شخص مومن باید زندگی خود را به چند بخش تقسیم کند؟

پرسش : یک انسان اسلامی برنامه زندگی خود را به چند بخش تقسیم می کند؟
پاسخ : در مقدمه جواب لازم است به برنامه زندگى یک دانشجوى مفید به حال جامعه اشاره کنیم. اصولاً کسى مى‏تواند براى جامعه، مفید و مؤثر باشد که خود عنصر مفید و کارآمدى باشد. به عبارت دیگر، یک دانشجو آنگاه مى‏تواند براى توسعه و پیشرفت دراز مدت و پایدار جامعه‏ى خویش، برنامه داشته باشد که در دوره‏ى کوتاه زندگى دانشجویى خویش اهل برنامه و برنامه‏ریزى باشد. بنابراین، چنانچه یک معمار بخواهد ساختمان زیبایى را طراحى کرده و بسازد، نیازمند سرمایه‏ى مالى، علمى، تجربى، ابزارى و طرح و نقشه و… است و بدون آنها هرگز سازه‏اى در خارج از محیط ذهن، سامان نمى‏یابد، همین طور یک دانشجو به عنوان معمار بالقوّه کشور، نمى‏تواند بدون تحصیل شرایط لازم، عنصر مفید و تأثیرگذارى براى خود و جامعه باشد، بنابراین، باید ابتدا خود را ساخت آنگاه جامعه را. دانشجویان جوان، جهت استفاده‏ى بهینه از پتانسیل جوانى و بکارگیرى آن در مسیر رشد و توسعه جامعه، چه باید بکنند؟ 1. شناخت هویت فردى و شخصى: دانشجویانی که دقیقا مى‏دانند در چه موقعیتى از زمان، جامعه، تاریخ و عمر خود واقع شده‏اند، تدبیر مناسب‏ترى براى رشد و توسعه‏ى زندگى خواهند داشت. شناخت هویت ملى، فرهنگى و اسلامى نیز مکمّل هویت فردى و شخصى است، در این مقطع، دانشجو، عارف به فرهنگ، مکتب و ملت خویش است و به مبانى فرهنگ اسلامى و ملى و آسیب‏ها و دردهاى اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و سیاسى جامعه‏ى خویش، معرفت قابل قبولى پیدا مى‏کند. چنین معرفتى که مولد درک فرهنگ خودى (اسلامى و ملى) و شناخت دردهاى اجتماعى است، راه را به روى عامل نفوذ بیگانه و فرهنگ و سیاست مهاجم مى‏بندد و مصونیت پذیرى از آسیب‏هاى فرهنگى و اجتماعى به وجود مى‏آورد، البته نیل به این مرحله، مستلزم درک بهتر جامعه نسبت به هویت جوانان و دانشجویان است. 2. دانش‏اندوزى: تحصیل علم، اولین و مهم‏ترین تکلیف شب و روز یک دانشجو است. اگر شرح حال زندگانى مردان بزرگ و خلاّق روزگار را مورد مطالعه و بررسى قرار دهیم. خواهیم دید که تلاش در راه تحصیل دانش، چه میزان در سعادت و نیک‏بختى جامعه و جاودانگى آنان تأثیر داشته است. در گذشته دانشمندان بزرگى نظر ادیسون، مخترع برق و گالیله، مخترع تلسکوپ و کاشف مسایل مهمى در علم هیئت و رازى کاشف الکل و هشام در علم شیمى و گوتمبرگ مخترع چاپ و… گام‏هاى مؤثرى در راه رفاه، آسایش و خدمت بشر برداشته‏اند. بنابراین، اساسى‏ترین وظیفه‏ى دوره‏ى دانشجویى، تلاش بى‏حد و اندازه در مسیر کسب سرمایه‏ى دانش است و دانشجو باید تلاش کند تا سطح دانش خود را افزایش دهد و تحصیلات خود را در ترم‏هاى مختلف و مقاطع بالاتر و تخصّصى‏تر، بدون هیچ وقفه‏اى ادامه بدهد و هرگز این احساس را به