حجاب های عالم جسم و عقل و خیال
پرسش : حجاب های عالم جسم و عالم خیال و عالم عقل را بیان فرمایید.
پاسخ : جسم انسان از سنخ ماده است و روح وى از سنخ مجردات؛ روح با خرابى بدن و مفارقت از آن فاسد و خراب نمىشود. بلکه در عالم دیگرى باقى است و فنا در آن راه ندارد. هر چه توجّه انسان به جسم بیشتر باشد، از بازیابى به معنویت و روحانیت بازمىماند. به قول حافظ: P}«حجاب چهرهى جان مىشود غبار تنم{E}خوشا دمى که از آن چهره پرده برفکنم…{P P}چگونه طوف کنم در فضاى عالم قُدس{E}که در سراچهى ترکیب تخته بند تنم…{P P}بیا و هستى حافظ ز پیش او بردار{E}که با وجود تو کس نشنود زمن که منم»{P اوّلین مسأله لازم در سلوک الى الله و در سفر به سوى حق، کنار زدن حجابهاى ظلمانى و خروج از این حجابهاست. زیرا این حجابهاى ظلمانى است که انسان را در اسفل السافلین قرار داده و او را از شهود وجه الله و از نظر به وجه او محروم مىگرداند و نه تنها از شهود وجه الله بلکه از نیل به حقایق توحید و حقایق اسماء و تجلیّات آنها، و نیز، از نیل به اسرار معاد و حشر و در یک جمله، از نیل به اسرار وجود و هستى، محروم نموده و از همه آنها باز مىدارد و موجب خسران و هلاکت مىگردد. بنابراین، اولین مسأله لازم در سلوک الى الله، خروج از حجب ظلمانى است. حجب ظلمانى عبارت است از حجاب تعلق به بدن مادى، کفر، شرک و عناد با حق و آیات حق، حجاب عقاید و افکار باطل و نا صحیح، حجاب اخلاق و اوصاف رذیله، حجاب عادات، حجاب اوهام و تخیّلات، حجاب تعلق و اسارت به مظاهر مادى و آنچه غیر حضرت حق است و در یک عبارت کوتاه هر خصوصیت و هر رنگى که عارض روح انسان گشته و روح را به سوى غیر خداى متعال سوق داده و در جهت غیر او، و در جهت دورى از او و فرار از او قرار مىدهد، حجابى است از حجب ظلمانى و حجابهایى که ذکر شد و آنها که ذکر نشد همه و همه به همین نحو است، V}(در باب اطلاع از برخى حجابهاى ظلمانى نگا: مقالات، استاد محمد شجاعى، سروش، چاپ پنجم، 1380، ج اوّل، صص 63 ـ 73).{V هر یک از حجب ظلمانى داراى واقعیت عینى بخصوصى بوده و هر یک از آنها خصوصیت خاصى است در روح انسان و واقعیت عینى هیچ کدام از حجابها مانند واقعیت عینى حجاب دیگر نیست و از این رو توجه به امور ذیل ضرورى است: 1. براى خروج از هر حجابى، راه بخصوصى لازم بوده و باید طریق بخصوصى در پیش گرفته شود و امکان ندارد از همه حجابهاى ظلمانى از طریق واحدى نجات پیدا کرد و همچنین این معنى هم امکان ندارد که در خروج از هر کدام از حجابها طریقى را در پیش گرفت که غیر از طریق مخصوص و تعیین شده در نظام وجود است. مجاهدتهاى علمى و عملى لازم در خروج از حجب ظلمانى مجاهدتهاى بخصوصى است که در نظام وجود و نظام خلقت تعیین شده و حساب شده است. این مجاهدتها در حقیقت طرق تکوینى خروج از حجب ظلمانى است و نمىشود تکوین را عوض کرد. 2. قرآن راههاى خروج از حجب ظلمانى را که راههاى تکوینى، فطرى و تعیینشده در نظام خلقت است دین حنیف اسلام مىداند، V}(روم / 30){V آیات قرآن کریم تنها هدایت الهى را راه تکوینى و فطرى خروج از حجابهاى ظلمانى مىداند، V}(انعام / 71، بقره / 120){V و این راه را محکمترین رشتهاى مىداند که باید به آن چنگ زد،V} (لقمان / 22).{V 3. با توجه به دو نکته فوق اذعان خواهیم کرد که با هر نوع مجاهدت و با هر نوع ریاضت نمىشود از حجابهاى ظلمانى آن چنان که باید، نجات پیدا کرد. با مجاهدتهاى انتخابى و ریاضتهاى سلیقهاى نمىتوان از انواع مختلف حجب ظلمانى و از ابعاد و مراتب و ریزهکاریهاى متنوع و بى شمار آنها نجات یافت. این قبیل مجاهدتها ممکن است به نظر خیلى سخت هم باشد و تحمل آنها و مداومت بر آنها خیلى هم مشکل باشد ولى مسئله تنها این نیست که انسان ریاضت بکشد و به سختى بیفتد نحوه مجاهدت و ریاضت و کیفیت آن و نوع آن داراى اهمیت لازم است. 4. بنابراین، در خروج از همه حجابهاى ظلمانى مجاهدتهاى ناقص علمى و عملى نتیجه مطلوب نخواهد داد. زیرا، چنانکه در نکته اوّل گذشت حجابهاى ظلمانى یک سلسله واقعیتهاى عینى هستند و براى خروج از هر حجابى راه به خصوصى در خلقت و نظام تکوین از جانب خداوند مقرر گشته و از طریق وحى به انسانها ابلاغ گردیده است. در نتیجه در خروج از همه حجب ظلمانى هم علم جامع و کامل به آنچه از طریق وحى ابلاغ گردیده لازم است و هم عمل کامل و همه جانبه به آن. سالک الى الله باید آنچه را که از جانب خداى متعال ابلاغ گردیده به همان نحو که بیان شده است یاد بگیرد و علم و اطلاع کامل داشته باشد و در تحصیل علم و اطلاع کامل هیچگونه مسامحه و سستى نداشته و در این راه، مجاهدت پى گیر و کامل نموده و در این مجاهدت که آن را مجاهدت علمى مىنامیم هر چه مىتواند سعى کند تا طریق الى الله را به خوبى و به نحو صحیح و جامع و به همان صورت که از جانب خداى متعال ارائه شده است بشناسد. چنانکه حضرت باقر(ع) فرمودهاند: H}«الکمال کل الکمال التفقه فى الدین…؛{H کمال یک انسان و نهایت کمال او علم و بصیرت تفقه در دین است»، V}(اصول کافى، ج اوّل، باب صفه العلم و فضله و فضل العلماء، حدیث 4).{V و در مرحله دوّم به همه آنچه ارائه شده عمل نموده و صراط مستقیم الى الله را در همه ابعاد آن پیش بگیرد. به هر روى، در سلوک الى الله تبعیت از طریق تعیین شده در نظام تکوین یک ضرورت است و انحراف از آن، انحراف از تکوین مىباشد، V}(در باب ریاضت و مجاهدت و ابعاد آن نگا: مقالات همان، صص 73 ـ 87).{V P}همچو آهن ز آهنى بیرنگ شو{E}در ریاضت آینه بىرنگ شو{P P}خویش را صافى کن از اوصاف خود{E}تا ببینى ذات پاک صاف خود{P