آرزوی رفتن از این دنیا

پرسش : اگر بخواهم از این دنیا بروم شما چه روشی را مطرح می کنید ؟
پاسخ : آرزوى رفتن از این دنیا از دو چیز سرچشمه مى‏گیرد: 1- گاهى ناشى از شدت اشتیاق به دیدار خداوند و آرمیدن در جوار قرب و رحمت اوست و این آرزوى پاکان و برگزیدگان خداوند بوده است که در عالم تنگ و پر از گرفتارى به عالم باقى و پایدار منتقل گردند و امیرمؤمنان(ع) در خطبه همام مى‏فرماید: اهل تقوا و پرهیزگاران آنانى مى‏باشند که اگر اجل معین آنها و مدت عمرى که در دنیا براى آنها تعیین گردیده نبود، روحشان حتى یک لحظه نیز در بدنشان قرار نمى‏گرفت به خاطر شوق به رحمت و بهشت خداوند. 2- گاهى در اثر احساس ضعف و ناتوانى و عدم قدرت مقابله با سختى‏ها و مشکلات و ناملایمات زندگى مى‏باشد. این نوع آرزوى مردن مربوط به انسان‏هاى ناتوان و عاجز است که به جاى بسیج نیروهاى خداداد و استفاده از تفکر و اندیشه براى حل مشکلات و به جاى پناه بردن به خداوند و استمداد از نیروى او به فکر خودکشى مى‏افتند و به جاى حل مسأله به دنبال پاک کردن صورت مسأله مى‏باشند. در حالى که وجود مشکلات و سختى‏ها در زندگى امرى طبیعى و از سنت‏هاى الهى مى‏باشد و صفات نیک انسان چون صبر و استقامت و شکیبایى جز در مواجهه با چنین مشکلاتى هویدا نمى‏گردد و خود را نشان نمى‏دهد. آنچه مهم است این است که انسان مانند مردان بزرگ الهى روحش را از تعلق به دنیا آزاد کند نه جسمش را یعنى قبل از مردن به مرگ طبیعى، روحش را با توجه به خداوند و توسل به او و اولیاى پاکش از دام وابستگى‏هاى موهوم دنیا برهاند و در عین حال که در دنیا زندگى مى‏کند درونش در عالم معنا و روحانیت سیر کند.

دکمه بازگشت به بالا