راه افزایش تقوا و ایمان به خدا

پرسش : راه رسیدن به خدا و افزایش ایمان و تقوا چیست؟
پاسخ : P}از صداى سخن عشق ندیدم خوشتر {E}یادگارى که در این گنبد دوار بماند{P P}راهیست ره عشق که هیچش کناره نیست{E}آنجا جز آنکه جان بسیارند چاره نیست{P باز نامه‏اى از سوخته‏دلى رسیده، حیرانى در کوى دوست و جوینده‏اى با عطش عشق، عشق به آنکه سزاوار عشق‏ورزى است و او که مبدء همه کمال‏ها و زیبایى‏هاست. ولى کیست که در این ره خود حیران نباشد، همه در این راه اظهار درماندگى کرده‏اند، مگر پیامبرش نفرموده: H}الهى ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک{H؛M}خدایا ما تو را آن گونه که باید نشناختم و آن گونه مى‏بایست عبادت نکردیم{M» و مگر خود نفرموده است: H}و ما قدروا اللّه‏ حق قدره{H ؛ M}خدا را آن گونه که شایسته اوست نسنجیده و نشناخته‏اند{M؛ V}(انعام، آیه 91){V. ولى چه باید کرد؟ چرا که سر وجود طلب است، طلب او که همه چیز است. P}غبار راه طلب کیمیاى بهروزیست{E}غلام دولت آن خاک عنبرین بویم{P P}هر کسى با شمع رخسارت بوجهى عشق باخت {E}زان میان پروانه را در اضطراب انداختى{P P}گنج عشق خود نهادى در دل ویران ما {E}سایه دولت بر این گنج خراب انداختى{P P}اى قباى پادشاهى راست بر بالاى تو {E}زینت تاج و نگین از گوهر والاى تو{P P}آنچه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگار{E}جرعه بود از زلال جام جان افزاى تو{P P}همتم بدرقه‏ى راه کن اى طایر قدس{E}که درازست ره مقصد و من نو سفرم{P P}خرم آن روز کزین مرحله بربندم بار {E}وز سر کوى تو پرسند رفیقان خبرم{P P}حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل {E}دیده دریا کنم از اشک و درو غوطه خورم{P چه کنیم که نثر را یاراى سخن عشق نیست و زبان شعر در این صحنه گویاتر است. بلى غایت این خلقت معرفت خداست ولى اى عزیز! معرفت یک راه و دو راه ندارد. حکما گفته‏اند؛ H}الطرق الى‏اللّه‏ بعدد انفس الخلایق{H ؛ M}راه‏هاى به سوى خدا به اندازه نفوس خلایق است{M گرچه مجموعه راه‏هاى وصول به معرفت‏اللّه‏ را سه راه دانسته‏اند : 1- راه عقل و برهان‏هاى فلسفى2- راه دل و فطرت3- راه طبیعت. البته این راه‏ها با یکدیگر متضاد نبوده و هر کس به فرا خور خود راهى را طى مى‏کند. و این‏ها همه راه‏هاى معرفت خدا هستند، بدین معنا که عقل و دل به وجود او گواهى دهند و تردیدى در مورد او روا ندارند. اما وصول به خداوند راهى بس دشوار و سنگین است، و حاصل آن نیز به اندازه همه هستى ارزشمند است. براى رسیدن به این شهود حقیقت باید منازل و مقاماتى را طى کرد که گفته‏اند: H}ان بین العبد والحق الف مقام من نور و ظلمه{H؛ M}بین بنده و حق هزار مقام از نور و ظلمت است{M. P}او را به چشم پاک توان دید چون هلال{E}هر دیده جاى جلوه آن ماه پاره نیست{P عارفان براى سیر سالکان در این راه صد منزل برآورد کرده‏اند که برخى از آنها در کتابهایى مانند؛ منازل السایرین، خواجه عبداللّه‏ انصارى آمده است. البته بدون همراهى خضر طى مسیر دشوار و چه بسا ناممکن است، بنابراین مى‏بایستى از رهروان این راه استمداد نمود. P}در این ورطه کشتى فرو شد هزار{E}که پیدا نشد تخته‏اى بر کنار{P P}که خاصان در این ره‏فَرس‏رانده‏اند {E}به «لا احصى» از تک فرو مانده‏اند{P عزیزا : کوتاه سخن آن که؛ راه راهى مشکل اما به غایت ارزشمند است و نیاز به طلب و همت دارد. تهذیب نفس از هر گونه رذیلت اخلاقى و حیوانى مقدمه ورود است. اخلاص عمل براى خدا و خالى شدن از هرگونه شرک سکویى دیگر براى این حرکت است. H}من کان للّه‏ کان اللّه‏ له{H ؛ M}هر کس براى خدا باشد خدا براى او خواهد بود{M. پیامبر خدا فرمود: H}من اخلص للّه‏ اربعین یوما فجر اللّه‏ ینابیع الحکمه من قلیه على لسانه{H ؛ M}کسى که چهل روز عمل خویش را براى خدا خالص کند خداوند چشمه‏هاى حکمت را از قلب او بر زبانش جارى مى‏کند{M. بلى قلب و دل اگر چون آیینه‏اى از زنگار شرک و ریا و گناه پاک گردید، حقیقت در آن تجلى مى‏یابد. براى این منظور، اولین مرحله به تعبیر اصحاب سیرو سلوک «یقظه و بیدارى از خواب غفلت و توجه به غافل بودن خویش» مى‏باشد. خوشبختانه شما این احساس را دارید که ان‏شاءالله شروع خوب و مبارکى برایتان خواهد بود. پس از آن مى‏بایست انسان عزم خود را جزم کرده و تصمیم قاطع بگیرد که همیشه تابع خواست خداوند بوده و همواره درصدد انجام تکالیف الهى باشد، چه در امورى عبادى و چه در امور اجتماعى