چرا خداوند بین بندگان تبعیض قائل شده است؟
پرسش : چرا خداوند بین بندگان تبعیض قایل شده و جواب دعاهای برخی را نمی دهد؟
پاسخ : دومین نامه مفصل شما را با کمال دقت مطالعه کردیم و از این که به مطالب و توصیههاى عملى ما توجه کردهاید بسیار خوشحالیم و نسبت به نکته سنجى و انتقادى که به برخى نکات مطرح شده داشتید تشکر و قدردانى مىکنیم ولى آنچه بر آن پافشارى و تأکید مىکنید و از شما دوست عزیز و گرامى مىخواهیم آن است که هر چند نکته پایانى ما شما را رنجیده خاطر کرده است ولى اولاً آن را به عنوان یک احتمال مطرح کردیم چرا که ما از نحوه و کیفیت مشکل حضرتعالى به طور دقیق اطلاع کافى نداشتیم و بر این اساس گفته بودیم اگر مشکل شما حاد است و ناشى از مشکلات جسمانى مىشود باید با دارو درمانى به بهبودى کامل برسد وگرنه رسیدگى به مسائل و شبهات دینى به عهده متخصصان و کارشناسان و دانشمندان علوم دینى است و باید با ایجاد نگرش صحیح و شناخت کافى از حقایق هستى به حل و فصل منطقى و عقلانى آن پرداخت. بنابراین از این سوء تفاهم هم عذرخواهى مىکنیم. دوست عزیز پرسش ما اینجاست که چقدر راهکارهاى هشتگانه تذکر داده شده در نامه قبلى را مورد توجه و عمل قرار دادهاید. از شما خواهش مىکنیم در صورت عمل به آن راهکارها، مقدار آن را و نیز نتایجى که به دنبال آن به دست آمده برایمان مرقوم فرمایید تا ببینیم که آیا راهکارهاى ارائه شده تأثیر لازم را گذاشته است یا نه؟ و اگر چنانچه اصلاً به آن عمل نکردهاید به ما گزارش دهید تا روند مکاتبه و تعامل ما بهتر شکل گیرد. فقط در اینجا به یک مسأله اشاره مىکنیم که باید فرق بین «تفاوت و تبعیض» روشن شود. تفاوت اصلى مسلم و کاملاً روشن در جهان و خلقت ابقاء است و هر موجودى با موجودى دیگر متفاوت است و باید همچنین باشد زیرا اگرتفاوت نبود، تشخیص و تمایزى هم نبود. مثلاً فرض کنید همه جهان «گل» خلق مىشد (چیزى که بهتر از آن نیست) اصلاً زندگى معنى و مفهومى نداشت بنابراین تفاوت لازمه جهان مادى است. و هر موجودى با موجود دیگر، هر انسانى با انسان دیگر باید متفاوت باشد. پس تفاوت با عدالت تناقضى ندارد. آنچه که بر خداوند حکیم و عادل زشت و ناپسند است بىعدالتى یا تبعیض است. عدالت یعنى قرار دادن هر چیزى سر جاى خود و این به معناى تساوى همه اشیاء یا تساوى همه افراد در یک شىء واحد نیست. هر موجودى از این جهان ماده سهمى از وجود دارد و ظرفیتى دارد که به همان اندازه ظرفیتى که دارد از کمالات وجودى برخوردار است. اگر کمتر یا بیشتر از ظرفیت وجودى یک شىء به آن کمال عنایت شود این بىعدالتى است که بر خداوند حکیم عادل قبیح است. حال اگر تفاوتى بین اشیاء جهان و انسانها مىبیند در واقع براساس همان ظرفیت وجودیشان است نه این که حقى از کمال و وجود داشته و خداوند به او عنایت نکرده است و از این موضوع فلسفى که بگذریم، اگر در رمز و راز تفاوت اشیاء و افراد اندکى بیاندیشیم درک خواهیم کرد که براساس مصلحتى که خداى حکیم و علیم مىداند این تفاوتها به وجود آمده است، زیرا: اولاً، این تفاوتها براساس ظرفیت وجودىشان است. ثانیا، اگر به فردى در این دنیا چیزى عنایت نکرده که بر دیگرى داده است خداوند در جاى دیگر جبران مىکند چرا که خداوند جبار است «جبران کننده». ثالثا، چه بسا آنچه فرد نتوانسته به دست آورد در اثر تنبلى یا کم تحرکى خود فرد بوده است نه آن که خداوند نخواسته است و چیزى به او کمتر برسد به میزان تلاش و سعى انسانها به کمال و رشد دست پیدا مىکنند. رابعا، گاهى بندهاى از بندگان خدا چیزى را از خداوند طلب مىکند که به مصلحت و صلاح او نیست ولى بنده نمىداند و اگر اندکى از آینده اطلاع یا بد که چگونه ممکن است این نعمت طلب کرده، باعث هلاکت وى مىشود، هرگز از خداوند طلب نخواهد کرد. دوست گرامى و محترم، براى این که باب گفتگو وارتباط مکاتبهاىمان را بازنگه داریم و دستنوشتههاى شما را مطالعه کنیم و مشاهدهگر خط زیباى شما باشیم از شما مىخواهیم نعمتهایى را که خداوند به شما عطا کرده است روى کاغذى یادداشت نموده و برایمان بفرستید و سؤالات احتمالى خود را ضمیمه آن کنید. امید است بتوانیم پاسخگوى آنها باشیم. هرگز از هیچگونه تلاشى براى حل آنها دریغ نخواهیم کرد و آماده بررسى و پاسخ دادن به مسائل و مشکلات شما عزیزان جوان هستیم.