تاثیرات روحی گریه بر میت
پرسش : نظر شما در مورد تأثرات روحی گریه بر میت چیست؟
پاسخ : اگر ریشه تأثرات و تألمات ناشى از عوامل مادى و دنیوى است ناپسند و مذموم است ولى اگر از جهت جدایى و قطع محبت و گسست عاطفى است نظیر این که انسان همسفر، شریک، انیس و محبوبى را از دست بدهد و محزون و غمگین شود و گریه کند بسیار پسندیده است. مثلاً مستحب است در مفارقت از مؤمن، براى او بگریند اما این گریه نباید به جزع و بىقرارى بیانجامد. با بررسى تاریخ اسلام به شواهد درباره گریه کردن اهلبیت(ع) در فراق عزیزان خود برخورد مىکنیم که مىتواند الگویى مناسب براى هر مسلمان باشد. مثلاً نقل شده که پیامبر مکرم اسلام در وفات حضرت ابوطالب و نیز همسر خود خدیجه کبرى مىگریست و بعدها هرگاه به یاد حضرت خدیجه مىافتاد متأثر مىشد و دعا مىکرد: خدایا خدیجه را بیامرز یا نقل شده حضرت زهرا(س) بر مزار عمویشان حضرت حمزه مىرفت و ساعتها در آنجا عزادارى، گریه و ندبه مىنمود، همچنین آن حضرت در فراق پدر بزرگوارشان نالهها و گریه سر داد یا مىخوانیم که حضرت على(ع) در هنگام وفات حضرت زهرا به شدت گریست و صورت بر خاک قبر نهاد به طورى که اشگ دیدگان حضرت با خاک آغشته شد. یا گریه اباعبداللهالحسین(ع) در شهادت برادران، فرزندان و اصحاب و نیز گریه حضرت زینب(س) بر کنار نعش به خون غلتیده برادر… تا گریههاى صبحگاهى و شامگاهى مولایمان حضرت مهدى(عج) در مصیبت جدشان مشهور است. درباره سایر مردم نکته قابل توجه این است که فوت عزیزان عامل تنبه و بیدارى ایشان است و روان شدن اشک و تأثرات روحى سبب مىشود پردههاى غفلت دریده شود، هر چقدر تألمات و تأثرات شدیدتر باشد، انسان بهتر مىتواند به مشاهده و مناظره حقیقت عالم بپردازد. اساتید اخلاق معتقدند کسانى که از یاد مرگ غافلند همچون کسانى هستند که در خانهاى با دیوارهاى ضخیم به سر مىبرند به طورى که هرگز طرف دیگر دیوار (مرگ) را نمىتوانند درک کنند و ببینند؛ یاد مرگ، تضرع، گریه و زارى این دیوارهاى قطور و ضخیم را تبدیل به شفافیت مىنماید تا شخص با وضوح آن طرف حیات خود را ببیند و دل از جهان برکند و متوجه شود که دیر یا زود مىبایست رخت بربندد و در نتیجه مهیا شود. و نیز وقتى سرشک غم از دیدگان جارى مىشود، اتصال با عالم غیب برقرار مىگردد، لذا توصیه شده اگر حالت حالت تأثر و شکستگى دل به شما دست داد، آن حال را غنیمت بشمارید ودعا کنید که انشاءالله به اجابت نزدیک است. مردم نیز عموما ناخواسته وقتى متأثر مىشوند درباره دیگران – حتى در مورد افراد ناشناس – طلب خیر مىنمایند این دعا و توجه باطنى مسلما از قوانین و سنن الهى پیروى نموده و سبب بهبود حالات مرده و خود بازمانده مىشود و شاید این مهمترین تأثیر اشک و گریه بر مفارقت احبّا، دوستان و سایر مردم باشد. در مجموع هیچ مانعى براى ابراز احساسات وعواطف قلبى و ریختن اشک در فراقت یاران وجود ندارد. با طرح این سخن تقریبا پاسخ سؤال 3 نیز داده شد که ممانعت از گریه و تضرع بازماندگان لازم نیست حتى اگر ایشان افراد مؤمن و متدین هستند بهتر است مدتى با حالات و عواطف خود تنها گذاشته شوند تا انشاءالله این انقلاب درونى و تأثر روحى موجب ارتباطى عمیق با عالم معنى (خداوند متعال) شود و غبارهاى غفلت و زنگارهاى نسیان از دیده و دلهایشان زدوده شود و به این اطمینان و باور قلبى برسند که مرگ فقط سرپلى است براى گذر از این نشئه حیات مادى، به سراى جاوید آخرت و این که اگر جماعتى از پیش به واسطه مرگ کوچ کردند و رفتند به ما نیز دیر یا زود به ایشان خواهیم پیوست. خلوت و غور در خویشتن در این مواقع فرصتى مناسب براى راز و نیاز و برقرارى ارتباط با خداى عز وجل مىباشد و این ارتباط مىتواند سبب تحولى عمیق در فرد شود. پس این فرصت را بایستى غنیمت شمرد و از آن حداکثر استفاده را کرد. براى این که درباره موضوع مورد بحث اطلاعات و معارف بیشترى کسب نمایید به احوالات امام سجاد(ع) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان توجه نمایید. براى آگاهى بیشتر ر.ک: 1- مواعظ، شیخ جعفر شوشترى 2- اشک روان بر امیر کاروان، شیخ جعفر شوشترى