خود راه ندهد که قادر به ادامه‏ى تحصیل در مقاطع بالاتر نیست و در این خصوص با افراد آگاه مشورت کند. شایسته است که یک دانشجو در کنار متون درسى و امتحانى خویش، سایر منابع را مورد مطالعه قرار دهد تا اندوخته‏هاى خویش را غنى‏تر سازد و سعى کند در پایان هر هفته ایده‏هاى جدیدى که بدست آورده است مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار دهد و سعى کند از آن چیزهاى آموزنده فرا گیرد و سپس به نحو جالبى آنها را به صورت کاربردى آماده کند. 3. وقت‏شناسى: اگر جوانى، بهار عمر است، وقت سرمایه‏ى همه فصول عمر است. و به تعبیرى، وقت طلاست بلکه وقت فراتر از طلا و طلاساز است. پروین اعتصامى، در باب ارزش وقت چنین مى‏سراید: P}گهر وقت، بدین خیرگى از دست مده{E}آخر این درّ گرانمایه، بهایى دارد{P از منظر دین نیز، اولین پرسش‏هایى که در قیامت از انسان مى‏شود از چند چیز است از جمله: 1. از عمرش که در چه راهى فنا کرده است، 2. از جوانیش که در چه چیزى گذرانده است، 3. از مالش که از چه طریقى بدست آورده است، 4. از محبّت اهل بیت (امام‏شناسى). (V}خصال صدوق، ج 1، ص 253{V) با نگاهى اجمالى به سخن گران‏سنگ معصومین(ع)، جایگاه و اهمیت دو سرمایه‏ى جوانى و عمر به خوبى، آشکار مى‏شود و هر کس که بتواند در دریاى زندگى شنا کرده و این دو گوهر گرانبها را صید کند، قطعا به ساحل نجات و رستگارى دست خواهد یافت. بزرگان تاریخ، چون چنین بودند گشتند آنچنان. البته در ارج گذارى به وقت، علاوه بر وقت خویش باید براى وقت دیگران نیز ارزش قایل شد، و همه‏ى این مراحل به سرانجام نمى‏رسد مگر این که فرهنگ‏سازى کنیم و همگان به این نکته برسند که وقت‏سوزى، گناهى است بس بزرگ و نابخشودنى، و این شعار جا بیفتد که: وقت‏سوزى یعنى خودسوزى. فراگیرى روش تحقیق: یک دانشجوى کارآمد باید اصول روش تحقیق در علوم مختلف، مخصوصا روش مطلوب و مناسب براى تحقیق در عالم طبیعت را فرا گیرد. در اهمیت و ارزش روش تحقیق همین بس که امروزه پیشرفت علوم و توسعه‏ى جوامع پیشرفته، مرهون آن است و هر روز بر ابعاد آن افزوده مى‏شود. گرچه امروزه در بسیارى از رشته‏هاى دانشگاهى، روش تحقیق به صورت چند واحد گنجانده شده است اما این مقدار قطعا براى موفقیت‏هاى راهبردى کافى نیست و باید در این زمینه چاره‏اى اندیشید. 4. برنامه‏ریزى صحیح: برخى از مردم و به ویژه دانشجویان عزیز، در تنظیم زندگى و فعالیت‏هاى تحصیلى خویش دچار ابهام و سرگشتگى هستند و نمى‏توانند تعادل لازم را میان خواست‏ها و امکاناتشان بوجود بیاورند. اصولاً، برنامه‏ریزى، زمینه ساز کامیابى و موفقیت‏هاى همگان به ویژه جوانان و دانشجویان است، زیرا از یک سو به آنان شیوه صحیح به کار گرفتن فرصت‏ها را مى‏آموزد و از سوى دیگر با نیل به هدف‏هاى کوتاه مدت و میان مدت، رضایت خاطرشان را فراهم مى‏سازد. برنامه‏ریزى مناسب مشروط به تحقق موارد زیر است: 1. هدف‏هاى ما مشخص شود و این که هدف اصلى ما چیست؟ 