شجاع بودن در دفاع از حق
پرسش : برای پیدا کردن شجاعت در دفاع از حق چه باید کرد؟
پاسخ : خداوند در قرآن کریم بیان کرده که براى بندگان نیکبخت خود کرامتهایى دارد، و در کلام مجیدش آنها را برشمرده است؛ مىفرماید: «ایشان را به حیاتى طیب زنده مىکند»، «ایشان را به روح ایمان تأیید مىکند»، «از ظلمت به سوى نور بیرونشان مىآورد»، «او ولىّ و سرپرست آنان است»، «ایشان نه خوفى دارند و نه دچار اندوه مىگردند» و… A}اَلا اِنَّ اَولیاءَالله لاخوفٌ علیهم و لاهم یَحزَنون، الذینَ ءامنوا و کانوا یتّقون{A؛ آگاه باشید، به درستى که دوستان خدا نه مىترسند و نه به غم و اندوه مبتلا مىشوند، ایشان اهل ایمان و تقواپیشهاند(V}یونس، آیات 62 و 63{V). انسان اگر از لحاظ معرفت به بلوغ و رشد برسد و آن گاه به قدرت خود بنگرد، مىتواند «قدرت» را در مسیر «حیات معقول» به کار برد. «قدرت» و «مقتدر» از صفات حضرت حقّ است. بنابر این شناخت صحیح قدرت و قوّه، شناخت صفاتى از اوصاف ذات ربوبى است. پس قدرت از این دیدگاه هرگز در مقابل حق قرار نمىگیرد. چون یاراى مقابله با حق را ندارد. قدرت که از مقدسترین تجلیّات صفت «قوى» و «مقتدر» خداوند مىباشد، اگر براى محو و زوال باطل و دفاع از حق به کار برده شود، شجاعت است و شجاعت و قوّت تنها در برابر دشمن خارجى نیست که قرآن شریف درباره آن مىفرماید: A}و اَعِدُّوا لَهُم مااستطعتم من قوّه{A؛ و براى آنان هر چه بتوانید قوه و قدرت آماده کنید(V}انفال، آیهى 60{V). بلکه شجاعت در مقابله با وساوس درونى و هواهاى نفسانى و شیطان نیز مطرح مىباشد. تا جایى که پیامبر مکرم در آن حدیث معروف فرمود: «شجاعترین مردم کسى است که بر هواى نفسانى خود غلبه کند»(V}نهج الفصاحه، ترجمه آقاى پاینده، روایت 299{V). رمز و راز شجاعت این است که ایمان و تقوا مؤمن را با خدا مرتبط مىسازد هر چقدر این ارتباط قوىتر و مداومتر باشد آثار و برکات این ارتباط تجلّى بیشترى خواهد یافت. همانطور که در آیه ابتداى بحث ملاحظه مىشود ایمان باطنى و مستحکم به همراه تقوا، کرامتى را در فرد مؤمن ایجاد مىکند که با خدا مىپیوندد و از دوستان خداوند متعال مىشود و در نتیجهى اتصال با حىّ لایموت، از غیرخدا نه مىترسد و نه دچار حزن و اندوه مىشود. سخن مولا على(ع) که مىفرماید: «سوگند به خدا، اگر من به تنهایى با همهى دشمنانم که از کثرت روى زمین را پر کرده باشند رویاروى شوم، نه باکى داشته و نه مىهراسم، هرگز از آنها روىگردان نمىشوم، من به گمراهى آنان و هدایت خود که بر آن استوارم، آگاهم و از طرف پروردگارم به یقین رسیدهام…»V}نهج البلاغه، نامه 62{V.