اگر قسمت و سرنوشت همه معلوم است پس برای چه دعا می کنیم؟
پرسش : اگر خداوند قسمت و سرنوشت هر کس را مقدور و مشخص کرده، پس چرا باید دعا کنیم؟
پاسخ : براى رسیدن به پاسخى روشن، توجه به چند مقدمه لازم است: 1ـ نظام حاکم بر عالم هستى، نظام اسباب و مسببات است. عالم هستى که یک پارچه تحقق فیض الهى است، با تکیه بر ارادهى حکیمانهى خداوند بر اساس نظام علیّت (نظام اسباب و مسببات) استوار شده است. در این نظام تحقق هر پدیدهاى با هر ویژگى و خصوصیتى ناشى از علّت و سبب خاصى است. امام صادق(ع) مىفرماید: H}ابى الله ان یجرى الامور الاّ باسباب، فجعل لکل شىء سبباM}{Hخداوند ابا و پرهیز دارد از جریان ا مور، مگر از طریق اسباب آنها، پس براى هر چیزى سببى قرار داده است{M(V}میزان الحکمه، ج 5، ح 8166{V). اصل «علیت عمومى» و پیوند حوادث با یکدیگر و این که هر پدیدهى ممکنى حتمیّت و نیز خصوصیات وجودى خود را از امر یا امورى مقدم بر خود مىگیرد، مطلبى مسلّم و غیرقابل انکار است. و الهى و مادى همه به آن اعتراف دارند؛ با این تفاوت که از دید الهى، سلسلهى اسباب و مسببات منتهى مىشود به علت و مبدأ ماوراى طبیعت که خود بىنیاز بوده و معلول و علت دیگرى نیست (یعنى خداوند). بنابر این عالم هستى مجموعهاى یک پارچه و به هم پیوسته از اسباب و مسببات و قائم و متکى به ذات اقدس حق است. در این نظام، اسباب و علل همچنان که در اصل وجود خویش وابسته به خداى تعالى در سببیّت و تأثیرگذارى نیز وابسته به اراده و قدرت اویند. 2ـ تقدیر الهى، به معناى تعیین و تحدید خصوصیات و اوصاف موجودات از سوى خداوند است. از تعیین حدود ذاتى و ماهوى گرفته تا تعیین شرایط و خصوصیات زمانى و مکانى و کمى و کیفى و اوصاف عرضى مانند زیبایى و…. آن چه که مهم است این مطلب است که تقدیر الهى به این معناست که خداوند براى تحقق هر پدیدهاى علت و سبب خاصى قرار داده است. در حقیقت تقدیر الهى، همان نظام علّى و معلولى و سبب و مسببى است که بر عالم هستى حاکم کرده است. بر این اساس تقدیر هر پدیده حدود، اوصاف و خصوصیاتى است که نظام اسباب و مسببات براى آن پدیده معین مىکند. به عنوان مثال، وقتى دانه گندم درون زمین قرار مىگیرد، نوع و کیفیت خاک، شرایط آب و هوا، میزان نور و حرارت و کود و عوامل زیست محیطى، مواجه شدن یا مواجه نشدن با آفت و… مجموعه عواملى هستند که علّت و سبب رشد بوته گندم و مؤثر در کیفیت و میزان مرغوبیت آن هستند. اگر خاک در شرایط بسیار مناسب باشد و آب داراى املاح مناسب و به میزان کافى به آن برسد و از نور و حرارت و کود به میزان کافى برخوردار باشد و با آفت مواجه نشود؛ تقدیر و سرنوشت این دانهى گندم، شاخهاى پربار از دانههایى با کیفیت و طعم عالى خواهد بود. این یک تقدیر الهى است. یعنى اگر این مجموعهى اسباب محقق شود چنین مسببى را در پى دارد و اگر هر یک از عوامل فوق تغییر کند و یا با آفت مواجه شود، گندم با کیفیت پائینتر روئیده خواهد شد. در مثال فوق مشاهده مىکنیم که هزاران سرنوشت یا تقدیر در برابر یک دانهى گندم است. یعنى به ازاى تحقق اسباب و علل مختلف، معلول و مسبب مختلف خواهد بود. تقدیر الهى همین است که از هر علتى، معلول مناسب با آن پدید خواهد آمد. بنابر این روشن مىشود که تقدیر و سرنوشت (قضا و قدر) مبتنى بر قانون علیّت که حاکم بر عالم هستى است، مىباشد. 