رهایی از خودخواهی و خودپرستی
پرسش : چطور و چگونه باید از چنگال خودخواهی و خودپرستی راه بشم؟ واقعأ از خودم به ستوه آمده ام چکار کنم از این قفس خود راه بشم؟
پاسخ : قبل از پاسخ به سؤال حضرت عالی, ذکر مقدمه ای لازم است و آن این که تمامی حیوانات به حکم غریزه خصلت های حیوانی را بدون اکتساب دارا هستند, ولی انسان باید انسانیت را کسب کند, چون انسان بودن به ظاهر و جنبه بیولوژیکی نیست؛ یعنی, موجودی که به نام انسان و آدم است , غیر از این ظاهر است . P} تن آدمی شریف است به جان آدمیت{E}نه همین لباس زیباست نشان آدمیت{P بنابراین حال که ارزش های انسانی اکتسابی است, اولا باید ارزش ها را شناخت و ثانیا آنها را کسب کرد. هر انسان در ابتدا خصلت خود محوری دارد و همه چیز را برای خودش می خواهد. خود محوری و خودبینی چند قسم می شود: 1- تمام تلاش و کوشش انسان برای خود و شکم و زندگی و فرزندان باشد. این خصلت خیلی شبیه حیوانات است. 2- انسان همه چیز را برای خودش بخواهد و قانع نباشد و بیش از اندازه و نیاز جمع آوری کند, با این که می بیند دیگران ندارند و گرسنه اند, ولی اعتنایی به آنها نداشته باشد. این خصلت را آز و حرص می گویند که سرانجام آن بخل است. این صفت پست تر از صفت حیوانی است. 3- انسان نمی خواهد دیگران چیزی داشته باشند و دائم نقشه می کشد دیگران را بیچاره و تهی دست کند و لو این که به خودش هم ضرر برسد. این حسد است که چنین شخصی از درون خود را نابود می کند و انسانیت را همانند خوره از بین می برد. پس »انانیت « همان خودبینی و خود محوری و خودخواهی است که اگر افراط شود, تکبر و حرص و حسد می شود و اگر تفریط شود, ذلت و خواری و پوچ گرایی می شود و اگر اعتدال رعایت شود, تواضع می باشد که مطلوب است . مرحله اولی که ذکر شد, تا اندازه ای خوب است , زیرا انسان باید به فکر خود و زندگی و زن و بچه باشد. این از دستورهای اسلامی است . H}»الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیله؛{H تلاش برای زن و فرزند همانند جهاد در راه خدا است«. اما اگر از این حالت خارج شود و به صورت حرص و آز و یا بدتر از آن حسادت درآید, انا نیت مذموم و مورد نکوهش است . پس انسان دارای دو نفس است که یکی از آنها را باید از بین ببرد و با آن مبارزه کند که پیروی نمودن از هواهای شیطانی و نفسانی است . این صفت انسان را از حالت اعتدال خارج می کند ; مانند مرحله دوم و سوم که در بالا ذکر شد. به تعبیر قرآن با نفس »اماره بالسوء« باید مبارزه کرد ; یعنی , با نفسی که انسان را به بدی ها امر می کند. جهاد اکبر همین است . اما نفسی که موجب کرامت و عزت انسان است و او را از بدی ها وا می دارد و یا به خوبی ها امر می کند, مثل نفس لوامه و یا نفس مطمئنه ; بسیار خوب است و باید آن را بزرگ شمرد. قرآن می فرماید: »و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین ; عزت و بزرگواری مخصوص خدا و پیامبر و مؤمنان است «. به خاطر عزت نفس است که امام حسین (ع ) می فرماید: H}»موت فی عزأ خیر من حیاه فی ذلأ؛{H مردن با عزت بهتر از زندگی با ذلت است «. اسلام به ما اجازه نداده است برای مبارزه با نفس و انانیت از حد اعتدال خارج شویم , به طوری که مانند مرتاض های هندی به خود فشار آوریم و به اندک خوراک و خواب اکتفا نماییم و از لذت های دنیا کناره گیریم و یا مانند »ملامتیه « که برای مبارزه با نفس , خودشان را پبست می پندارند و یا در انظار کارهای پبستی انجام می دهند, تا مردم خیال کنند اینها انسان های بدی هستند و یا مانند ضعف گراها که آن قدر قدرت خود را تضعیف می کنند که گویا کمال انسان را در ضعف می دانند. همچون شاعر که گفته است : P} نه آن مورم که در پایم بمالند{E}نه زنبورم که از نیشم بنالند{P P}چگونه شکر این نعمت گزارم{E}که زور مردم آزاری ندارم{P پس باید از شیوه های صحیح جهت رفع صفت خودخواهی استفاده نمود که عبارتند از: 1- ضمن توجه به این که ما انسانیم و دارای کرامات انسانیت هستیم . در این آیه شریفه تفکر نماییم : »قتل الانسان ما اکفره، من ای شیء خلقه، من نطفه خلقه فقدره، ثم السبیل یسره، ثم اماته فأقبره«, V}(عبس , آیات 17 – 21). {V 2- دیگران را دوست بداریم و به آنها محبت کنیم , زیرا اگر انسان نسبت به بندگان خدا خوش گمان بود و با دید مثبت به آنها نگریست و جنبه های خوب آنها را لحاظ کرد, اندک اندک نسبت به آنها محبت پیدا می کند و دوست داشتن دیگران موجب می شود انسان فقط خود را نبیند واز حالت خودخواهی او کاسته شود. 3- واقع بینانه و به دور از افراط و تفریط به کاستی ها و ضعف ها و جهل های خود فکر کنیم . 4- باور کنیم که هرگونه عزأت و ترقأی مادی و معنوی ضمن این که به فعالیت ما بستگی دارد وابسته به اراده و خواست خداوند است و اعمال خودخواهی نه تنها به ترقی انسان کمک نمی کند, بلکه می تواند در برانگیختن خشم خداوند مؤثر باشد و موجب ذلت و عدم موفقیت انسان در کارها گردد. 5- به سنأت مقابله به مثل که توسط خداوند در عالم اجرا می شود توجه کنیم و بدانیم اگر ما خودخواه بوده و به فکر دیگران نباشیم ناخودآگاه برخورد دیگران نیز در مقابل ما چنین خواهد شد که مسلما منجر به تلخی زندگی و درماندگی در بسیاری از امور می گردد. 6- عمل خودخواهان را بنگریم و ببینیم تا چه اندازه موجب انزجار و ناراحتی اطرافیان نسبت به آنها می شود و از آن درس گیریم (ادب از که آموختی از بی ادبان ). 7- برای رفع این صفت بد بسیار دعا و تضرع نموده و از خداوند مهربان بخواهیم تا در خودسازی کمکمان کند که چه بسیار بیماری های جسمی و روحی با دعا و توسل علاج گشته اند. برای آگاهی بیشتر ر . ک : »معراج السعاده « ملا احمد نراقی .