2. نیازهاى ما کدامند؟ به عنوان مثال: در یک مقطع مشخصى، علاوه بر متن درسى، چه کتاب‏هایى را بخوانیم تا تسلّط بر آنها پیدا کنیم. 3. فرصت‏ها و اوقاتى که باید صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه میزانى است؟ 4. چه روشى، مطلوبترین شیوه براى دست‏یابى به اهداف مورد نظر مى‏باشد؟ 5. در مرحله اجرا نیازمند به چه ابزار و کاربرد چه وسایلى هستیم. 6. پس از اجرا به ارزیابى فعالیت‏هاى انجام شده بپردازیم تا میزان دسترسى به اهداف مشخص شود و میزان عدم موفقیت در رسیدن به برنامه را نیز معلوم نماییم. این مرحله که تحت عنوان باز خورد (فیدبک) نامیده مى‏شود، فرصتى به ما مى‏بخشد تا بتوانیم عوامل ناکامى احتمالى را نیز بشناسیم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پیشگیرى نماییم. البته، برنامه‏ریزى آفاتى هم دارد که از جمله آن، فقدان تلاش و پشتکار در دستیابى به هدف برنامه است. و یا آنکه در ابتداى فعالیت منطبق با برنامه، چنانچه به همه موارد مورد نظر دست نیافتیم، ممکن است دچار دلسردى شویم و از ادامه‏ى راه باز بمانیم. و یا اینکه عمل به برنامه‏ریزى جدّى، مستلزم چشم‏پوشى از برخى فرصت‏هاى فراغت، سرگرمیها و تفریحات مى‏باشد، در این صورت خود را سازگار با برنامه مى‏نماییم تا بتوانیم به نتیجه‏ى مطلوبى دست یابیم. از مزایاى برنامه‏ریزى این است که بر حس اعتماد به نفس مى‏افزاد و هسته مرکزى اطمینان به شخصیت را رشد مى‏دهد و موجب مى‏شود با نگاهى امیدوارتر به جهان بنگریم. از نگاه دیگر، برنامه‏ریزى در ابتدا با کندى ممکن است مواجه شود ولى در جریان عمل به برنامه به آن عادت مى‏کنیم و به مرور زمان ملکه شخصیت ما مى‏شود. برنامه‏ریزى علاوه بر صرفه‏جویى در وقت و فرصت‏هاى زندگى، موجب مى‏شود تا خود را و نیازهایمان را بهتر و بیشتر بشناسیم. همچنین برنامه‏ریزى، تفکر ما را نسبت به زندگى شکل مى‏دهد و تفکّر منسجم منجر به عمل موفق در زندگى فردى و اجتماعى مى‏شود. البته عوامل دیگرى وجود دارند که در رشد و کارآمدى یک دانشجو و در نتیجه رشد و کارآمدى جامعه نقش دارند از جمله: شناخت راه‏هاى اعتماد به نفس، اصول نویسندگى و سخنورى، با دقت گوش کردن به سخن اساتید و سایر افراد، توسعه‏ى روابط مفید با دیگران و پیدا کردن دوستان قابل اعتماد و ایجاد یک رابطه‏ى بسیار دوستانه با آنان، رعایت نظم در رفت و آمدها و نشست و برخاست‏ها بویژه در محیط دانشگاه و سرکلاس درس، تقویت راه‏هاى تفکر و افزایش خلاقیت خویش، انتقادپذیرى و خود انتقادى (انتقاد از خود = Autocritics)، همچنین انتقاد درست و سازنده از دیگران، برخورد منطقى با مخالفان خود، پذیرش عیوب دیگران، کنترل خشم خود، ورزش عاقلانه به صورت منظم و افزایش نیرو و توان خویش از راه ورزش عاقلانه و به صورت منظم و کسب سلامتى جسمى و انبساط روحى و