اقدامات شیعه برای اتحاد بین مذاهب

پرسش : چه اقداماتی توسط تشیع در زمینه اتحاد مذاهب انجام شده موانع مشکلات چه بوده؟
پاسخ : با توجه به وجود آراء و مذاهب گوناگون در طول و عرض جغرافیای اسلامی و بی توجهی برخی پرچمداران و نگهبانان مذاهب با تأکید بر انحصار حقانیت در فرقه و مذهب خویش، بدون عطف توجه به مشترکات فراوان در میان همه مذاهب، فرصتی دست داد تا دشمنان عزت اسلام و مسلمانان از خلاء موجود سوء استفاده کرده تا با بزرگ نمایی جنبه های مورد اختلاف و درگیر کردن نیروهای اجتماعی مسلمانان و از بین بردن پتانسیل موجود بین همه مذاهب و همچنین پاره پاره کردن دار الاسلام در محیط های جغرافیایی کوچک تر (در قالب کشورهای کوچک)، بحران اختلاف بین امت اسلامی را مدیریت کرده و نهادینه کنند، و با این ترفند و نیز با ایجاد مذاهب خود ساخته و تندرو، چتر حاکمیت خویش را بر جهان اسلام بگسترانند و قرن ها، منابع مادی و معنوی جهان اسلام را به غارت ببرند. اما از قرن گذشته، عالمان بزرگ و محافظان حریم دین، با فریاد بیدار باش خویش، جهان اسلام را از خواب غفلت بیدار کرده و موجبات وحدت و همبستگی مسلمانان را حول محور اصول مشترک فراهم آوردند. خوشبختانه، در دوران معاصر، به دنبال درک منطقی از اختلافات موجود بین مذاهب اسلامی و مدیریت عقلانی آن (یعنی شناخت مسایل مورد اختلاف در بخش های مختلف و برنامه ریزی برای جلوگیری از گسترش بی دلیل آنها به سایر بخش ها)، ما شاهد دست آوردهای مثبتی بودیم، ارتباط نزدیک و حسن تفاهم میان مرجعیت شیعه آیهالله العظمی بروجردی و شیخ محمد شلتوت، رییس دانشگاه الازهر مصر، بعد از تأسیس «دار التقریب بین المذاهب الاسلامیه»، راه را برای به رسمیت شناختن مذهب شیعه از سوی شیخ «الازهر» هموار ساخت. همچنین تأسیس سازمان کنفرانس اسلامی متشکل از دولت های اسلامی، نماد دیگری از این مدیریت عقلانی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی که مرهون وحدت پیروان مذاهب و اقوام مختلف و همه اقشار گوناگون در ایران اسلامی بوده است، شعار وحدت بین «شیعه و سنی» از طرف بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره)، رونق بیشتری یافت، حتی اختلاف شیعه و اهل سنت در روز تولد پیامبر گرامی اسلام(ص)، با تدبیر حضرت امام(ره) و اعلام هفته وحدت بین تشیع و تسنن از سوی قائم مقام رهبری در 6 آْذر 1360، خود سنبلی برای ایجاد همبستگی بیشتر بین مذاهب مختلف اسلامی شد. نکته قابل توجه، این است که، هیچیک از طراحان بزرگ وحدت بین شیعه و سنی، در صدد نبودند تا با استفاده از اهرم قدرت سیاسی، اقدام به ادغام مذاهب پنجگانه بکنند و یا اینکه احیانا مذهب مورد علاقه خویش را با زور بر پیروان سایر مذاهب تحمیل کنند، بلکه به عکس، بنیانگزاران و طرفداران مدل وحدت بین مذاهب، با کم رنگ کردن حساسیت های موجود و پذیرش آموزه های یکدیگر در حوزه های مربوط به خودشان، درصدد بالا بردن تحمل خویش و تضارب آراء و عقاید مخالف برآمدند، به طوری که هر فرد می کوشد با دیگری زندگی کند، هم خود زندگی کند و هم به دیگران مجال زندگی بدهد، هم خود بیندیشد و هم بگذارد دیگران بیندیشند، در این مدل، افراد هم شنونده هستند و هم گوینده. بزرگ ترین ویژگی این فرهنگ، دیالوگ و گفتگوی منطقی و تفاهم آمیز است و بنابراین، چنین مدلی، پافشاری بر یک مذهب و انکار مذاهب دیگر را بر نمی تابد. به این ترتیب، می توان با پذیرش و حفظ مذاهب موجود (به طوری که عالمان هر مذهب از مذهب خودشان تبلیغ بکنند بدون اینکه قصد تخریب مذاهب دیگر داشته باشند)، و با گفتگوی منطقی در زمینه ها و حوزه های گوناگون، نسبت به یکدیگر درک متقابل و مستقیم پیدا کرد. در سایه ی این درک متقابل می توان با رفع سوء تفاهم های موجود و بدون تحمیل عقاید و مذاهب بر یکدیگر، نقاط مشترک و بالنده را شناسایی و تقویت نمود. و نیز با شناسایی راه های نفوذ و سلطه بیگانگان و مخالفان اسلام و مسلمانان، زمینه هم زبانی، هم دلی و هماهنگی بیشتر برای دست یافتن به اهداف مشترک سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … پیرامون اصول مشترک و احترام متقابل نسبت به دیدگاههای اختصاصی مذاهب مختلف را فراهم کرد. آن چه گفته شد یک مدل برای زندگی مسالمت آمیز میان فرقه های مذهبی و پیروان ادیان می باشد به طوری که جامعه گرفتار ناهنجاری نشود و دشمنان سوء استفاده نکنند. اما اثبات حقانیت اعتقاد و تطبیق اعمال با سنت…، واقعی پیامبر(ص) باید در مراکز آکادمیک در میان عالمان دینی مطرح شود، تا روابط عاطفی مردم دچار تنش نشود.

دکمه بازگشت به بالا