حد و مرز علاقه و وابستگی به دوستان
پرسش : علاقه و وابستگى به دوستان تا چه حدى معقول و پسندیده است؟
پاسخ : علاقه و وابستگى به دوستان تا وقتى که موجب اخلال در برنامه زندگى و کارى انسان، مزاحمت با حقوق والدین، مشغولیت ذهن و ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و ضعف ایمان نگردد اشکالى ندارد، بلکه اگر در راستاى اصلاح و قوّت بخشیدن به این امور باشد بسیار خوب و مفید خواهد بود، البته بهترین سیاست در این مسائل، میانهروى است و زیادهروى و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشکلات ذکر شده خواهد گشت، در نتیجه اگر بخواهید در این مسأله در حد اعتدال رفتار نمایید درباره مشکلات آن فکر کنید و سعى کنید خود را قانع کنید که افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شما است. علاوه این که افراط در این گونه دوستىها گاهى اثر عکس مىگذارد و روابط دوست با انسان به جاى گرمى به سردى مىگراید. زیرا افراط شما موجب به وجود آمدن توقع زیادتان مىگردد و ممکن است او نتواند در حدّ توقّعتان شما را راضى نماید. دوستىها بر چند نوع است: 1- دوستى به خاطر خدا همانند علاقه به اولیاى دین و برادران ایمانى که منشاء آن منش دینى فرد و اعتقادات اوست نه انگیزههاى دیگر. 2- دوستى به جهت مال و جمال ویا کششهاى غریزى دیگر. نوع اول؛ این دوستىها عبادت و از بهترین اعمال است . چنانچه در احادیث منقول از اهل بیت(ع) آمده است: «هل الدین الا الحب؛ آیا دین جز محبت چیز دیگرى است؟». نوع دوم؛ این دوستىها چنانچه موجب سد راه خدا گردد و احیانا آدمى را به انحراف بکشاند خطرناک ترین دام شیطان است که باید از آن پرهیز نمود و تنها آن را معبرى براى درک جلال و جمال خداوند قرارداد. ممکن است گلى زیبا انسان را فریفته و مجذوب خویش کند ولى عاقل کسى است که در وراى زیبایى گلجمال خالق گل راببیند و از این حجاب عبور کرده تا ملکوت را مشاهده نماید. در پایان لازم به ذکر است صرف علاقه و محبت به شخص و یا چیزى امرى ممنوع وکارى محرم نیست. ولى لغزشگاهى است که در صورت مراقبت نکردن ممکن است آدمى را به قعر پرتگاه بیاندازد. در رابطه با مشکلى که با آن مواجه هستید توجه به چند نکته الزامى است: 1) دوست و دوست یابى از نیارهاى واقعى زندگى است و داراى فلسفه خاصى است. اما آنچه مهم است این که در این راستا همچون دیگر جنبههاى زندگى رعایت اعتدال لازم وضرورى است. به عبارت دیگر: علاقه شما به دوستتان احساسى پاک و لطیف است اما همواره باید عواطف با تعقل همراه باشند. ولى به نظر مىرسد عقل و منطق این مقدار علاقه را تاءیید نکند. 2) انسان در برابر هر یک از نعمتهاى الهى – از جمله دوست خوب – همواره باید بداند که بالاخره روزى آن را از دست خواهد داد. بنابراین دل سپارى در برابر هر چیز باید به گونهاى باشد که فقدانش موجب آزار انسان نگردد. 3) سعى کنید نسبت به دشوارى دورى از دوستتان خونسرد باشید. مسلما به تدریج رنج این فراق کاهش خواهد یافت و عادى خواهد شد. عشق به امام زمان(عج) بسیار ارزنده و سازنده است. تقویت این عشق تنها با عمل میسر است. کسى که واقعا به احکام الهى مقید گردد، سنخیت پیدا کرده و در این صورت حتى ممکن است مورد نظر حضرت واقع گردد. خواندن دعاى عهد با توجه به مضامین آن در هر روز، (به هنگام صبح)، همچنین به نیابت حضرت کارهاى خیر انجام دادن، از امورى است که این ارتباط را مستحکمتر خواهد نمود. و دیگر از زیارتها که بسیار مورد نظر اهلبیت(ع) مىباشد، زیارت آلیس است. در این زیارت عبارتى است که شیعیان و مؤمنان را دعوت مىکند تا هر صبحگاه و هر شامگاه به یاد حضرت باشند H}السلام علیک حین تصبح و حین تُمسى{H(V}مفاتیحالجنان، حاج شیخ عباس قمى{V). این زیارت را با توجه به مضامین در هر شب بخوانید. در مجموع لازمه عشق به حضرت مهدى(عج) تبعیت و پیروى از شرع مقدس و سیر در مسیر اهلبیت(ع) مىباشد. وقتى سنخیت حاصل شد، انشاءالله مورد نظر و توجه حضرت واقع خواهید شد. به عنوان یک راهکار در احوالات دلدادگان و عاشقان حضرت در طول غیبت صغرى و کبرى تحقیق و بررسى کنید (از جمله شیخ مفید، سید بحرالعلوم و سایرین).