و دیگر ابعاد زندگى. هر قدمى که بر مى‏دارد و هر سخنى که مى‏گوید و هر برنامه‏اى که دارد نخست ببیند آیا رضاى خداوند در آن مى‏باشد یا نه والا از آن صرف نظر نماید. در حدیثى آمده است: «کمال در این است که انسان خواسته‏هایش را در مسیر الهى قرار دهد و نیرویش را در جهت رضایت حضرتش صرف کند». در مرحله اول باید انسان خود را مقید به انجام واجبات و ترکمحرمات نماید و پس از مدتى که بدین کار عادت کرد و انجام آن برایش آسان شد خود را مقید به انجام استحباب و ترک مکروهات نماید و گرنه چنین تقیدى در قدم‏هاى اولیه آثار سوئى به دنبال خواهد داشت. به هر حال رعایت تقوا و انجام تکالیف الهى در هر مرحله‏اى خود زمینه ساز درک بیشتر و توفیق افزون‏تر و توجه و تقرب والاترى به ذات بارى تعالى خواهد بود. چنان که در سوره «انفال آیه 29» آمده است: A}یا ایها الذین آمنوا ان تتقوالله یجعللکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفر لکم و الله ذوالفضل العظیم{A ؛ M}اى اهل ایمان! اگر پرهیزگار بوده و تقواى الهى پیشه کنید خداوند براى شما نیروى تشخیص حق از باطل قرار داده و بدى‏هاى شما را پوشانده و شما را بیامرزد و خداوند داراى فضل و رحمت بزرگ است{M. آرى اگر قدم‏هاى اولیه برداشته شود زمینه‏اى براى دریافت برنامه ادامه مسیر فراهم مى‏شود. به قول شاعر: P}گر مرد رهى میان خون باید رفت {E}از پاى فتاده سرنگون باید رفت{P P}تو پاى در راه نه و هیچ مترس{E}خود راه بگویدت که چون باید رفت{P و به گفته خداوند تبارک و تعالى در قرآن کریم: A}والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا{A؛ M}کسانى که در راه ما تلاش نمایند ما ایشان را به راه‏هاى خویش هدایت مى‏کنیم{M. براى تقویت این حرکت و رشد آن توجه به چند نکته لازم است: 1- پرهیز از مجالست و هم‏نشینى با اهل دنیا و دور از معنویت، چه آنکه از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر مى‏شود و براى جبران آن روزى هفتاد مرتبه استغفار مى‏کنم». خداوند نیز در سوره «نجم آیه 29» مى‏فرماید: A}فاعرض عن من تولى عن ذکرنا ولم یردالا الحیوه الدنیا{A؛ M}پس از کسانى که از یاد ما روى گرداندند و جز زندگى دنیا را نخواستند اعراض کن و روىبگردان{M. 2- محاسبه نفس، که هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسى نماید و به تعبیرى به خود نمره بدهد. اگر کار شایسته‏اى انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد و اگر مرتکب خلافى شده استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد. 3- بهره‏گیرى از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن، چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت مى‏دهد و هم آشنایى با معارف آن (هر کسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مى‏باشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخه‏هایى است براى درمان دردها و مشکلات، گرچه در برداشت از آیات متشابه باید جانب احتیاط را پیشه کرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممکن است خود آن موجب گرفتارىگردد. 4- بهره‏گیرى از ثقل اصغر و ائمه هدى(ع) و توسل به آنها. تقویت ایمان و عقیده راه‏هاى متعددى دارد از جمله: 1- بالا بردن سطح شناخت و آگاهى‏هاى دینى. در این زمینه گسترش مطالعات و تحقیقات دینى با برنامه‏ریزى‏هاى هدایت شده و منظم بسیار ضرورى است. 2- گسترش فعالیت‏هاى فرهنگى و تبلیغاتى با شیوه‏هایى نو و جذاب. 3- تقویت جلسات و برنامه هاى مذهبى و هر چه با شکوه‏تر و پرمحتواتر برگزار کردن آنها. براى این که انسان اعتقادات خود را مستحکم‏تر کند، دو حرکت لازم است: الف) حرکت علمى؛ یعنى، لازم است در حد توان خود به مطالعه و تحقیق بپردازد و با رجوع به کتاب‏هایى که در این زمینه نوشته شده، پاسخ سؤالات خود را دریابد و یا با سؤال کردن از عالمان دینى، ابهامات و شبهاتى که در ذهنش مطرح مى‏شود بازگو کند تا با روشن شدن ابهامات، اعتقادات خود را راسخ کند. کتاب‏هاى زیادى درباره زندگى ائمه اطهار(ع) و مسائل مربوط به امامت وجود دارد که با مطالعه آنها مى‏توانید تحقیق در این مسائل را شروع کنید؛ از جمله: – فروغ ولایت، جعفر سبحانى. – بررسى مسایل کلى امامت، ابراهیم امینى. – امامت و رهبرى، شهید مطهرى. – نقش ائمه در احیاء دین، علامه عسکرى. – آنگاه هدایت شدم، تیجانى سماوى. – امام‏شناسى، علامه محمد حسین طهرانى.

دکمه بازگشت به بالا