فلسفه نمازهای پنجگانه چیست؟
پرسش : فلسفه نمازهای پنج گانه چیست (چرا نماز صبح دو رکعت است،نماز ظهر چهار رکعت است،و…می خوانیم چرا بر مردان واجب است که نماز صبح و مغرب و عشاء را بلند بخوانند،چرا نماز مسافر شکسته است ؟
پاسخ : اختلاف تعداد رکعات نماز و هم چنین تعیین اوقات و سایر جزئیات عبادات – علاوه بر اسرار و رموزى که در آنها نهفته و ما از آنها اطلاعى نداریم – روحیه تسلیم در برابر خدا و دستورات پیامبر را در ما تقویت و استوار مىکند. در متون دینى (یعنى قرآن کریم و روایات معصومین(ع) در مواردى که لازم و ضرورى بوده، بعضى از اسرار و فلسفه احکام مستقیما مورد اشاره قرار گرفته است؛ مثل: فلسفه نماز، روزه، حج، جهاد و … لکن در مورد جزئیات احکام اولاً نیاز و ضرورتى براى بیان اسرار و فلسفه آنها وجود نداشت و ثانیا همه مردم قدرت هضم بسیارى از اسرار را نداشتند و ائمه(ع) تنها در جواب افرادى که چیزى در این زمینه مىپرسیدند، مطالبى را که مطابق با فکر و درک آنها بود، بیان مىکردند. بدیهى است که در این گونه موارد، نمىشود حکم کرد که فلسفه و اسرار آن احکام منحصر به چیزى است که در آن روایت اشاره شده است؛ زیرا اگر پرسش کنندگان اسرار زیادترى را مىخواستند، پیشوایان دینى از جواب دریغ نکرده و مطالب زیادى مىگفتند و ما از این نمونهها زیاد داریم که شخصى از امام چیزى را مىپرسید و جوابى مىگرفت و دوباره که سؤال مىکرد، امام مطلب عمیقترى را براى او بیان مىفرمود. از جمله این که فضیل مىگوید: از امام(ع) پرسیدم: چرا کنیه پیامبر(ص) را ابوالقاسم نامیدند؟ حضرت فرمود: براى این که پسرى داشتند به نام قاسم، به همین دلیل آن حضرت را ابوالقاسم گفتند. گفتم: یابن رسول اللّه! اگر مرا سزاوار مىدانید زیادتر از این مطلب بیان بفرمایید. گفتند: آیا مىدانى که رسول خدا(ص) فرمود: «من و على دو پدر این امتیم»؟ گفتم: بله. بعد فرمود: آیا مىدانى که رسول خدا(ص) پدر جمیع امت است و على نیز از امت پیامبر است و آیا مىدانى که على(ع) قاسم (تقسیم کننده) بهشت و جهنم است؟ گفتم: بلى. فرمود: به پیامبر(ص) ، ابوالقاسم گفته شد؛ چون او پدر کسى است که تقسیم کننده بهشت و جهنم است. پرسیدم؛ چگونه پیامبر(ص) پدر امت است. فرمود: شفقت و مهربانى پیامبر(ص) بر امتش، مانند شفقت و مهربانى پدر بر فرزندانش است و على نیز بهترین امت پیامبر(ص) است و پس از او على براى امت از همه دلسوزتر و مهربانتر است و او پدر امت است. به این جهت پیامبر(ص) فرمودند: «من و على پدر این امتیم»، V}(علل الشرائع ، ج 1 ، باب 106 ، حدیث 2){V و اگر راوى به این جواب نیز بسنده نکرده بود، امام(ع) اسرار زیادترى را براى او بیان مىکردند. و در مورد تعداد رکعات نمازها از بعضى روایات چنین استفاده مىشود که نماز در ابتدا دو رکعتى بوده است؛ چنان که فضیل گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که مىفرمود: «خداوند نمازها را دو رکعتى قرار داد، سپس رسول خدا(ص) هفت رکعت به آنها افزود»، V}(وسائل الشیعه ، ج 3 ، ص 31 ، ح 2 و ص 34 ، ح 12 و ص 35 ، ح 14 و ص 636 ، ح 19 و ص 638 ، ح 22){V ولى سرّ این که چرا پیامبر(ص) این هفت رکعت را افزودند، بر ما درست معلوم نیست. فضل بن شاذان نیز از امام رضا(ع) روایت نموده که آن حضرت فرمود: «نمازى را که خداوند بر امّت واجب کرد، دو رکعتى بود، ولى رسول خدا(ص) چون مىدانست که مردم این دو رکعت را آن گونه که شایسته است انجام نخواهند داد و حق آن را ادا نخواهند کرد به نمازهاى ظهر، عصر و عشاء دو رکعت و به نماز مغرب یک رکعت افزود تا نقص و کمبودى را که در مورد اداى اصل نماز از طرف نمازگزاران پدید مىآید جبران شود»، V}(همان ، ج 3 ، ص 38 ، ح 22){V و روى همین حساب نیز نمازهاى چهار رکعتى در سفر دو رکعت خوانده مىشود؛ چون اصل نماز همیشه و در همه حال محفوظ است و کم و زیاد نمىشود. سعید بن مسیّب گوید: از امام سجاد(ع) پرسیدم: از چه هنگامى نمازها به این صورتى که امروز هست واجب شد؟ حضرت فرمود: «از هنگامى که اسلام قدرت یافت و جهاد بر مسلمین واجب گشت، رسول خدا(ص) هفت رکعت به نمازها افزود. از این روایت استفاده مىشود که، افزایش هفت رکعت به نمازها، هم زمان با اوج و گسترش اسلام، براى بالا بردن روحیه ایمان و عبودیت در مسلمانان، لازم و ضرورى بود و از روایت دیگرى نیز استفاده مىشود که نمازهاى یومیه هر کدام مناسب اوقات خاص خود تعیین شدهاند بدین صورت که: صبحگاهان وقتى که انسان از خواب برمىخیزد، روى مصالحى از جمله این که انسان هنوز با مسائل دنیا و زندگى درگیر نشده، نماز دو رکعتى خوانده مىشود و در وسط روز به جهت اشتغال به امور مادى و زندگى نیاز بیشترى براى راز و نیاز و عبادت وجود دارد؛ بلکه انسان از یاد خدا غافل نشود و او را فراموش نکند. شکسته بودن نماز مسافر و افطار روزه از احکام «امتنانى»اسلام است؛ زیرا نوعا سفر با یک سرى مشکلات و خستگیها و… روبهروست. لذا خداوند متعال نوعى تخفیف در اعمال قائل شده است. گر چه براى برخى ممکن است هیچ زحمتى نداشته باشد ولى اسلام مصلحت نوعى را در جعل این گونه احکام در نظر گرفته است و نیز وحدت رویه در انجام تکالیف را ایجاد نموده است . براى این که پرسش شما را بهتر پاسخ دهیم توجه شما را به چند نکته جلب مىکنیم: 1- گرچه این روزها، وسایط نقلیه و ابزار مسافرت با گذشته فرق کرده است؛ ولى در عین حال هماکنون نیز مسافرت داراى محذورات زیادى است. شما اگر به تجارب خودتان مراجعه کنید، ملاحظه خواهید کرد که اصولاً در سفر – به ویژه در بین راه – آن آرامش لازم وجود ندارد؛ به ویژه آن که در سفر با وسایل سریع، دغدغهها بسیار زیاد و فرصت اندک است. بنابراین با توجه به مشکلات زیاد و عدم آرامش، دستور قصر نماز مسافر صادر شده است. 2- خستگى ناشى از طول مسافت که طبعا با وسایل نقلیه در روزگاران گذشته دشوارتر بود، یکى از حکمتهاى مهم قصر نماز است و نه آن که تمام العله باشد و نه در روایتى و نه به هیچ دلیل عقلى ما دسترسى پیدا نکردیم که دلیل قصر منحصرا همین امر بوده است تا اشکال مذکور وارد باشد. 3- روایاتى که بیانگر قصر نماز مسافر است بر دو دسته است: – ملاک قصر را «ثمانیه فراسخ» یعنى 8 فرسخ رفت و برگشت مىداند. – ملاک قصر نماز مسافر را «مسیره یوم» مسیر یک روز، مىداند. مشهور فقیهان بلکه اجماع فقها به روایات ثمانیه فراسخ تمسک کردهاند و روایات «مسیره یوم» را حمل نمودهاند بر این که در زمانهاى قدیم یک روز مسافرت، با هشت فرسخ مساوى بوده است و نظر به این که «مسیره یوم» یک روز مسافرت با «ثمانیه فراسخ» یعنى 8 فرسخ منطبق بوده است در احادیث معصومان(ع) گاهى ملاک شکسته شدن نماز با عنوان 8 فرسخ بیان شده است و گاهى با عنوان یک روز مسافرت. 4- مسافر به کسى مىگویند که از وطن خویش خارج شده است و خروج از وطن، اصل اساس در مسافرت است یعنى اگر کسى از وطن خویش خارج نشود دیگر مسافر نیست، زمان معرف و نشانه مسافرت است نه اصل مسافرت. به همین جهت در عرف، مسافر به کسى مىگویند که از منزل خارج شده و قصد 8 فرسخ را دارند. جمعبندى: نظر به این که از منظر مشهور فقیهان موضوع قصر نماز، «مسیره یوم» نیست بلکه «ثمانیه فراسخ» (8 فرسخ) است دیگر شبهه این که «مسافرت در گذشته با اسب و شتر بوده و امروزه ممکن است با هواپیما باشد و کمتر از یک ساعت طول بکشید و حکم مسافر شرعى را ندارد، وارد نیست؛ زیرا این شبهه در صورتى وارد است که به موضوع قصر نماز «مسیره یوم» یعنى یک روز کامل مسافرت باشد نه 8 فرسخ در حالى که از روایات استفاده مىشود که موضوع قصر نماز 8 فرسخ است نه «مسیره یوم». بنابراین حکم نماز شکسته که در فقه مطرح شده است براى زمان حال هم مثل گذشته و آینده صادق است.