر شب و روز در این قصه مشکل باشى{P P} گرچه راهیست پر از بیم زما تا بر دوست{E}رفتن آسان بود ار واقف منزل باشى{P اما عمل: از نظر عملى راه‏هایى هست از جمله: 1- عمل بر ضد مقتضاى حسد در گفتار و کردار مانند تواضع، خیرخواهى، ، خدمت به دیگران، شاد گشتن از رسیدن خیر به دیگران و ریشه کن کردن حسد از طریق نابود کردن خباثت نفسانى حسادت انگیز مانند تکبر، ریاست طلبى، دنیا خواهى و … . 2 – دعا در حق محسود (از صمیم قلب از خداوند بخواهید آن نعمت را براى آن شخص زیادتر بگرداند). 3 – هرگاه متنعم بودن شخصى آزارتان داد متذکر نعمتهایی شوید که خداوند به شما داده چرا که آن کریم هیچ فردى را محروم از همه خوبى‏ها نگرداند. 4 – در چنین حالتى به یاد آورید افرادى را که مشکلات ظاهرى بیشترى نسبت به شما دارند. 5- سعى کنید عقل خود را تقویت کنید. در واقع اگر انسان از این نیرو به خوبى استمداد جوید و آن را بر دیگر قواى خود حاکم ساخته و از آن پیروى کند به تدریج تقویت خواهد شد و هراندازه به آن پشت نموده و بر خلاف رهنمودهاى آن عمل نماید به تضعیف آن پرداخته است. تقریباً همانند نیروگاه‏هاى اتمى که هر اندازه بیشتر مورد استفاده و بهره‏بردارى قرار گیرند بارورى افزون‏ترى خواهند یافت. یکى دیگر راه‏هاى تقویت عقل و بسط معارف دین و پیروى دقیق از رهنمودهاى انبیا است. زیرا تعالیم آنان بازگشاینده گنجینه‏هاى خرد فراروى انسان‏هاست «لیثیروا لهم دفائن العقول». علت اصلى حسد ناراحتى انسان از عدم موفقیت خود است که چرا او پیشرفت نکرده و دوستش رشد خوبى کرده است. بدین جهت انسان مى‏خواهد رشد دوست خود را متوقف کند که این حالت حسد نامیده مى‏شود. حال اگر انسان توجه داشته باشد که شکست دوست او هیچ کمکى به او نمى‏کند و هیچ سودى براى او ندارد و بلکه ممکن است براى او مشکلاتى به وجود آورد، راه درست را انتخاب مى‏کند و آن راه درست این است که به جاى تخریب دیگران سعى کند خود را مانند آنان به موفقیت برساند که در این صورت این حالت انسان غبطه نام دارد و نه تنها بد نیست، بلکه موجب رشد و ترقى انسان مى‏گردد، بنابراین مى‏توان با تبدیل صفت حسد به حالت غبطه راه رشد و ترقى را بر خود بازنمود و از آثار منفى این صفت نیز در امان ماند. براى درمان غرور و خودپسندى توجه شما را به نکات زیر جلب مى‏کنیم: 1- از نظر معرفتى حب ذات غیر از غرور است و یکى از پیامدهاى منفى حب ذات افراطى، غرور مى‏باشد، لذا در این جواب به ریشه پرداخته و از این رهگذر به علاج فردى مى‏پردازیم. 2- توجه داشته باشید که حب ذات یک حالت روحى صد در صد زشت و ناپسند نیست بلکه آنچه مذموم شمرده شده همانا غرور افراط گونه است که موجب نادیده گرفتن حق، به چشم نیامدن دیگران و حقوق آنها و تنها خود را دیدن و هر چیزى را براى خود خواستن مى‏شود و الا اگر حب ذات و دوست داشتن خود نباشد ما هرگز به دفاع از خود، در صدد سیر نمودن خود، رسیدن به کمالات مادى و معنوى روى نمى‏آوریم. 3- حالت افراط گونه حب ذات که مورد نظر است و ریشه در یک شناخت غلط از خود و دیگران دارد و بر پایه سیستم شناختى نادرست بنا مى‏گردد، لذا راه‏کارهاى ارائه شده جهت علاج آن بیشتر به اصلاح شناختى توجه دارد و از همین رو از شما مى‏خواهیم به منظور رعایت و به کارگیرى این راه‏کارها بیشتر به مطالعه و تفکر و سپس تلقین بپردازید. اما آن راه‏کارها به قرار زیر مى‏باشند: الف) به فقر وجودى خود نسبت به خداوند سبحان توجه کامل داشته باشید و یک لحظه از آن غفلت نورزید؛ یعنى، به یک خودشناسى و خداشناسى دقیق و صحیح باید برسید که شما چه هستید و چه مى‏توانید باشید و اگر لطف و فیض الهى نباشد چه خواهیم شد و آیا اصلاً وجود داشتیم و مى‏توانیم موجود باشیم؟ P} اگر نازى کند یک دم{E}فرو ریزند قالب‏ها{P در این مورد بیشتر فکر کنید، روزى چند سطر در این مورد بنویسید و آن را با صداى بلند بخوانید (حداقل10 روز). ب ) جایگاه خود را در مجموعه نظام هستى بیابید که ذره‏اى هستید در بیکرانه عالم وجود که گویا بود و نبود ما یکى است. همانند قطره‏اى در برابر اقیانوس انسان‏ها و یک ذره‏اى در مجموعه عالم هستى. در این مورد بسیار فکر کنید و چندین سطر در این مورد بنویسید (به مدت 5 روز) و روزى چند بار آن را با صداى بلند بخوانید. ج ) به ضعف و نقص خود در دستگاه بدن و ناتوانى در انجام کارهایى که مى‏خواهید انجام دهید ولى نمى‏توانید بیاندیشید و به یقین بدانید که تمام این امور حکایت از تدبیر مدبرى مافوق همه تدابیر بشرى دارد و او تصمیم‏گیرنده نهایى است. محصول این اندیشه خود را نیز در یک صفحه گزارش کرده و روزى دو بار آن را با تمرکز حواس و دقت بخوانید. د ) به پیامدهاى ناگوار حب ذات افراطى بیاندیشید و سرنوشت زشت این‏گونه افراد را مطالعه کنید و مد نظر داشته باشید و کافى است برخى از این پیامدها را نوشته و در کیفیت گرفتار شدن افراد به آنها تفکر کنید که چگونه با شخصیت پفکى و ابهت بادکنکى خود تراشیده به هضیض ذلت فرو غلطیدند. ه ) روایات و آیاتى و ضرب‏المثل‏ها و حکایاتى که در مذمت، عواقب شوم این صفت بیان شده است، زیاد مطالعه کنید و براى مدت 10 روز حداقل روزى نیم ساعت از این‏گونه مطالب (کتب اخلاقى) مطالعه کنید (مربوط به عجب و خودپسندى): 1- قلب سلیم، شهید دستغیب. 2- گناهان کبیره، شهید دستغیب. 3- جامع‏السعادات، نراقى. 4- معراج‏السعاده، نراقى.

دکمه بازگشت به بالا