تداوم آن، خود را به طور مؤثر نشان دادن و هدایت جلسات مفید و ثمربخش و در نهایت و مهم‏تر از همه تداوم سلامتى روحى و هدایت معنوى خویش از طریق رعایت حقوق خداوند حکیم و بندگى او که همه راه‏هاى توفیق و کارآمدى فردى و اجتماعى به او ختم مى‏شود. به راستى، اگر یک دانشجو، یا جمعى از آنان، یا اکثر دانشجویان و یا… این گونه باشند، آیا جامعه شاهد مدیران موفق، کارآمد و خدمتگذار و در نتیجه شاهد جامعه‏ى پیشرفته نخواهیم بود؟ حتما چنین هدفى با شرایطى که مطرح شد قابل تحقق است. – براى آگاهى بیشتر ر.ک: محمدرضا شرفى، پاسخ به سؤالات نسل جوان، تهران، انتشارات تزکیه، 1377، چاپ اول. به طور کلى در رابطه تقسیم ساعات و فراغت، اعتقاد ما بر این است که آن چه در راستاى هدایت انسان لازم است باشد، در کتاب گفتار و روش زندگى معصومین آمده است. مثلاً امام على(ع) در تفسیر آیه‏ى شریفه‏ى: لاتنسَ نَصیبَک من الدّنیا(V}قصص، آیه‏ى 77؛ بهره خود را از دنیا فراموش نکن{V.) مى‏فرماید: H}لاتنسَ صِحّتک و قوّتک و فراغک و شبابَک و نشاطک ان تَطلُبَ بهاالآخره{H؛ V}(…………………………..).{V پیام‏هاى این سخن عرشى این است: قدر چند چیز را بدان و در جهت رسیدن به آخرت که بهترین چیزهاست، از آن‏ها بهره بگیر V}معانى الاخبار، ص 325{V. د: 1ـ صحت بدن و عافیت. 2ـ قوّت و نیرو. 3ـ فراغت: اوقاتى که در آن مشغول به کارى نیست. 4ـ جوانى. 5ـ نشاط و شادابى. پیامبر خدا(ص) فرمود: «در صحف ابراهیم آمده است که خردمند، مادامى که خردش از او گرفته نشده، باید ساعاتى را براى خود در نظر بگیرد. زمانى براى مناجات با پروردگارش و زمانى براى حساب کشیدن از خویش و زمانى براى اندیشیدن در نعمت‏هایى که خداى عزّ و جلّ به وى ارزانى داشته است و زمانى براى بهره‏مند ساختن نفس خود از حلال. زیرا این زمان کمکى است به آن سه زمان دیگر و مایه آسودگى و رفع خستگى دل‏ها» (V}الخصال، ص 525، ح 13{V). مشابه این تعبیر از دیگر امامان نیز به ما رسیده است. امام کاظم(ع) فرمود: سعى کنید اوقات خود را به چهار قسمت کنید: «زمانى براى مناجات با خدا، زمانى براى کسب و کار، زمانى براى معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادى که عیب‏هایتان را به شما گوشزد مى‏کنند و در باطن، خیرخواه شما هستند و زمانى براى بهره‏مند شدن از لذت‏هاى غیرحرام» (V}بحارالانوار، ج 78، ص 321، ح 18{V). از مجموع این فرمایشات این بهره را مى‏بریم: همین ساعت آسایش است که موجب استفاده‏ى بهینه از بقیه ساعات مى‏شود، هم عبادت را نشاط مى‏بخشد، هم مانع اشتباه در محاسبه نفس مى‏شود و هم قوه تفکر را از خطا باز مى‏دارد و هم نیروى لازم را براى فعالیت و کار فراهم مى‏سازد. به قول سعدى علیه الرحمه: P}«غنیمت شمار، این گرامى نفس{E}که بى‏مرغ، قیمت ندارد قفس{P P}مکن عمر ضایع به افسوس و حیف{E}که فرصت، عزیز است: الوقتُ ضیف!{P

دکمه بازگشت به بالا