3ـ در جهانبینى مادى علل و اسباب منحصر در امور مادى است، امّا از نظر جهانبینى الهى، که واقعیت را در چهارچوب ماده و انفعالات جسمانى محصور نمىداند، علل و اسبابى که در عالم هستى در تحقق حوادث مؤثرند، منحصر در امور مادى نیست. به عنوان مثال از نظر جهانبینى مادى، عوامل مؤثر در اجل انسان، رزق و روزى، سلامت، سعادت و خوشبختى منحصر در امور مادى است. یعنى تنها عوامل مادى هستند که اجل را نزدیک یا دور مىکنند؛ روزى را توسعه مىدهند یا تنگ مىکنند؛ به تن سلامتى مىدهند یا مىگیرند؛ خوشبختى و سعادت انسان را تأمین یا نابود مىکنند. امّا از نظر جهانبینى الهى عوامل معنوى نیز در این امور تأثیر دارند. از نظر جهانبینى الهى، جهان مجموعهاى از علل مادى و معنوى است. به عنوان مثال اعمال و افعال انسان حساب و عکسالعملى دارد. اذیت و آزار رساندن انسانها و یا نیکى و احسان کردن به مردم به عنوان سبب و علت در سرنوشت انسان مؤثر است. یعنى به عنوان تمام علت و یا به عنوان جزء و بخشى از علت تامّه و یا در حدّ مانع، که نبود آن جزء علت محسوب مىشود عمل مىکند. یعنى حوادثى را به وجود مىآورد و یا جلوى تحقق حوادثى را مىگیرد. مثلاً اذیت و آزار رساندن به مردم و حتى حیوانات، آثار سوئى در زندگى دنیوى مىگذارد و در مقابل احسان و نیکى به مردم و صدقات آثار خوبى مىگذارد. یعنى مىتواند در مقدار عمر، سلامت و بیمارى وسعت روزى یا تنگى آن مؤثر باشد. بر همین اساس امام صادق(ع) مىفرماید: H}من یموت بالذنوب اکثر ممن یموت بالاجال و من یعیش بالاحسان اکثر ممن یعیش بالاعمارM}{Hتعداد کسانى که به واسطهى گناهان خود مىمیرند از کسانى که به واسطهى به سر آمدن عمر (اجل حتمى) مىمیرند بیشتر است، و تعداد کسانى که به سبب احسان و نیکوکارى زندگى دراز مىکنند افزون است{M(V}بحارالانوار، ج 5، ص 140{V). مقصود حدیث این است که گناهان باعث تغییر اجل معلّق انسان و کم شدن آن مىشود. همچنان که نیکوکارى موجب زیاد شدن عمر مىشود. یکى از علل و اسباب معنوى در عالم هستى هم دعاست. دعا به عنوان تمام العله و یا جزئى از علت تامه و یا به عنوان مانع مىتواند جلوى تحقق حادثهاى را بگیرد و یا حادثهاى را پدید آورد. در حقیقت، دعا از اسباب و عللى است که در سرنوشت یک حادثه مؤثر است. A}و اذا سألک عبادى عنّى فانّى قریب اجیب دعوه الداع اذا دعانM}{Aهرگاه بندگانم از تو دربارهى من بپرسند پس من نزدیکم، خواستهى آنکس که مرا بخواند، اجابت مىکنم{M. دعا مىتواند باعث طول عمر، توسعه روزى، برطرف شدن مشکلات و گرفتارىها و… شود، یعنى به عنوان تمام علت یا جزء علت اثر کند. 4ـ در ناحیهى افعال اختیارى انسان نیز، همین نظام اسباب و مسببات حاکم است. معناى تقدیر الهى در ناحیهى افعال اختیارى انسان این است که خداوند بر اساس نظام علیّت، اراده و اختیار انسان را به عنوان جزء اخیر علت تامّه تحقق افعال ارادى قرار داده است. یعنى اگر به عنوان مثال گفته مىشود تقدیر فلانى این بود که معتاد شود معنایش این نیست که خارج از اختیار او بوده و باید چنین مىشده، بلکه بدین معناست که او با اراده و اختیار خودش که سبب تحقق حادثه است این حادثه را به وجود آورده است. پس از توجه به مقدمات فوق، پاسخ سؤال شما روشن مىشود: این که خداوند تقدیر هر شخص را معین کرده، در ناحیهى افعال اختیارى انسان مثل ازدواج و شغل انسان، تقدیر الهى به این است که امورى را به عنوان سبب در تحقق این افعال قرار داده است که مهمترین آنها اراده و انتخاب انسان است که تا اراده انسان نباشد، افعال اختیارى محقق نخواهد شد و در ناحیهى برخى امور همچون اجل انسان نیز باز افعال اختیارى انسان در آنها به تقدیر الهى یعنى بر اساس نظام علیت مؤثر است. همانطور که گذشت افعال نیک موجب طول عمر و افعال بد موجب کوتاهى عمر مىشود. باید توجه داشت که علیّت در عالم ماده مشروط به شرایط متعدد است. لذا چه بسا عامل دیگرى مانع از تحقق چنین اثرى بشود. از جمله عوامل مؤثر در تقدیر الهى دعاست که شرح آنها در مقدمه سوم گذشت. بنابر این خواست خداى تعالى خارج از مجراى علیت نیست، یعنى خدا وقتى مىخواهد که علل آن فراهم شود، اگر دعاى انسان یکى از شروط خواست خداست پس دعاى ما تقدیر ما را تغییر مىدهد. براى مطالعه پیرامون معناى دقیق تقدیر و سرنوشت و عدم منافات آن با اراده و اختیار انسان و کار و تلاش او نگاه کنید به: شهید مطهرى، انسان و سرنوشت، انتشارات صدرا.